تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد19
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

ادعاهای دروغین !

در آیات پیشین سخن از معبودهای مختلف مشرکین به میان آمد، آیات مورد بحث نیز همین مساءله را تعقیب کرده، و در هر چند آیه ای مطلبی در این رابطه بیان می کند .

نخست این بحث را به میان می آورد که وسوسه های شما بت پرستان در دلهای پاکان و نیکان اثری ندارد، و تنها قلوب آلوده و ارواح دوزخی و متمایل به فساد شما است که خود را تسلیم این وسوسه ها می سازد، می فرماید: شما و آنچه را پرستش می کنید . . . (فانکم و ما تعبدون ) .

هرگز نمی توانید کسی را (با آن ) فریب دهید و با فتنه و فساد از خداوند منحرف سازید (ما انتم علیه بفاتنین ) . ** این آیه و آیه فوق و آیه بعد از نظر ترکیب نحوی طبق مشهور چنین است : ما در ما تعبدون ماء موصوله و عطف بر اسم ان است و جمله ما انتم علیه بفاتنین خبر آن می باشد با این قید که ما در ما انتم نافیه است و ضمیر علیه به خداوند برمی گردد و مجموعا چنین نتیجه می دهد : انکم و آلهتکم التی تعبدونها لا تقدرون علی اضلال احد علی الله بسببها الا یحترق بنار الجحیم بسوء اختیار - بعضی دیگر آیه انکم وما تعبدون را جمله مستقلی دانسته اند که مفهومش این می شود شما با معبود هایتان باشید و سپس در ایه بعد میگوید : نمی توانید به وسیله آن کسی را گمراه کنید مگر آنکه می خواهند دوزخی باشند . ***

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 181@@@

مگر آنها که می خواهند در آتش دوزخ بسوزند! (الا من هو صال الجحیم ) .

این آیات - بر خلاف آنچه طرفداران مسلک جبر پنداشته اند - دلیلی است بر ضد این مکتب، و اشاره ای است به این حقیقت که هیچ کس ‍ نمی تواند خود را در برابر انحرافات معذور بداند، و ادعا کند مرا فریب داده و به بت پرستی کشانده اند، می گوید: شما بت پرستان توانائی بر فتنه و فریب اشخاص ندارید، مگر آنها که با اراده خود راه دوزخ را پیش ‍ گیرند .

شاهد این سخن تعبیر صال الجحیم است، زیرا در اصل صالی به صورت اسم فاعل بوده، و معمولا هنگامی که صیغه اسم فاعل را در مورد موجود عاقلی به کار می برند مفهومش انجام کاری از روی اراده و اختیار است همانند قاتل و جالس و ضارب، بنابراین صال الجحیم یعنی کسی که مایل است خود را به آتش دوزخ بسوزاند، و به این ترتیب راه عذر را بر همه منحرفان می بندد .

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 182@@@

تعجب از بعضی از مفسران معروف است که آیه را چنین معنی کرده اند: شما نمی توانید کسی را به فریبید، مگر آنها که مقدر شده جهنمی باشند!

به راستی اگر معنی آیه این است پیامبران برای چه می آیند؟ کتابهای آسمانی به چه منظور نازل شده ؟ حساب و کتاب و ملامت و سرزنش ‍ بت پرستان در آیات قرآن چه مفهومی دارد؟ و عدالت خدا کجا خواهد رفت ؟!

آری باید قبول کرد که اعتراف به مکتب جبر، اصالت مکتب انبیا را به کلی مخدوش می کند، همه مفاهیم آن را مسخ می نماید، و تمام ارزشهای الهی و انسانی را به نابودی می کشاند .

توجه به این نکته لازم است که صالی از ماده صلی (بر وزن سرد) به معنی آتش افروختن و داخل شدن در آتش و یا سوختن و برشته شدن به وسیله آن است، و فاتن اسم فاعل از ماده فتنه به معنی فتنه گر و اغوا کننده است .

بعد از این سه آیه که مساءله اختیار انسانها را در برابر فتنه جوئی و اغواگری بت پرستان روشن می سازد، ضمن سه آیه دیگر از مقام والای فرشتگان خدا سخن می گوید، همان فرشتگانی که بت پرستان آنها را دختران خدا می پنداشتند و جالب اینکه سخن را از زبان خود آنها بیان می کند و می گوید: هر یک از ما مقام معلومی داریم (و ما منا الا له مقام معلوم ) . ** در بعضی از روایات که از طرق اهل بیت وارد شده میخوانیم که این آیه تفسیر به امامان معصوم شده است ، ممکن است این تفسیر از قبیل تشبیه مقام امامان به فرشتگان باشد یعنی همان گونه که آنها دارای مقامات و وظائف معینی هستند ما نیز چنین هستیم . ***

و ما همگی برای اطاعت فرمان خدا به صف ایستاده ایم، و چشم بر امر او داریم (و انا لنحن الصافون ) .

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 183@@@

و ما همگی تسبیح او می گوئیم، و او را از آنچه لایق ذات پاکش نیست منزه می شمریم (و انا لنحن المسبحون ) .

آری ما بندگانیم که جان و دل بر کف داریم، همواره چشم بر امر، و گوش ‍ بر فرمانش سپرده ایم، ما کجا و فرزندی خدا کجا؟ ما او را از این نسبتهای زشت و دروغین منزه می شمریم، و از این خرافات و اوهام مشرکان متنفر و بیزاریم .

