تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش شما هستند

از آنجا که در آیات گذشته فرمان به اطاعت بی قید و شرط خدا و رسولش ‍ آمده بود، و از آنجا که یکی از موانع مهم این راه علاقه افراطی به اموال و همسران و فرزندان است در آیات مورد بحث به مسلمان در این زمینه هشدار می دهد .

نخست می گوید : ((ای کسانی که ایمان آورده اید ! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها برحذر باشید)) (یا ایها الذین آمنوا ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فاحذروهم ) .

البته نشانه های این عداوت کم نیست گاه می خواهید اقدام به کار مثبتی همچون هجرت کنید دامان شما را می گیرند و مانع این فیض عظیم می شوند، و گاه انتظار مرگ شما را می کشند تا ثروت شما را تملک کنند، و مانند اینها .

بدون شک نه همه فرزندان چنینند، و نه همه همسران، و لذا در آیه با تعبیر ((من )) تبعیضیه، به همین معنی اشاره می کند که تنها بعضی از آنها چنینند، مراقب آنها باشید .

البته این دشمنی گاه در لباس دوستی است و به گمان خدمت است، و گاه به راستی با نیت سوء و قصد عداوت انجام می گیرد، و یا به قصد منافع خویشتن .

مهم این است که وقتی انسان بر سر دوراهی قرار می گیرد که راهی به سوی خدا می رود و راهی به سوی زن و فرزند، و این دو احیانا از هم جدا شده اند، باید در تصمیم گیری تردید به خود راه ندهد که رضای حق را بر همه چیز مقدم بشمارد زیرا نجات دنیا و آخرت در آن است .

لذا در آیه 23 سوره توبه می خوانیم : یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا آبائکم و اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان و من یتولهم منکم

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 205@@@

فاولئک هم الظالمون : ((ای کسانی که ایمان آورده اید پدران و برادرانتان را دوستان خود قرار ندهید اگر آنها کفر را بر ایمان مقدم بشمرند، و هر کس از شما آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است )) .

ولی از آنجا که ممکن است این دستور بهانه ای برای خشونت و انتقامجوئی و افراط از ناحیه پدران و همسران گردد بلا فاصله در ذیل آیه برای تعدیل آنها می فرماید : ((و اگر عفو کنید و صرفنظر نمائید و ببخشید خداوند نیز شما را مشمول عفو و رحمتش قرار می دهد چرا که خدا غفور و رحیم است )) (و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان الله غفور رحیم ) .

بنابراین اگر آنها از کار خود پشیمان شدند و در مقام عذرخواهی برآمدند، و یا بعد از هجرت به شما پیوستند آنها را از خود نرانید، عفو و گذشت پیشه کنید، همانطور که انتظار دارید خدا هم با شما چنین کند .

در داستان افک ((عایشه )) در تفسیر سوره نور می خوانیم : هنگامی که کار شایعه سازان در مدینه بالا گرفت بعضی از مؤمنان که بستگانشان در صف شایعه - سازان بودند سوگند یاد کردند که هرگونه کمک مالی را از آنها قطع کنند، آیه 22 همان سوره نازل شد و گفت : ((آنها که دارای برتری مالی و وسعت زندگی هستند نباید سوگند یاد کنند که از انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند آنها باید عفو کنند و صرفنظر نمایند)) : الا تحبون ان یغفر الله لکم : ((آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد)) ؟ !

در اینکه فرق میان ((عفو)) و ((صفح )) و ((غفران )) چیست ؟ با توجه به مفهوم لغوی آنها روشن می شود که سلسله مراتب بخشش ‍ گناه را بیان می کند، زیرا ((عفو)) به معنی صرفنظر کردن از مجازات است، و ((صفح )) مرتبه بالاتری است یعنی ترک هرگونه سرزنش، و ((غفران )) به معنی پوشاندن گناه و به فراموشی سپردن آن است .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 206@@@

به این ترتیب افراد با ایمان در عین قاطعیت در حفظ اصول اعتقادی خویش، و عدم تسلیم در مقابل زن و فرزندانی که آنها را به راه خطا دعوت می کنند، باید تا آنجا که می توانند در تمام مراحل از محبت و عفو و گذشت دریغ ندارند که همه اینها وسیله ای است برای تربیت و باز گرداندن آنان به خط اطاعت خداوند .

