تربیت
Tarbiat.Org

امام و مقام تعلیم به ملائکه
اصغر طاهرزاده

مبانی معرفتی ولایت فقیه

وقتی معلوم شد مقام پیامبر(ص) و اهل‌البیت(ع) مقام «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ» است‌ یعنی تمام هستی در قبضه‌ی حضرت است، پس حتماً جنبه‌ی تشریعی و قانون‌گذاری و برنامه‌ریزی اجتماعی هم باید در قبضه‌ی وجود مقدس ایشان باشد. اگر کسی چنین اعتقادی داشته باشد در حال حاضر حتماً متوجه است برای رسیدن به آن شرایط، حاکمیت ولایت فقیه نقطه‌ی شروع و لازمی است. مگر انقلاب اسلامی چیزی غیر از ولایت فقیه است؟ یکی از عوامل منفی و ظلمانی که مانع فهم انقلاب شد این بود که ارزش انقلاب اسلامی را در راستای ارزان و گران شدن نان و آب ارزیابی کردند. غافل از این‌که موضوع را باید در راستای حاکمیت حکم الهی ارزیابی کرد. باید از خود پرسید آیا معتقد به حاکمیت حکم خدا هستیم یا نه. اگر معتقد به حاکمیت حکم خدا هستیم پس این حرف‌ها که انقلاب اسلامی خوب است یا بد است معنی نمی‌دهد، مثل این است که بگوئیم خدا خوب است یا بد است؟ انقلاب اسلامی به معنای حقیقی، جز حاکمیت حکم خدا بر جامعه در زمان غیبت امام معصوم(عج)، چیز دیگری نیست و بحث اجرایی کارها بحث دیگری است. آیا وقتی نماز بنده خراب شد دیگر نباید نماز بخوانم یا باید نمازم را درست کنم؟ حضرت امام(رض) در نجف در سال 47 در کتاب «ولایت فقیه» فرمودند هرکس بفهمد ولایت فقیه یعنی چه و منکر بشود، مرتد است. انقلاب اسلامی یک موضوع بسیار مهم و ریشه‌دار در تاریخ تشیع است. به همین جهت شما در پشت آن دست خدا را می‌بینید. همان خدایی که پیامبر(ص) را برای تعالی بشریت پروراند و راه تحقق شریعت اسلام را هموار کرد، در این شرایط انقلاب اسلامی را به صحنه آورده است. همین طور که عده‌ای به پیغمبر پشت کردند، عده‌ای هم به انقلاب اسلامی پشت می‌کنند. ملاک ارزیابی و خوب و بدبودن انقلاب اسلامی برای مخالفان انقلاب اسلامی در حال حاضر ملاک‌های فرهنگ غرب است که بشر را از رابطه با اَحد در مناسبات اجتماعی و آموزشی و اقتصادیش بیرون برده است.
رسول خدا(ص) در ادامه می‌فرمایند: «فَكَانَ نُورِی مُحِیطاً بِالْعَظَمَةِ وَ نُورُ عَلِیٍّ مُحِیطاً بِالْقُدْرَةِ» پس نور من عظمت را فرا گرفت و نور علی قدرت را. ارتباط نور پیامبر(ص) با نور عظمت به آن معنی است که اگر می‌خواهید مقهور حوادث نشوید باید نور پیامبر(ص) در نظام زندگی شما حاکم باشد وگرنه با خواری و زبونی زندگی می‌کنید و اگر در عین عظمت، قدرت می‌خواهید باید با نور امیرالمؤمنین(ع) مرتبط باشید تا توان مقابله با امیال خود و تبلیغات شیطان و کفر جهانی را داشته باشید و بتوانید صاحب نفوذ باشید. راستی اگر شیعیانِ حضرت از ایشان تبعیت کرده بودند برای معاویه پایگاهی می‌ماند؟ و چه کسی جز علی(ع) می‌توانست فتنه‌ی معاویه را دفع کند؟ حضرت امام خمینی(رض) با جمع بین عظمت و قدرت یعنی اسلام محمدی(ص) و تشیع علوی چه زیبائی‌هایی را در جهان معاصر به صحنه آوردند. تمام عمر قلب خود را متصل کرده بودند به وجود مقدس نبی اکرم و علی مرتضی«علیهماالسلام» که نمایش احاطه‌ی عظمت الهی و قدرت الهی بودند.
