در کنار قدرت فرهنگی، از دیگر عواملی که باعث شکلگیری، تثبیت و گسترش انقلاب گردید، نظام سیاسی مبتنی بر دین که در رأس آن ولایت فقیه قرار دارد، میباشد.
دشمنان اسلام که قبلاً اثرات هدایت مردم توسط علماء دین را در عرصههای قیام تنباکو، استقلال عراق، مشروطه مشروعه و... دیده بودند، در انقلاب اسلامی بیشتر از گذشته به این قدرت پیبردند. فلسفه امامت و ادامه آن در زمان غیبت امام معصوم (عج) که در ولایت فقیه متجلی میشود، از عوامل تعیین کننده در شکلگیری، تثبیت و گسترش انقلاب اسلامی میباشد، مردم براساس اعتقاد به امامت و تداوم آن در شکل نظام ولایی، رهبری فقیه جامعالشرایط را بیش از یک رهبر صرفاً انقلابی، پذیرا هستند.
قدرت و نفوذ معنوی ولایت به معنی حکومت بر دلهاست، اطاعت در کلیه شئون زندگی بر این اساس است که فتوای او همان حکم خداست و پیروی از ولی فقیه، اطاعت از فرمان امام معصوم و در نهایت اطاعت از رسول خداست که قرآن صریحاً میفرماید:
من یطع الرسول فقد اطاع الله(11)
(هرکس که پیامبر (ص) را اطاعت کند، بیتردید خدا را اطاعت کردهاست)
بیشک صداقت، صراحت، شجاعت، سازش ناپذیری، از جان گذشتگی، صلابت و قاطعیت، عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیت والای علمی و فقاهتی و سادگی معنیدار زندگی امام خمینی (قدس سره) به وی نقش برتر از یک رهبر انقلاب را بخشید.(12)
استاد شهید مرتضی مطهری میفرمایند:
ندای امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برخاست، مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد (ص)، علی (ع)، زهرا (س)، حسن (ع)، حسین (ع)، زینب (س)، سلمان، ابوذر و ... و صدها هزار شخصیت اسلامی دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند، علی (ع) و حسین (ع) را در چهره او مشاهده کردند، او را آینه تمام نمای فرهنگ و هویت اسلامی خود که تحقیر شده بود، دیدند. مردم در امام ذوب شدند و امام در برابر این لبیک بزرگ تاریخی چه کرد؟ او به این ملت گمنام شخصیت داد.(13)
لذا دشمنان انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیدند که در کنار قدرت فرهنگی، قدرت امامت و ولایت هم از موانع اصلی تحقق اهداف آنها میباشد.