تربیت
Tarbiat.Org

نفوذ و استحاله‏
مرکز غدیر‏‏‏

3-1- تاریخچه روشنفکری در ایران‏

ایجاد تحولات صنعتی در غرب مصادف بود با زمان فتحعلی شاه قاجار، به دستور عباس میرزای نایب السلطنه، تعدادی از دانشجویان برای تحصیل به اروپا اعزام شدند؛ این افراد در اولین برخورد با فرهنگ و تحولات صنعتی در اروپا مرعوب می‏شوند و در مراجعت، نقش یک مبلغ را برای اروپائیان خصوصاً قدرت‏های استعماری ایفا می‏نمایند.
این خود باختگی از یک سو، منافع، مقاصد و اهداف استعمارگران (از جمله انگلیس و روسیه) از سوی دیگر، باعث گردید تا حکومت‏های استعمارگر خصوصاً انگلیس، برای حفظ و گسترش سلطه خود اقدام به جذب و سازماندهی این تحصیل کرده‏ها در لژهای فراماسونری نمایند.
میرزا محمد صالح شیرازی که در سال 1230 ه ق (1190 ه ش) برای تحصیل به انگلستان فرستاده شد، جزء اولین کسانی بوده که به عضویت لژهای فراماسونری درآمده است.(56)
براساس منافع بیگانگان، این به اصطلاح روشنفکران نیز به گروههای مختلف تقسیم شدند و هر گروه مأموریت حفظ منافع و گسترش سلطه قدرتی را عهده‏دار شدند که کعبه آمال آنان بود.
میرزا فتحعلی آخوندزاده یکی از عناصر روشنفکری وابسته بود که تمایل بسیار زیادی به روس داشت.
دسته دیگری از جماعت به اصطلاح روشنفکر نیز متحیر و مرعوب غرب شده بودند و آنجا را قبله‏گاه خود کردند از جمله این افراد می‏توان به میرزا ملکم‏خان اشاره نمود.
میرزا ملکم‏خان را اولین مؤسس لژهای فراماسونری در ایران ذکر کرده‏اند. او فرزند میرزا یعقوب - مترجم سفارت روس - بود و درباره او نوشته‏اند که در سراسر زندگی خود برای انگلستان جاسوسی کرده است. وی در سال 1268 ه.ش به ایران مراجعت نمود و فراموشخانه را تأسیس کرد و به دنبال آن جامع آدمیت تأسیس شد که از جمله اعضای آن فروغی و مصدق السلطنه را می‏توان نام برد.(57)
میرزا ملکم‏خان معتقد بود:
بنا به اصل ترقی، هر چیزی که متعلق به گذشته باشد از اعتبار ساقط است و به کار نمی‏آید و اگر اصالتی هم در گذشته باشد، در گذشته غرب است نه در گذشته ما.
حسن تقی‏زاده از عوامل وابسته به تشکیلات فراماسونری و از مهره‏های روشنفکری وابسته بود.او آنچنان دچار خود باختگی شده بود که اعتقاد داشت:
وظیفه اول همه وطن‏پرستان ایران، قبول و ترویج تمدن اروپا بلاشرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و... کل اوضاع فرنگستان است... ایران باید ظاهراً و باطناً و جسماً و روحاً فرنگی مآب شود.(58)
بنابراین روشنفکری در ایران در اثر خود کم بینی عناصر به اصطلاح روشنفکر و براساس اهداف قدرت‏های استعماری و حمایت آنان به صورت وابسته و بیمارگونه تولد و گسترش یافت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص می‏فرمایند:
در یک نگاه اجمالی به پیشینه ارتجاع روشنفکری در ایران، براساس مدارک موجود، روشنفکری از همان ابتدا بیمار متولد شد و آلت دست قدرت‏های استکباری برای رسیدن به مقاصدشان قرار گرفت.(59)