تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد19
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

یک سؤال مهم

در اینجا سؤالی مطرح می شود و آن اینکه : اگر مشیت و اراده الهی بر یاری پیامبران و پیروزی مؤمنان قرار گرفته، چگونه مشاهده می کنیم که در طول تاریخ پرماجرای بشر پیامبرانی به شهادت رسیدند، و گروههائی از مؤمنان مواجه با شکست شدند؟ اگر این یک سنت تخلف ناپذیر الهی است، پس این استثناها برای چیست ؟!

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 189@@@

در پاسخ می گوئیم :

اولا: پیروزی معنی وسیعی دارد، و همیشه به معنی غلبه ظاهری و جسمانی بر دشمن نیست، گاه پیروزی پیروزی مکتب است، و مهمترین پیروزی همین است، فرض کنید پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در یکی از غزوات شهید شده بود، اما می بینیم آئینش دنیا را گرفته، آیا ممکن است این شهادت را به شکست تعبیر کنیم ؟

مثال روشنتر اینکه امام حسین (علیه السلام ) و یارانش در کربلا واقعا شربت شهادت نوشیدند، ولی هدف آنها این بود که چهره زشت بنی امیه را که مدعی خلافت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بودند اما در حقیقت جامعه اسلامی را به عصر جاهلیت باز می گرداندند نشان دهند، و به این هدف بزرگ رسیدند، مسلمانان را از خطر آنان آگاه کردند و اسلام را از سقوط رهائی بخشیدند، آیا می توان گفت آنها در کربلا مغلوب شدند؟!

مهم این است که انبیاء و جنود الهی یعنی مؤمنان در برابر تمام تلاشهای مستمر و منسجم دشمنان حق توانستند اهداف خود را در دنیا پیش ‍ ببرند و پیروان زیادی پیدا کنند و خط مکتبی خود را تداوم بخشند، و در برابر آن همه طوفان قد علم کنند و حتی در دنیای امروز افکار اکثریت مردم جهان را به خود متوجه سازند .

نوع دیگر از پیروزی داریم که پیروزی تدریجی در برابر دشمن در طول قرنها است که گاه نسلی به میدان می آید و پیروز نمی شود، اما نسلهای آینده دنبال کار آنها را می گیرند و به پیروزی می رسند (مانند پیروزی نهائی لشکر اسلام بر لشکر صلیبیون بعد از دویست سال !) این نیز پیروزی برای مجموع محسوب می شود .

ثانیا: فراموش نباید کرد که وعده خداوند دائر به غلبه مؤمنان یک وعده

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 190@@@

مشروط است نه مطلق، و بسیاری از اشتباهات از عدم توجه به این حقیقت سرچشمه می گیرد .

زیرا در آیات مورد بحث کلمه عبادنا (بندگان ما) و جندنا (لشکر ما) و یا تعبیرات مشابه دیگری که در این زمینه در سایر آیات قرآن آمده، مانند حزب الله - و - الذین جاهدوا فینا - و - و لینصرن الله من ینصره و مانند اینها همه دلیل روشنی است برای شرائط پیروزی .

ما می خواهیم نه مؤمن مجاهدی باشیم، و نه جند مخلصی، و با این حال بر دشمنان حق و عدالت پیروز شویم !

ما می خواهیم در مسیر الهی با افکار و برنامه های شیطانی پیش برویم، بعد تعجب می کنیم که چرا مغلوب دشمنان هستیم، مگر ما به وعده های خود عمل کرده ایم که از خدا مطالبه وفا به وعده هایش ‍ می کنیم ؟!

در جنگ احد پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) وعده پیروزی به مسلمانان داده بود، و در مرحله اول جنگ نیز پیروز شدند، اما گروهی به فکر جمع آوری غنائم و ایجاد تفرقه و نفاق و رها کردن فرمان رسول خدا افتادند، و در حفاظت از دستاورد پیروزی آغاز جنگ و دره احد کوتاهی کردند، و همین امر سبب شکست نهائی آنها در آن جنگ شد .

گویا گروهی که خود را طلبکار می دانستند خدمت پیامبر اسلام آمدند و با لحن خاصی عرض کردند پس وعده پیروزی چه شد؟

قرآن جواب بسیار جالبی به آنها گفت که شاهد گفتار ما است، فرمود: و لقد صدقکم الله وعده اذ تحسونهم باذنه حتی اذا فشلتم و تنازعتم فی الامر و عصیتم من بعد ما اراکم ما تحبون منکم من یرید الدنیا و منکم من یرید الاخرة ثم صرفکم عنهم لیبتلیکم و لقد عفا عنکم و الله ذو فضل علی المؤمنین :

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 191@@@

خداوند وعده خود را به شما (درباره پیروزی بر دشمن در احد) محقق ساخت، در آن هنگام که (در آغاز جنگ ) دشمنان را به فرمان او می کشتید، و این پیروزی همچنان ادامه داشت تا اینکه سست شدید، و در کار خود به نزاع پرداختید، و بعد از آنکه (به مطلوب خود رسیدید) و آنچه را دوست می داشتید خداوند به شما نشان داد، نافرمانی کردید بعضی از شما خواهان دنیا بودند، و بعضی خواهان آخرت (با این حال باز شما را از شکست کامل نجات داد) و آنها را از شما منصرف ساخت تا شما را بیازماید، و شما را مشمول عفو خود قرار داد، و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد (آل عمران آیه 152) .

