در شاخصهها و همگرایی اجتماعی این جریان، میباید به یک نکته دیگر هم اشاره کرد و آن مواضع و شعارهای عوامفریبانه این طیفها میباشد.
طیفهای جریان سوم با طرح برخی شعارهای جذاب نظیر طرفداری از آزادی، مردم سالاری و... سعی دارند سوار بر موج اعتراضات و نارضایتیهای مردمی شده و با توسل به این موضوع، اپوزیسیون به اصطلاح ملی - مردمی را ساماندهی کنند.
لذا غوغا سالاری و هیاهوهای طرح شده و همنوا شدن این طیفها، با جریانهای سیاسی مخالف و معاند در همین راستا میباشد و این محور (عوام فریبی) یکی از شاخصهای مهم همگرایی طیفها و شکلگیری جریان سوم میباشد.
بنابراین در یک جمعبندی کلی در رابطه با جریان سوم میتوان گفت:
جریان سوم قبل از اینکه یک ائتلاف سیاسی باشد نتیجه همگرایی فکری، نگرشی و برداشتی آنهاست؛ همگرایی در نگرش به اسلام و انقلاب که مبتنی بر نگرشی تجدد طلبانه و رفرمیستی میباشد؛ همگرایی در برداشت و التقاط از لیبرالیسم که این نوع نگرش و برداشت تدریجاً در بلند مدت سیمایی از نظام را ترجیح میدهد که ضمن همکاری و سازش با آمریکا و غرب و عقبنشینی از ارزشهای دینی، جنبههای انقلابی آن نیز رقیق شده باشد. البته در کنار موارد ذکر شده میبایست به قدرتطلبی و دنیا زدگی هم به عنوان دلایل این همگرایی اشاره نمود.
بنابراین همگرایی در جریان سوم، حول محور لیبرالیسم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میباشد که صدای پای آن هم اکنون در عرصههای فوق به گوش میرسد و همانطور که گفته شد جنگ روانی وسیع دشمنان انقلاب (داخلی و خارجی) و اقدامات خط نفوذ به عنوان بزرگترین پشتوانه و مهمترین عامل همگرایی و شکل گیری این جریان است.