تربیت
Tarbiat.Org

نفوذ و استحاله‏
مرکز غدیر‏‏‏

4-1- لیبرالیسم‏

لیبرالیسم از واژه لیبرال مشتق شده و دارای ریشه فرانسوی لیبر به معنای آزاد است، این مکتب انسان را محصور جهان هستی می‏داند (امانیسم) و می‏گوید:
آزادی نامحدود انسان را هیچ نیرو یا منبعی نمی‏تواند مقید کند و بایدها و نبایدهایی را برای او تعیین کند.
جهان‏بینی لیبرالیسم که در دوران رنسانس، در غرب پدید آمد و پایه علوم جامعه‏شناسی و سیاسی غرب و تدریجاً سایر کشورهای جهان قرار گرفت، می‏توان آن را امانیسم عقل‏گرا، یا خودمختاری امانیستی نامید که در آن انسان خودمختار، از وابستگی به هر قدرتی منع می‏شود. در واقع لیبرالیسم مکتب انسان محوری می‏باشد.
پیدایش و رشد لیبرالیسم عمدتاً به دوره رنسانس در غرب برمی‏گردد.
لیبرال‏ها دهه 50 و 60 را به عنوان دوران پایان ایدئولوژی اعلام کردند، آنتونی آربلاستر در کتاب ظهور و سقوط لیبرالیسم می‏نویسد:
لیبرالیسم جنگ سرد مدعی بود که غیر ایدئولوژیک و ضد ایدئولوژیک است و در اواخر دهه‏های 1950 و 1960 حتی ادعا می‏کرد که سیاست‏های مبتنی بر ایدئولوژی دیگر مرده‏اند و ما وارد عصر تازه‏ای از سیاست‏های عقلانی، واقع‏بینانه و تجربی شده‏ایم. ما دیگر به پایان ایدئولوژی رسیده‏ایم.(177)
اگر چه در ظاهر تمام هم و غم لیبرالها به مبارزه با ایدئولوژی مارکسیسم (بعنوان مخالف جدی غرب و سرمایه داری) معطوف می‏شد، اما با تعریفی که لیبرالها از ایدئولوژی دارند، این ستیز محدود به مارکسیسم نبوده و هر عقیده‏ای را که به نوعی با سرمایه درای و نظام سلطه غربی ناسازگار باشد، شامل خواهد شد.
بر همین اساس رسانه‏های غرب و نظریه پردازان محافل علمی و آکادمیک و ارتجاع روشنفکری در خارج و داخل اکنون با طرح نظریات لیبرالیستی، فی‏الواقع سعی دارند با انقلاب اسلامی مقابله نمایند چرا که از آن به عنوان یک انقلاب ایدئولوژیک یاد می‏کنند.
در حقیقت بخشی از نظریات سروش در خصوص اینکه اگر دین ایدئولوژی شود، دین آسیب می‏بیند دارای عقبه و خاستگاه لیبرالیستی است، از جمله:
در جوامع ایدئولوژیک همیشه علم و عقل تحقیر می‏شوند(178)
ایدئولوژی حجاب عقل، دشمن خرد و روشن‏بینی آدمی است(179)
لیبرالیسم دارای عرصه‏های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می‏باشد.