یکی دیگر از اقدامات دشمنان انقلاب اسلامی برای استحاله و مقابله با نظام سیاسی مبتنی بر دین، بهرهگیری از محافل به اصطلاح علمی و آکادمیک و نظریه پردازی علیه حکومت دینی و ولایت فقیه میباشد.
نظریه پردازان نظام سلطه به این نتیجه رسیدهاند که با تشکیل بنیادهای فرهنگی، علمی و آکادمیک و جذب روشنفکران وابسته و دعوت از آنان برای شرکت در سمینارها، مجامع، مجالس و... میتوانند به آنان وجاهت و اعتباری داده و با مطرح کردن نظریههایشان علاوه بر فضاسازی در داخل، عملاً از این اهرم برای استحاله سیاسی نظام استفاده نمایند.
مزیت دیگر این محافل به اصطلاح علمی و آکادمیک، وابسته کردن بیشتر جماعت روشنفکر مرتجع به کانونهای استکباری میباشد.
محمد ارسی یکی از عناصر فراماسونر مقیم آمریکا در مصاحبهای با خبرگزاری تانیوگ میگوید:
مخالفین رژیم ایران که متقابلاً با یکدیگر درگیری دارند، باید نهضت جدیدی را براساس یک تئوری سیاسی مبتنی بر اصل چند حزبی به وجود آورند.
همان خبرگزاری در ابتدای گفتگو با ارسی میگوید:
فراماسونری در ایران در خارج از کشور میکوشد، مجموعه اصول و سیاستهایی را تنظیم کند که دامنه گستردهای داشته باشد و بتواند سازمانهای مختلف مخالف حکومت ایران را با هدف سرنگونی رژیم مذهبی ایران تحت پوشش قرار دهد.
بدون شک مراکز علمی و آکادمیک همواره در کنترل لژهای فراماسونری و صهیونیسم بینالملل قرار داشتهاند و به همین خاطر است که دائماً روشنفکران وابسته را برای شرکت در این گونه محافل به اصطلاح علمی و آکادمیک دعوت مینمایند.
شرکت در سمینارهای به اصطلاح علمی، از طرفی مانع بروز حساسیتها میشود و از سوی دیگر عامل همگرایی و مبادله پیام و آثار آنان میگردد و بدین ترتیب الحاقی بین ارتجاع روشنفکری داخل و خارج پدید میآید.
گردانندگان اصلی این گونه سمینارها، محافل و مجامع، اغلب عناصر ضد انقلاب فراری از کشور و یا روشنفکران وابسته و اعضای لژهای فراماسونری میباشند. صرف هزینههای کلان برای برپایی این گونه مراسمها، این سؤال را در اذهان بوجود میآورد که بودجه مورد نیاز آنها، از کجا و با چه انگیزه و اهدافی تأمین میگردد؟