رسول خدا(ص) در ادامه فرمودند: «ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشَ وَ اللَّوْحَ وَ الشَّمْسَ وَ ضَوْءَ النَّهَارِ وَ نُورَ الْأَبْصَارِ وَ الْعَقْلَ وَ الْمَعْرِفَةَ وَ أَبْصَارَ الْعِبَادِ وَ أَسْمَاعَهُمْ» سپس خداوند عرش و لوح و شمس و نورِ روز و نورِ چشم‌ها و عقل و معرفت و بینایی و شنوایی بندگان را آفرید. یعنی تمام عالم بعد از خلقتِ نوری آن دو بزرگوار خلق شد. معلوم می‌شود نور انسان‌های کامل باطنِ عرش و لوح و شمس و سایر موجودات عالم وجود است. نظر به باطن عالم، بصیرت ارزشمندی برای انسان‌ها است. متأسفانه علومی که ما می‌خوانیم حجاب حقیقت است. فیزیولوژی می‌گوید این چشم می‌بیند. در صورتی‌که انسان در معرفت نفس متوجه می‌شود «نفس یا منِ» آدم با این چشم می‌بیند. یعنی بصیرت از نفس انسان است. به همین جهت وقتی حواس انسان در جای دیگری است، این چشم نمی‌بیند. همه‌ی عالم این‌طوری است که دارای باطن و ملکوت است و هر چه در این عالم هست ریشه‌ی غیبی و باطنی دارد ولی علوم غربی انسان‌‌ها را به چگونگی‌های حسی پدیده‌ها مشغول می‌کند، نه به حقایق غیبی آن‌ها و ما را در همین حدّ نگه می‌دارند.
حال حضرت می‌فرمایند: نورِ روز و نورِ چشم و نور عقل همه به نور انسان کامل خلق شده است. نگاه غربی به پدیده‌ها به نحوی بر ذهن ما حاکم شده که نه‌تنها جایگاه سخن رسول خدا(ص) را نمی‌فهمیم، بلکه سعی می‌کنیم سخنان حضرت را مطابق نگاه غربی توجیه کنیم. به جای این‌که فهممان را درست کنیم، با نگاه سطحیِ علوم تجربی می‌خواهیم که نوامیس عالم هستی را بشناسیم و ارزیابی کنیم، غافل از این‌که همه‌ی عالم، صورت نور انسان کامل است. همان‌طور که نور و حیاتِ چشم و دستِ من و شما از ذات و باطن ما یعنی نفس ناطقه می‌باشد.
حضرت با توجه به ابعاد ملکوتی عالم در ادامه فرمودند: «فَنَحْنُ الْأَوَّلُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ» مائیم اولین و مائیم آخرین. مثل آب که از دریا شروع می‌شود و باز به دریا برمی‌گردد، به این معنی دریا از یک جهت اول است و از جهت دیگر آخر. بنده بنا ندارم این فرازها را به صورت مفصل بحث کنم همین که سیاق روایت روشن شود کافی است. می‌فرمایند: «فَنَحْنُ الْأَوَّلُونَ» یعنی تمام کمالاتی که در عالم هست از ما شروع می‌شود و در نهایت هم جهت‌گیری آن کمالات برگشت به ما دارد. هر کمالی که امثال حضرت امام خمینی(رض) داشتند از پرتو نور اهل‌البیت(ع) بود و نیز با داشتن آن کمالات تمام توجه ایشان به همان اهل‌البیت(ع) معطوف می‌شد تا آن کمالات را به مقصد اصلی خود برگردانند. رسول خدا(ص) می‌فرمایند هر کمالی از ما شروع شده و به ما برمی‌گردد. در همین راستا می‌فرمایند: «وَ نَحْنُ السَّابِقُونَ» مائیم که در رسیدن به حقیقت از همه سبقت گرفته‌ایم. همین‌طور می‌فرمایند: «وَ نَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ» هر تسبیحی که در عالم واقع شود