لیبرالیسم در عرصه سیاست، خواهان آزادی فرد در قبال کنترل یا هدایت دولت است. علاوه بر دولت، هر مؤسسه و نهاد دیگری که بخواهد آزادی فرد را کنترل کرده یا بر آن نظارت داشته باشد، از نظر لیبرالیسم سیاسی مردود است.
در لیبرالیسم سیاسی افرادی که مشمول آزادی هستند، عمدتاً سرمایهداران و بازرگانان میباشند و میتوان دریافت چرا نظریه پردازان لیبرالیسم با کنترل و هدایت دولت مخالفت میورزند.
بنابراین اگرچه ممکن است لیبرالیسم در عرصه نظر و شعار، جذابیتهایی داشته باشد، اما در عرصه حاکمیت و عمل، عامل نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی است و به هیچ یک از فضایل و ارزشها پایبند نیست و محوریت آزادی نیز عمدتاً متعلق به صاحبان ثروت و سرمایه میباشد.
آیزایا برلین از نظریه پردازان لیبرالیسم میگوید:
آنچه عصر ما طلب میکند، ایمان قویتر نیست، بلکه عکس آن است شور مسیحیایی کمتر، شکگرایی روشنگرانه بیشتر.(183)