تربیت
Tarbiat.Org

مبانی معرفتی مهدویت
اصغر طاهرزاده

حقیقت آدمیت، ظرف تجلّی همة اسماء الهی

ما در رابطه با بحث حضرت‌حجّت(عج) واقعاً حیرانیم که مطلب را از کجا شروع کنیم و به کجا ختم کنیم، از خود حضرت مدد می‌خواهیم تا بتوانیم با یک انضباط فکری عمیق و دقیقی مطلب را بیابیم و بیان کنیم.
حتماً مستحضرید كه عین‌الانسان جامعِ جمیع اسماء است، چنانچه قرآن فرمود: «وَ عَلَّمَ آدم الْاَسْماءَ کُلَّها»(90) یعنی خداوند همه اسماء را به آدم تعلیم داد. آن وقت روشن است، ذات خداوندی هنگامی که جلوه می‌کند با اسماء جلوه می‌کند. ذات خداوند در مقام تجلّی، همان «اسم» است. بنابراین مقام آدم، مقام همة اسماء الهی است. نیز در جای خود روشن است كه جلوه و تجلی اسماء نیز مراتبی دارد. هرقدر مرتبة این جلوه عالی‌تر و جامع‌تر باشد و در مرتبه وجودی شدیدتری قرار داشته باشد، آن جلوه جامع‌تر است، پس وقتی می‌فرماید: همه اسماء برای آدم جلوه کرده، یعنی مقام آدم و حقیقت آدم بالاترین مقام در هستی است.
یعنی اوّلین جلوة حق که همه اسماء الهی با آن متحد شده است، مقام «آدمی» است که ظهور کلّش هم در پیامبر اسلام(ص) است. چنانچه خود حضرت فرمودند: «کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدمُ بَیْنَ‌الْماءِ وَ الطّینِ»(91) یعنی قبل از وجود عینی و خارجیِ حضرت آدم(ع) حضرت‌محمد(ص) وجود غیبی و معنوی داشته اند. حالا با این تعبیر است که واسطة فیض بودن پیامبر(ص) و ائمه معنا می‌شود که این وساطت یک مقام است نه یک شخص یعنی مسئله بیان و طرح یک شخص و یک فرد نیست بلکه موضوع، بیانِ مقامِ جامعِ جمیع اسماء الهی است. به‌ همین جهت ائمه(ع) اصرار دارند روایاتی که متضمّن بیان این حقایق است برای مردم عادی نگویید،‌ چون مردم از پیامبر و ائمه(ع) فقط یک ظاهری را می‌بینند ولی یک مقامی را که فوق ملائکه است و هستی در قبضة آن مقام است، نمی‌یابند. مثلاً در حدیث قدسی داریم که «لَولاکَ لَما خَلَقْتُ‌ الْاَفْلاکَ» یعنی ای پیامبر اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم. مردم عادی از این حدیث در حدّ غایت و هدف آخرین خلقت، مطالبی را درک می‌کنند. در حالی که این حدیث هم اشاره به مبدأ دارد و هم غایت. یعنی شروع هستی به حضرت است، غایت هستی هم به حضرت است.(92) سوالی که این جا مطرح می‌شود این است که آیا عالَم هستی را برای حضرت خلق کرده‌اند یا خود حضرت واسطه خلقت بقیه عالم هستند؟ این‌كه می‌فرماید: اگر تو نبودی خلقت عالَم نبود؛ یعنی عالم را برای تو خلق کردیم یا عالَم را از تو خلق کردیم؟ توجه به مقام واسطة فیض بودن، این مسئله را حل می‌کند. یعنی تا مقام حضرت نباشد، بقیه هم نیستند، بقیه موجودات از مقام حضرت می‌ریزند. دقت كنید؛ گفتیم از مقام حضرت، و نه شخص او.
بنابراین مقام امام بالاتر از این حرف‌هاست که ما بخواهیم او را محدود به مکان و زمان و عالم مادی و حتی محدود به عالم ملائک کنیم. ما در شناخت امام(ع) بیشتر، اسیرِ ذهنیت‌های خودمان هستیم، مثل مورچه‌ای که گمان می‌کند خداوند دو شاخک دارد. بشری که محدود به زمان و مکان و خیالات است، مقام امام را محدود به مکان و زمان می‌پندارد. امام‌صادق(ع) می‌فرمایند: «حَدیثُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا یَحتَمِلُهُ اِلّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ اَوْ نَبِیٌّ مُرسَلٌ اَوْ مُؤمِنٌ اِمْتَحَنَ اللهُ قَلبَهُ لِلْاِیْمانِ»(93) یعنی حدیث ما و فهم مقام و کلام ما، غیرقابل فهم و تحمل است مگر برای ملک مقرب یا پیامبر مرسل یا مؤمنی که خداوند قلبش را با ایمان امتحان کرده باشد. پس ملاحظه می‌فرمایید که فهم مقام حضرت کار مشکلی است و عموماً مردم امام را در حدّ یک شخص می‌شناسند، ولی ملائکه و پیامبران که قدرت درک و فهم آن مقام را دارند، امام را و کلام و موقعیت امام را درک می‌کنند.