در حقیقت آیات سه گانه فوق به سه قسمت از صفات فرشتگان اشاره می کند:

نخست اینکه هر کدام رتبه و منزلتی دارند که از آن تجاوز نمی کنند .

دیگر اینکه آنها دائما آماده اطاعت فرمان خدا در عرصه آفرینش و اجرای اوامر او در پهنه عالم هستی هستند . این سخن شبیه چیزی است که در آیه 26 و 27 سوره انبیاء آمده است بل عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون : آنها بندگان شایسته خدا هستند که در سخن بر او پیشی نمی گیرند، و فرمان او را عمل می کنند .

سوم اینکه آنها پیوسته تسبیح خدا می گویند و او را از آنچه لایق مقامش ‍ نیست منزه می شمرند .

از آنجا که این دو جمله (انا لنحن الصافون و انا لنحن المسبحون ) از نظر ادبیات عرب مفهومش حصر است، بعضی از مفسران از آن چنین استفاده کرده اند که فرشتگان با این عبارت می خواهند بگویند تنها ما مطیع فرمان خدا هستیم و تسبیح کننده واقعی او نیز مائیم، اشاره به اینکه اطاعت و تسبیح بنی آدم در برابر کار فرشتگان چیز قابل ملاحظه ای نیست .

قابل توجه اینکه جمعی از مفسران ذیل این آیات حدیثی از پیامبر گرامی

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 184@@@

اسلام نقل کرده که فرمود: ما فی السماوات موضع شبر الا و علیه ملک یصلی و یسبح : در تمام آسمانها حتی به اندازه یک وجب مکانی وجود ندارد مگر اینکه در آنجا فرشته ای است که نماز می خواند و تسبیح خدا می گوید! . ** تفسیر قرطبی جلد 8 صفحه 5581 . ***

در نقل دیگری همین معنی به این صورت بیان شده : ما فی السماء موضع قدم الا علیه ملک ساجد او قائم : در تمام آسمانها حتی به اندازه یک جای پا وجود ندارد جز اینکه فرشته ای در آنجا در حال سجده یا قیام است !** تفسیر قرطبی جلد 8 صفحه 5581 . ***

و در نقل دیگری از پیامبر گرامی اسلام چنین آمده است : روزی به دوستان که در گردش نشسته بودند فرمود: اطت السماء و حق لها ان تاط! لیس فیها موضع قدم الا علیه ملک راکع او ساجد، ثم قرأ و انا لنحن الصافون و انا لنحن المسبحون : آسمان (از سنگینی بار خود) ناله کرد، و حق دارد ناله کند، چرا که در آن به اندازه جای پائی نیست مگر اینکه فرشته ای بر آن در حال رکوع یا سجود است ! سپس این آیات را قرائت فرمود: و انا لنحن الصافون . . . ** در المنثور ( طبق نقل المیزان جلد 17 صفحه 188 ). ***

این تعبیرهای گوناگون کنایه لطیفی است از اینکه عالم هستی پر است از فرمانبرداران پروردگار و تسبیح کنندگان برای او .

سپس در چهار آیه اخیر به یکی از عذرهای ناموجه این مشرکان در ارتباط با همین مساءله بت پرستی و مطالب دیگر اشاره کرده و پاسخ می دهد، می فرماید: آنها پیوسته می گفتند . . . (و ان کانوا لیقولون ) . ** ان در اینجا مخففه از مثقله است در تقدیر و انهم کانوا لیقولون بوده است . ***

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 185@@@

اگر نزد ما یکی از کتب آسمانی پیشینیان بود . . . (لو ان عندنا ذکر من الاولین ) .

ما از بندگان مخلص خدا بودیم (لکنا عباد الله المخلصین ) .

این همه از بندگان مخلص و آنان که خدایشان خالص کرده است سخن مگوی، و پیامبران بزرگی همچون نوح و ابراهیم و موسی و غیر آنها را به رخ ما مکش، ما هم اگر مشمول لطف خدا شده بودیم و یکی از کتب آسمانی بر ما نازل می شد، در زمره این بندگان مخلص بودیم !

این درست به گفتار شاگردان عقب افتاده و رفوزه ای می ماند که برای سرپوش نهادن بر تنبلی خود می گویند ما هم اگر معلم و استاد خوبی داشتیم از شاگردان ردیف اول بودیم !

آیه بعد می گوید این آرزوی آنها هم اکنون جامه عمل به خود پوشیده و بزرگترین کتاب آسمانی خدا قرآن مجید بر آنان نازل شده، اما این دروغ پردازان پر ادعا به آن کافر شدند و از در مخالفت و انکار و دشمنی درآمدند، اما به زودی نتیجه کار خود را خواهند دانست ( فکفروا به فسوف یعلمون ) . ** این جمله در حقیقت محذوفی دارد و در تقدیر چنین است : فلما اتاهم الکتاب و هوالقرآن کفروابه فسوف یعلمون عاقبة کفرهم . ***

این همه لاف و گزاف نگوئید، و خود را شایسته قرار گرفتن در صف بندگان مخلص خدا نشمارید، دروغ شما آشکار شد، و ادعاهایتان تو خالی از آب درآمد، کتابی بهتر از قرآن تصور نمی شود، و مکتبی بهتر از مکتب تربیتی اسلام نیست، ولی ببینید چگونه با این کتاب آسمانی برخورد کردید؟ منتظر عواقب دردناک کفر و بی ایمانی خود باشید .

@@تفسیر نمونه جلد 19 صفحه 186@@@