در آیه بعد به یک اصل کلی دیگر در مورد اموال و فرزندان اشاره کرده، می فرماید : ((اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش شما هستند)) (انما اموالکم و اولادکم فتنة ) .

و اگر در این میدان آزمایش، از عهده برآئید، ((اجر و پاداش عظیم نزد خداوند (از آن شما) خواهد بود)) (و الله عنده اجر عظیم ) .

در آیه گذشته تنها سخن از عداوت ((بعضی )) از همسران و فرزندان نسبت به انسان بود که او را از راه اطاعت خدا منحرف ساخته، به گناه، و گاهی به کفر می کشانند، ولی در اینجا سخن از همه فرزندان و اموال است که وسیله آزمایش انسانند .

در واقع خداوند برای تربیت انسان، دائما او را در کوره های داغ امتحان قرار می دهد، و با امور مختلفی او را می آزماید، اما این دو (اموال و فرزندان ) از مهمترین وسائل امتحان او را تشکیل می دهند، چرا که جاذبه اموال از یکسو و عشق و علاقه به فرزندان از سوی دیگر، چنان کشش نیرومندی در انسان ایجاد می کند که در مواردی که رضای خدا از رضای آنها جدا می شود، انسان سخت در فشار قرار می گیرد .

تعبیر به ((انما)) که معمولا برای حصر آورده می شود نشان می دهد که این دو موضوع، بیش از هر چیز دیگر وسیله امتحان است، و به همین دلیل در روایتی از امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) می خوانیم که فرمود :

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 207@@@

لا یقولن احدکم : ((اللهم انی اعوذ بک من الفتنة لانه لیس احد الا و هو مشتمل علی فتنة، و لکن من استعاذ فلیستعذ من مضلات الفتن، فان الله سبحانه یقول : و اعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنة )) : ((هیچکس از شما نگوید خداوندا، من به تو پناه می برم، از امتحان و آزمایش، چرا که هر کس دارای وسیله آزمایشی است (و حداقل مال و فرزندی دارد و اصولا طبیعت زندگی دنیا، طبیعت آزمایش و بوته امتحان است ) و لکن کسی که می خواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه کننده پناه برد چه اینکه خداوند می گوید : ((بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمون است . ** نهج البلاغه کلمات قصار جمله 93 . ***

همین معنی با مختصر تفاوتی در آیه 28 سوره انفال دیده می شود (آنچه در ذیل کلام امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) و روایت فوق ذکر شده تعبیری است که در سوره انفال آمده است، دقت کنید) .

در اینجا بسیاری از مفسران و محدثان نقل کرده اند که روزی رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بر فراز منبر مشغول خطبه بود، حسن و حسین (علیهماالسلام ) که آن روز دو کودک بودند وارد شدند در حالی که پیراهنهای سرخی به تن داشتند، گاه به هنگام راه رفتن لغزش پیدا کرده می افتادند، همینکه چشم رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به آنها افتاد خطبه خود را قطع کرد و از منبر فرود آمد و آنها را در بغل گرفت، و بر فراز منبر برد، و بر دامان خود نشانید و بعد فرمود : ((خداوند عز و جل درست فرموده است که می گوید : انما اموالکم و اولادکم فتنة من هنگامی که نظر به این دو کودک کردم که راه می روند و می لغزند، شکیبائی نکردم تا گفتارم را قطع نمودم و آنها را برداشتم، و بعد از آن به خطبه خود ادامه داد . ** مجمع البیان جلد 10 صفحه 301 ( ذیل آیات مورد بحث ) همین حدیث را قرطبی در تفسیر خود و روح المعانی و فی ظلال، و المیزان با تفاوتهای مختصری نقل کرده اند . ***

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 208@@@

باید توجه داشت که ((فتنه )) و آزمایش، گاه آزمون خیر است و گاه آزمون شر، و در اینجا می تواند آزمون خیر باشد به این معنی که خدا می خواهد پیامبرش را بیازماید که به هنگام اشتغال به خطبه آنهم بر فراز منبر آیا ممکن است از حال این دو فرزند که جگر گوشه های زهرا (علیهاالسلام ) هستند و هر کدام در آینده مقام والائی خواهند داشت غافل گردد، یا ابهت و شکوه خطبه مانع از ابراز عاطفه و محبت نخواهد گشت، و گرنه مسلم است که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از یاد خدا و انجام مسؤلیت سنگین تبلیغ و هدایت به خاطر محبت فرزندان هرگز غافل نمی شد .