تعبیراتی مانند فشلتم (سست شدید) .

تنازعتم (به اختلاف پرداختید) .

عصیتم (نافرمانی کردید) .

به خوبی نشان می دهد که آنها شرائط نصرت الهی و پیروزی بر دشمن را رها کردند، در نتیجه به مقصود خود نرسیدند .

آری خداوند هرگز قول نداده است که هر کس نام خود را مسلمان و سرباز اسلام نهاد، و دم از جند الله، و حزب الله زد، در تمام صحنه ها بر دشمن غلبه کند، این وعده الهی مخصوص کسانی است که از قلب و جان خواهان رضای خدا و از نظر عمل در خط فرمان او باشند و تقوا و امانت را فراموش نکنند .

نظیر همین سؤال و جواب را در مورد دعا و وعده اجابت الهی نیز گفته ایم . ** به جلد اول تفسیر نمونه ذیل آیه 186 سوره بقره مراجعه فرمائید . ***

سپس در ادامه این آیات هم برای دلداری پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤمنان و تاءکید بر پیروزی، و هم تهدید مشرکان بیخبر می گوید: از آنها روی بگردان و آنها را تا زمان معینی به حال خود بگذار! (فتول عنهم حتی حین ) .

تهدیدی است پر معنی و هول انگیز که از اطمینان به پیروزی نهائی سرچشمه می گیرد، به خصوص اینکه تعبیر حتی حین (تا مدتی ) به صورت سربسته اداء شده است، اما تا چه مدت ؟ تا زمان هجرت ؟ تا موقع جنگ بدر؟ تا فتح مکه ؟ و یا زمانی که شرائط قیام نهائی و عمومی مسلمانان بر ضد این کوردلان فراهم گردد؟ دقیقا معلوم نیست .

نظیر این تعبیر در آیات دیگر قرآن نیز دیده می شود: گاه می گوید: فاعرض عنهم و توکل علی الله از آنها روی بگردان و بر خدا توکل کن (نساء - 81) .

در جای دیگر می گوید: قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون : بگو الله سپس آنها را رها کن که در دروغهای خود بازی کنند (انعام - 91) .

سپس این جمله را با تهدید دیگری تاءکید کرده، می فرماید: وضع آنها را بنگر (چه بی محتوا است لجاجت هایشان، دروغهایشان، خرافاتشان، و خیره سریهایشان را) اما به زودی آنها نیز نتیجه شوم کار خود را می بینند (و ابصرهم فسوف یبصرون ) .

به زودی پیروزی تو و مؤمنان، و شکست ذلت بار خود را در این دنیا، و مجازات الهی را در جهان دیگر خواهند دید .

و از آنجا که این خیره سران بی شرم پیوسته این سخن را تکرار می کردند که وعده عذاب الهی چه شد؟ و اگر راست می گوئی چرا معطلی ؟ قرآن با لحنی تهدیدآمیز در پاسخ آنها می گوید: آیا اینها برای عذاب ما عجله می کنند؟ گاه می گویند متی هذا الوعد (این وعده الهی چه شده ) و گاه می گویند

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 192@@@

متی هذا الفتح (این پیروزی کی خواهد آمد) (افبعذابنا یستعجلون ) .

اما هنگامی که عذاب ما در صحن خانه شان فرود آید و روزگارشان تیره و تار شود، آن روز می فهمند چه بد و خطرناک است صبح انذار شده گان (فاذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرین ) . ** این جمله محذوفی دارد و تقدیر چنین است : فساء الصباح صباح المنذرین . ***

تعبیر به ساحة ( صحن خانه و فضای میان خانه ها) برای این است که نزول عذاب را در متن زندگی آنها مجسم کند، و مبدل شدن کانون آرامش آنها را به کانونی از وحشت و اضطراب نشان دهد .

تعبیر به صباح المنذرین (صبح انذار شدگان ) ممکن است اشاره به این باشد که عذاب الهی بر این قوم لجوج و ستمگر - همانند بسیاری از اقوام پیشین - صبحگاهان فرود می آید .

و یا به این معنی است که مردم همگی در انتظار این هستند که صبحشان با خیر و نیکی شروع شود اما اینها صبحگاهانی بد و تیره و تار در پیش ‍ دارند .

و یا اینکه صبح موقع بیداری است، اینها نیز زمانی بیدار می شوند که راه نجاتی باقی نمانده و کار از کار گذشته است .



@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 194@@@