این افراد در برابر پیشرفتهای مادی غرب، چنان دچار خودباختگی شدند که تمدن غرب را تمدن برتر تاریخ قلمداد کردند و فرهنگ، ارزشهای اسلامی و هویت ملی حاکم بر کشور خود را فراموش کرده و به تمام معنا در فرهنگ بیگانه استحاله شدند. از جمله این افراد به تقیزاده میتوان اشاره داشت که معتقد بود میباید از فرق سر تا نوک انگشتان پایمان غربی بشود.
بنابراین خودباختگی روشنفکران وابسته در برابر فرهنگ بیگانه، خصوصاً فرهنگ غرب ریشه در استحاله شدن آنان دارد، از آغاز تولد این پدیده در ایران تاکنون، استحاله شدن در فرهنگ بیگانه استمرار یافته است و باعث گردیده که این افراد همواره در راستای معیارها، ملاکها و هنجارهای بیگانگان عمل نمایند.
مرحوم جلال آلاحمد در کتاب خود مینویسد:
روشنفکر ایرانی با سنتهای گذشته و تاریخ ملت خود بیگانه است و هرجا امکان یابد، با این سنتها به ستیز برمیخیزد. بریدن از گذشته و میراث
تاریخی و ملی و احساس همدلی کردن با ارزشها و آداب بیگانه از مشخصات وی است.(73)
با توجه به استحاله شدن روشنفکر نمایان در فرهنگ غرب، آنان همواره در خدمت بیگانگان بودهاند و این نکته ویژگی بعدی آنها میباشد. گواه بر این خصوصیت، عملکرد آنها در نهضت مشروطه، ملی شدن نفت، سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب، دفاع مقدس و... میباشد. که در بخشهای بعدی توضیح داده خواهد شد.
عدم درک صحیح از واقعیات و عدم شناخت کافی از مردم، از دیگر خصوصیات و ویژگیهای این قشر به شمار میآید. مرحوم جلال آل احمد در این باره مینویسد:
روشنفکر ایرانی انسانی است که نسبت به محیط بومی خود بیگانه است و با اطرافیان خود همدردی احساس نمیکند، وی آدابی جدا از همه مردم دارد و به گونهای دیگر زندگی میکند.(74)
جدا از وابستگی آنان به بیگانگان که اقدامات آنان را در تاریخ معاصر این کشور توجیه میکند، عدم درک صحیح و شناخت ناکافی از واقعیات جامعه و مردم، یکی از عوامل خالی کردن صحنه و عدم اقدام به موقع آنان در مواقع حساس بوده است. مرحوم جلال آل احمد، انزوا از مردم را از ویژگیهای دیگر روشنفکران میداند، لذا همین انزوا باعث عدم درک صحیح و شناخت ناکافی از واقعیات میشود.
خصوصیت بارز روشنفکران، دین ستیزی آنان میباشد. ضدیت با دین، در این قشر به دو صورت ظاهر شد؛ دستهای لائیک و کاملاً ضد مذهب و دستهای دیگر مانند نهضت به اصطلاح آزادی، دین را با باورها و برداشتهای غرب گرایانه خود التقاط نمودند. ضربهای که دسته دوم به حسب متظاهر بودن به اسلام و دین به این کشور زدند، از ضربات دسته اول بیشتر بوده و هست.
حضرت امام خمینی (قدس سره) در بیان خطر این دسته از روشنفکران وابسته میفرمایند:
ضرر آنها [نهضت به اصطلاح آزادی] به اعتبار اینکه متظاهر به اسلام هستند... از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین، این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است.(75)
مرحوم جلال آل احمد مینویسد:
یک واقعیت موجود است و آن اینکه روشنفکر غربزده ما به وسوسه حکومتهای وقت، از همان اول که در فرنگ درس خواندن و از فرهنگ برگشتن را آموخت، شروع کرد به لامذهبی... اغلب روشنفکران و نهضتهای روشنفکری، ندانسته علم مخالفت با مذهب و روحانیت را برداشتند.(76)
فساد اخلاقی از دیگر خصوصیات و ویژگیهای روشنفکران وابسته میباشد، تجدد طلبی، ضدیت با ارزشهای اسلامی و خلاصه سرتاپا فرنگی شدن طبعاتی را به دنبال داشت که فساد و انحراف اخلاقی، یکی از پیامدهای آن بوده است.
این قشر بر عکس غوغا سالاری که دارند، اهل خطر و حضور در صحنههای حساس و خطرناک نیستند.
مرحوم جلال آل احمد در کتاب پرارزش خود مینویسد:
آنها (روشنفکران) همیشه با یک دنباله روی کودکانه در دعوای مدام حکومت و روحانیت، طرف حکومت را گرفتند و آخرین بار نیز از قضیه تحریم تنباکو تا کشتار بیرحمانه پانزده خرداد چهل و دو، در تمام این صد ساله اخیر، روشنفکر ایرانی مردد میان حکومت و مردم، در آخرین دقایق طرف حکومت را گرفته است.(77)
اینکه اینان اهل خطر و حضور در صحنههای خطرناک نیستند، به ماهیت فکری آنان و دور بودن از معارف اسلامی و در یک کلام، بیگانه بودن نسبت به فرهنگ اصیل اسلامی و یا عدم درک صحیح این فرهنگ برمیگردد.
جلال آلاحمد با شناختی عمیق از این جماعت مینویسد:
همیشه عقده نداشتن تأثیر در جامعه و در میان اکثریت مردم، روشنفکر ایرانی را آزار و اذیت کرده و او را وادار ساخته به آرزوهای دور و دراز دامن بزند. رفاه روشنفکر جماعت که به قیمت حرمان اکثریت فراهم آمده، مانع از آن میشود که در غم دیگران شریک باشد. چنین میشود که او کمکم خنگ میشود ... یا مدرنیست یا غربزده...(78)
بنابراین خصوصیات روشنفکران وابسته به صورت اختصار عبارت است از:
1- خود باختگی و استحاله شدن در برابر فرهنگ غرب.
2- دین ستیزی و مخالفت با دین.
3- التقاط دین با مکاتب غرب و شرق.
4- مبارزه و مخالفت با نهادهای دینی از جمله مرجعیت و روحانیت.
5- شناخت نا کافی از مردم.
6- عدم حضور در صحنههای خطرناک.
7- ستیز و مخالفت با سنتها و بنیانهای جامعه.
8- در خدمت بیگانگان بودن.
9- جریان سازی به منظور ایجاد انحراف در مبارزات مردم مسلمان ایران.
10- عدم اقدام به موقع.
11- عدم درک صحیح از واقعیات.
12- غوغا سالار بودن.
13- اشاعه فساد اخلاقی و فکری.
14- قوام بخشیدن به حکومتهای وابسته و مستبد.