و به هر حال این عمل پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) هشداری بود به همه مسلمانان تا موقعیت این دو فرزند علی (علیه السلام ) و فاطمه (علیهاالسلام ) را بشناسند .

لذا در حدیثی که در منابع معروف اهل سنت نقل شده می خوانیم که ((براء ابن عازب )) (صحابی معروف ) می گوید : راءیت الحسن بن علی علی عاتق النبی صلی الله علیه و آله و هو یقول : اللهم انی احبه فاحبه : ((حسن بن علی را بر شانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دیدم در حالی که می فرمود : خدایا من او را دوست می دارم تو هم او را دوست بدار)) . ** صحیح مسلم جلد 4 صفحه 1883 ( باب فضائل الحسن و الحسین علیهما السلام حدیث 58 ) . ***

در روایات دیگر آمده که گاه حسین (علیه السلام ) می آمد و به هنگام سجده بر دوش پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می رفت و حضرت مانع او نمی شد ** بحار جلد 43 صفحه 296 حدیث 57 . *** ! و اینها همه بیانگر عظمت مقام این دو امام بزرگ است .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 209@@@

در آیه بعد به عنوان نتیجه گیری می فرماید، ((اکنون که چنین است تقوای الهی پیشه کنید آنقدر که در توان دارید، و فرمانهای او را بشنوید و اطاعت کنید، و در راه او انفاق نمائید که برای شما بهتر است )) (فاتقوا الله ما استطعتم و اسمعوا و اطیعوا و انفقوا خیرا لانفسکم ) .

نخست دستور به اجتناب از گناهان می دهد (چرا که تقوا بیشتر ناظر به پرهیز از گناه است ) و سپس دستور به اطاعت فرمان و شنیدنی که مقدمه این اطاعت است و از میان طاعات بخصوص روی مساءله انفاق که از مهمترین آزمایشهای الهی است تکیه می کند و سرانجام هم می گوید سود تمام اینها عائد خود شما می شود .

بعضی از مفسران ((خیرا)) را به معنی ((مال )) تفسیر کرده اند که وسیله نیل به کارهای مثبت است همانگونه که در آیه وصیت نیز به همین معنی آمده است : کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیة للوالدین و الاقربین بالمعروف : ((بر شما مقرر شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر خیری از خود به یادگار گذاشته وصیت به طور شایسته برای پدر و مادر و نزدیکان کند)) (بقره - 180) .

جمعی نیز خیر را به معنی گسترده ای تفسیر کرده، و آن را قید ((انفاق )) ندانسته، بلکه به کل آیه مربوط می دانند و می گویند : منظور این است اطاعت تمام این اوامر به سود شما است، (این تفسیر مناسبتر به نظر می رسد) . ** بنابر این تفسیر اول خیرا مفعول انفقوا است، و بنابر تقسیم دوم خبر است برای فعل مقدری و در تقدیر چنین است یکن خیرا لکم . ***

ذکر این نکته نیز لازم است که دستور به تقوا به مقدار توانائی هیچ منافاتی با آیه 102 سوره آل عمران ندارد که می گوید : اتقوا الله حق تقاته : ((آنگونه که حق تقوا و پرهیزکاری است از خدا بپرهیزید)) بلکه این

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 210@@@

هر دو مکمل یکدیگرند، چرا که در یکجا می گوید : ((تا آنجا که در توان دارید تقوا پیشه کنید)) و در جای دیگر می گوید : ((حق تقوا را اداء کنید)) مسلم است ادا کردن حق تقوا به مقدار قدرت و توانائی انسان است، زیرا تکلیف ما لا یطاق معنی ندارد، هدف این است که انسان آخرین کوشش خود را در این طریق به کار گیرد .

بنابراین کسانی که آیه مورد بحث را ناسخ آیه سوره آل عمران دانسته اند در اشتباهند .

و در پایان آیه به عنوان تاءکیدی بر مساءله انفاق می فرماید : ((و آنها که از بخل و حرص خویش مصون بمانند رستگار و پیروزند)) (و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون ) .

((شح )) به معنی بخل تواءم با حرص است، و می دانیم این دو صفت رذیله از بزرگترین موانع رستگاری انسان، و بزرگترین سد راه انفاق و کارهای خیر است، اگر انسان دست به دامن لطف الهی زند و با تمام وجودش از او تقاضا کند و در خودسازی و تهذیب نفس بکوشد و از این دو رذیله نجات یابد سعادت خود را تضمین کرده است .