از ما شروع شده است. آن کسی‌که در قرب محض است مسلّم در معرفت محض قرار دارد و لازمه‌ی حقیقتِ تسبیح، معرفت محض می‌باشد که مربوط به مقام آن ذوات مقدس است و همه به نور تسبیح آن‌ها تسبیح می‌گویند که بعداً در این مورد بحث خواهد شد. می‌فرمایند: «وَ نَحْنُ الشَّافِعُونَ» شفیع یعنی کسی که جلو می‌رود تا بقیه بتوانند راه را درست طی کنند. می‌فرمایند: شفیع بشریت مائیم تا راه هدایت گم نشود. «وَ نَحْنُ كَلِمَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خَاصَّةُ اللَّهِ» و کلمه‌ی الهی و آن‌هایی که در محضر حضرت رب العالمین دارای مقامی مخصوص‌ هستند ماییم. حضرت نمی‌خواهند خودشان را بزرگ کنند، دارند خبر می‌دهند که چنین هدیه‌ای خداوند به بشر داده تا انسان بتواند تمام راه‌های کمال را طی کند.
در جمهوری اسلامی آن مسئولینی که این معارف را می‌شناسند خیلی بهتر می‌توانند مدیریت کنند و تحت تأثیر ظلمات غرب قرار نگیرند. دشمن اسلام به مسئولینی امیدوار است که متوجه نیستند بالأخره اسلام با احاطه‌ی عظمت محمدی(ص) و با نور امیرالمؤمنین(ع) و احاطه‌ی قدرت الهی بر عالم، حکومت خواهد کرد. اگر کسی این معارف را بداند نگاه او به آینده‌ای است که بشریت به شکوفایی می‌رسد. عزیزی مصاحبه کرده بود که شرط این که دولت اسلامی حقّ انقلاب اسلامی را ادا کند آن است که مسئولان یک دوره عرفان و حکمت اسلامی و تفسیر قرآن را خوب بدانند وگرنه نمی‌توانند کشور را مطابق آرمان‌های انقلاب اسلامی اداره کنند. به نظر بنده حرف درستی است، نمونه‌اش را هم در مدیریت حضرت امام و مقام معظم رهبری تجربه کرده‌اید. عکس آن را هم وقتی شاه جلوی «کندی» به جای تعظیم، به رکوع رفته بود دیدید که آن لوایح شش‌گانه را از کندی گرفت و آمد اجرا کرد و آن‌ها را به عنوان انقلاب شاه و ملت به مردم تحمیل نمود.
منظور عرضم این است: کسی که نمی‌داند پیامبر(ص) بر عالم احاطه‌ی وجودی دارند، حضرت را در حدّ یک انسان خوب می‌داند و لذا نمی‌تواند با اطمینان کامل به مدیریت رسول خدا(ص) اطمینان کند. در رابطه با اطمینانی که بشریت نسبت به حاکمان خود نیاز دارد خبر می‌دهند که: «وَ نَحْنُ أَحِبَّاءُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ» ما دوستان خدا و وَجه الهی و در جوار خداوند هستیم «وَ نَحْنُ یَمِینُ اللَّهِ» و ما جنبه‌ی رحمت و میمنت خدا بر خلق می‌باشیم، نه جنبه‌ی خشم و سخط الهی. اگر می‌خواهید امور جامعه‌تان به میمنت و مبارکی بگذرد باید با ما مرتبط باشید. «وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ» امین الهی مائیم. «وَ نَحْنُ خَزَنَةُ وَحْیِ اللَّهِ» مائیم خزینه‌دار وحی الهی «وَ سَدَنَةُ غَیْبِ اللَّهِ» حاجب و دربان و رابط بین شما و خدا مائیم. «وَ نَحْنُ مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ وَ مَعْنَی التَّأْوِیلِ» معدن تنزیل آیات الهی و معنی تأویل و به اصل برگرداندن آیات خدا مائیم.