قسمت آخر حدیث قاعدهی مهمی را گوشزد میفرماید که بسیار قابل استفاده است و آن اینکه خداوند خبر میدهد، سیر عالم به سوی نور و طهارت و پاکی است و پاکترین انسانها در انتهای تاریخ، عالم را مدیریت میکنند. یک قاعدهای در علوم عقلی هست که میفرماید همواره غایت شئ به عنوان علت غائی، مقصد اصلی خلقت هر چیزی است. از طرفی معلوم است که مقصد اصلی خلقت این عالم، ظهور عالیترین شکلِ اسماء الهی در این عالم است. عالم برای آن که بسترِ ظهور کمال الهی باشد خلق شده و برای این که بستر ظهور کمال باشد باید تمام شرایط در راستای چنین هدفی فراهم شود و برای اینکه تمام شرایط جهت چنین هدفی فراهم شود باید هرگونه شرک و ظلم و جهلی در این عالم از بین برود و برای اینکه هر گونه شرک و ظلم و جهلی از بین برود باید مدیریت این عالم توسط انسانهایی معصوم انجام بگیرد. این است که حتماً در ذات عالم، حاکمیت انسانهای معصوم نهفته است.
نکتهی مهم در این روایت آن است که حضرت رب العالمین به دو اسم از اسماء نافذ خود سوگند یاد میکند که چنین کاری را انجام میدهد، میفرماید: «وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی» سوگند به عزت و جلالم، حتما من دینم را توسط اوصیای رسول خدا(ص) در این عالم حاکم و ظاهر میکنم و کلمهی حق را برتر از همهی کلمات و فرهنگها قرار میدهم. خداوند وعده داده که زمین را به دست آخرین اوصیای رسول خدا(ص) از دشمنان خداوند پاک میگرداند تا دیگر مانعی جهت تجلی انوار الهی در میان نباشد. «وَ لَأُمَكِّنَنَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا» و او را بر شرق و غرب زمین تمکُّن و سیطره خواهم داد. تا آن جلوهی عالیهای که مقصد خلقت عالم بود محقق شود. به این جهت حضرت رب العالمین تأکید بر تحقق چنین موضوعی دارند که ذات عالم جز به این صورت به کمال خود دست نمییابد.