تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد19
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آخرین سخن درباره ابلیس !

این آیات که آخرین آیات سوره ص است، در حقیقت خلاصه ای است از تمام محتوای این سوره و نتیجه ای است برای بحثهای مختلفی که در این سوره آمده

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 350@@@

نخست در پاسخ ((ابلیس )) که تهدید کرد تمام انسانها را به جز ((مخلصین )) اغوا می کند خداوند ((فرمود: به حق سوگند، و حق می گویم )) (قال فالحق و الحق اقول ) . ** در ترکیب این جمله سخن بسیار است ممکن است الحق مبتدا باشد قسمی که خبر آن است محذوف شده ، و نیز ممکن است خبر آن قولی باشد ( فالحق قولی ) این احتمال نیز وجود دارد که خبر مبتدای محذوفی باشد و در تقدیر ( هذا هو الحق ) یا ( اناالحق ) بوده است . ***

((که جهنم را از تو و پیروانت همگی پر خواهم کرد)) (لاملئن جهنم منک و ممن تبعک منهم اجمعین ) .

آنچه از آغاز سوره تا به اینجا بوده همه حق بوده است، و آنچه پیامبران بزرگی که گوشه ای از زندگانیشان در این سوره آمده به خاطر آن پیکار و مبارزه کردند حق بوده، سخن از قیامت و عذاب دردناک طاغیان و انواع مواهب بهشتیان که در این سوره به میان آمد همه حق بود، پایان سوره نیز حق است و خداوند به حق سوگند یاد می کند و حق می گوید که جهنم را از شیطان و پیروانش پر می کند تا در برابر حرف ابلیس در مورد اغوای انسانها که با قاطعیت ادا شد پاسخ قاطعی بیان فرموده باشد و تکلیف همه را روشن کند .

به هر حال این دو جمله مشتمل بر تاکیدات فراوانی است : دو بار روی مساءله ((حق )) تاءکید کرده و سوگند یاد نموده، و جمله ((لاملئن )) نیز با نون تاءکید ثقیله همراه است، ((اجمعین )) نیز تاءکید مجددی بر همه اینهاست، تا کسی کمترین تردید و شکی در این باره به خود راه ندهد که برای شیطان و پیروانش راه نجاتی نیست و ادامه خط آنها به دار البوار منتهی می گردد .

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 351@@@

سپس در پایان این سخن به چهار مطلب مهم در عباراتی کوتاه و روشن اشاره می کند:

در مرحله اول می فرماید ((بگو من از شما هیچ اجر و پاداشی نمی طلبم )) (قل ما اسئلکم علیه من اجر) .

و به این ترتیب به بهانه های بهانه جویان پایان می دهد، و روشن می سازد که من تنها طالب نجات و سعادت شما هستم، نه پاداش مادی از شما می خواهم نه معنوی، نه تقدیر و نه شکرگزاری، نه مقام و نه حکومت . پاداش من تنها بر خداست، همانگونه که در آیات دیگری از قرآن مجید از قبیل آیه 47 سوره سباء به آن تصریح شده است ((ان اجری الا علی الله )) .

این خود یکی از دلائل صدق پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است چرا که مدعی دروغین برای مطامعی دعوی خود را مطرح می کند، و مطامعش از خلال سخنانش به هر صورت آشکار خواهد شد .

در مرحله دوم می گوید: ((من از متکلفین نیستم سخنانم مقرون به دلیل و منطق است، و هیچگونه تکلفی در آن وجود ندارد، عباراتم روشن و سخنانم خالی از هر گونه ابهام و پیچیدگی است )) (و ما انا من المتکلفین ) .

در حقیقت جمله اول از اوصاف دعوت کننده سخن می گوید، و جمله دوم از چگونگی دعوت و محتوای آن، و در واقع مصداق آفتاب آمد دلیل آفتاب است .

در مرحله سوم هدف اصلی این دعوت بزرگ و نزول این کتاب آسمانی را بیان کرده می فرماید این قرآن فقط وسیله تذکر و بیداری برای همه جهانیان است (ان هو الا ذکر للعالمین ) .

آری مهم آنست که مردم از غفلت به درآیند و به تفکر و اندیشه پردازند،

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 352@@@

چرا که راه روشن، و نشانه های آن آشکار است، و در درون جان انسان فطرت پاکی است که به او جهت می دهد، و به خط توحید و تقوی می کشاند، مهم بیداری است، و رسالت اصلی پیامبران و کتب آسمانی همین است .

این تعبیر که نظیرش در قرآن مجید کم نیست نشان می دهد که محتوای دعوت انبیاء در تمام مراحل هماهنگ با فطرت خدادادی است و این دو همدوش با هم پیش می روند .

و در چهارمین و آخرین مرحله مخالفان را با عبارتی کوتاه و پر معنی تهدید کرده می گوید: ((خبر آن را بعد از مدتی خواهید شنید))! (و لتعلمن نباه بعد حین ) .

ممکن است شما این سخنان را جدی نگیرید، و بی اعتنا از کنار آن بگذرید، اما به زودی صدق گفتار من آشکار خواهد شد، هم در این جهان در میدانهای نبرد اسلام و کفر، در منطقه نفوذ اجتماعی و فکری، در مجازاتهای الهی، و هم در عالم دیگر و مجازاتهای دردناک خدا خواهید دید، خلاصه هر چه را به شما گفتم به موقع آن را با چشم خویش مشاهده خواهید کرد، خلاصه تازیانه الهی آماده است و به زودی بر گرده مستکبران و ظالمان فرود خواهد آمد .

نکته :