گرچه در بعضی از روایات از امام صادق (علیه السلام ) آمده است : من ادی الزکاة فقد وقی شح نفسه : ((کسی که زکات را بپردازد از بخل و حرص رهائی یافته )) ** مجمع البیان جلد 10 صفحه 301 . *** ولی روشن است که این یکی از مصداقهای زنده ترک بخل و حرص است، نه تمام مفهوم آن .

در حدیث دیگری می خوانیم که امام صادق (علیه السلام ) از شب تا صبح طواف خانه خدا بجا می آورد و پیوسته می فرمود : اللهم ق شح نفسی : ((خداوندا ! مرا

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 211@@@

از حرص و بخل خودم نگاه دار)) یکی از یارانش عرض می کند : فدایت شوم، امشب نشنیدم غیر از این دعا، دعای دیگری کنی فرمود : چه چیز از بخل و حرص نفس مهمتر است در حالی که خداوند می فرماید : و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون . ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 346 . ***

سپس برای تشویق به انفاق و جلوگیری از بخل و شح نفس می فرماید : ((اگر شما به خدا، قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می سازد، و شما را مشمول آمرزش خویش می گرداند، و خدا شکرگزار و بردبار است ) (ان تقرضوا الله قرضا حسنا یضاعفه لکم و یغفر لکم و الله شکور حلیم ) .

چه تعبیر عجیبی که بارها در قرآن مجید در مورد ((انفاق فی سبیل الله )) تکرار شده، خدائی که آفریننده اصل و فرع وجود ما، و بخشنده تمام نعمتها، و مالک اصلی همه ملکها است، از ما وام می طلبد ! و در برابر آن وعده ((اجر مضاعف )) و آمرزش می دهد، و نیز از ما تشکر می کند، لطف و محبت بالاتر از این تصور نمی شود، و بزرگواری و رحمت فراتر از این ممکن نیست، ما چه هستیم و چه داریم که به او وام دهیم ؟ و تازه چرا اینهمه پاداش عظیم بگیریم ؟ !

اینها همه نشانه اهمیت مساءله انفاق از یکسو و لطف بی پایان خدا درباره بندگان از سوی دیگر نیست ؟

((قرض )) در اصل به معنی قطع کردن و بریدن است، و چون با واژه ((حسن )) همراه شود، اشاره به جدا کردن مال از خویشتن و دادن آن در راه خیر است .

((یضاعفه )) از ماده ((ضعف )) (بر وزن شعر) چنانکه قبلا هم گفته ایم ،

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 212@@@

تنها به معنی دو برابر نیست، بلکه چندین برابر را نیز شامل می شود که در مورد ((انفاق )) تا هفتصد برابر، و بیش از آن، در قرآن آمده است ! (بقره - 261) .

ضمنا جمله ((یغفر لکم )) دلیل بر این است که انفاق، یکی از عوامل آمرزش گناه است .

تعبیر به ((شکور)) که یکی از اوصاف خدا است، دلیل بر این است که خداوند از بندگانش به وسیله پاداشهای عظیم تشکر می کند، و ((حلیم )) بودن او اشاره به مساءله آمرزش گناهان، و عدم تعجیل در عقوبت بندگان است .

و بالاخره در آخرین آیه می فرماید : ((او آگاه از پنهان و آشکار است و قدرتمند و حکیم است )) (عالم الغیب و الشهادة العزیز الحکیم ) .

از اعمال بندگان مخصوصا انفاقهای آنها، در نهان و آشکار، با خبر است، و اگر از آنها تقاضای وامی می کند، نه به خاطر نیاز و عدم قدرت است بلکه به خاطر کمال لطف و محبت است، و اگر این همه پاداش در برابر انفاقها به آنها وعده می دهد، این نیز مقتضای حکمت او است .

و به این ترتیب اوصاف پنجگانه خداوند که در این آیه و آیه قبل به آن اشاره شده، همگی نوعی ارتباط با مساءله انفاق در راه او دارد، ولی توجه به این صفات پنجگانه خداوند علاوه بر مساءله تشویق به انفاق، انسان را در مساءله اطاعت پروردگار به طور کلی و خودداری از هرگونه گناه مصممتر می کند و به او قوت قلب و نیروی اراده و روح تقوا می بخشد .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 213@@@

نکته :