میفرمایند: «ثُمَّ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ فَلَمَّا شَاهَدُوا أَرْوَاحَنَا نُوراً وَاحِداً اسْتَعْظَمُوا أَمْرَنَا فَسَبَّحْنَا لِتَعْلَمَ الْمَلَائِكَةُ أَنَّا خَلْقٌ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ مُنَزَّهٌ عَنْ صِفَاتِنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ بِتَسْبِیحِنَا» سپس خداوند ملائکه را خلق کرد و چون ملائکه روحهای ما را به عنوان نوری واحد، مشاهده کردند امر ما را بزرگ شمردند. پس ما خدا را تسبیح کردیم تا ملائکه بدانند ما مخلوق خدائیم و او از صفات ما منزه است، سپس ملائکه به کمک تسبیح ما خدا را تسبیح کردند.
وقتی ملائکه به روح ائمه(ع) نظر کردند همهی عظمت و یگانگی را در آنها یافتند و گمان کردند آن مقام، مقام وحدانیِ خداوند است و خواستند آنها را خدا بگیرند که آنها شروع میکنند به تسبیحِ خداوند تا ملائکه بفهمند توحیدِ خالقِ هستی بالاتر از توحید نور اهل البیت(ع) است. و ائمه(ع) نیز نظر به آن بیکرانهی مطلق دارند و اگر آنها همهی کمالات الهی را دارند به مخلوقیت دارند. «وَ أَنَّهُ مُنَزَّهٌ عَنْ صِفَاتِنَا» و خداوند از صفت مخلوقیت آنها منزه است. و ملائکه به تعلیم اهل البیت(ع) و از منظر آنها خدا را تسبیح کردند تا به واقع «الله» را تسبیح کرده باشند و این نکتهی مهمی است که چرا رسول خدا(ص) میفرمایند: «فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ بِتَسْبِیحِنَا» پس ملائکه به تسبیح ما خدا را تسبیح کردند.
اینها معارفی است که اگر انسانها وارد آن شوند میتوانند احوالات خود را تفسیر کنند که در چه موقعیتی هستند. اینکه عرفای بزرگ واقعاً در راستای اُنس با حقایقِ وجود، نتایج فوقالعادهای میگیرند به جهت این است که متوجه چنین عوالمی بودند و راحت به سوی آن عوالم نظر و سیر میکردند و با آن دل زلالشان میفهمیدند که ملائکه در خدمتشاناند و میتوان امور را از طریق آنها جلو برد. آنها با وزش بال ملائکه در سیر آفاقی و انفسی قرار میگیرند، راز کار اینجا است.
خداوند به حقیقت اولیاء و اصفیایش ما را از معارف عالیهای که موجب سعادت دنیا و آخرتمان میشود محروم مگرداند.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»