تربیت
Tarbiat.Org

مبانی معرفتی مهدویت
اصغر طاهرزاده

نحوه حضور حضرت حجت در هستی

بسم الله الرحمن الرحیم
﴿اَلسَّلامُ عَلَی مُحْیِی الْمُؤمِنینَ وَ مُبیرِ الْكافِرینَ. اَلسَّلامُ عَلَی الْمَهْدِی الْاُمَم..﴾
﴿اَلسَّلامُ عَلَی الْقائِمِ الْمُنْتَظَر وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَر. اَلسَّلامُ عَلَی بَقِیَّةِ‌اللهِ فی بِلادِهِ﴾(20)
سلام بر آن امامی كه موجب احیاء مؤمنین و نابودی و بی‌ثمری كافران خواهد شد. سلام بر مهدی امّت، سلام بر قائم منتظر و عدل مورد نظر... سلام بر بقیة‌الله در هرجایی كه آن‌جا شهر خدا خواهد بود.
تولّد قطب عالم امكان، انسان كامل، بقیة‌الله‌الاعظم‌، حضرت ‌حجّت(ع) را به همة عزیزان تبریك عرض می‌كنم.
درك نحوة حضور و ظهور مقام خاتم ولایت، بسیار ظریف و به اصطلاح موضوعی صراط‌گونه است. در وصف پل صراط گفته‌اند: «اَدَقُّ مِنَ الشَّعْر وَ اَحَدُّ مِنَ السَّیْف»، یعنی؛ از مو باریك‌تر و از شمشیر تیزتر است و چنین صراطی است كه رونده‌هایش را به بهشت می‌رساند. بعضی از معارف اسلامی صراط‌گونه است، یعنی به قدری دقیق است كه انسان برای دریافتش باید بیش از حد، اندیشه‌هایش را جمع كند و جلو برود.
در زمینة امامت و مسئلة حضور و تأثیر و نقش حضرت مهدی(عج)، بسیاری از مسلمین، مسائلشان حل نشده است. اگرچه در زمینة معاد وتوحید بیشتر توانسته‌اند مسائل خود را حل كنند، ولی در امامت كه به سرمایة فكری و تحقیق بیشتری نیاز دارد، حلّ این موضوع كمتر به چشم می‌خورد. اگر كسی در مورد امامت و مهدویّت، در فكر و اندیشه‌اش سرمایه‌گذاری نكند، به شناخت صحیحی از اسلام دسترسی پیدا نمی‌كند. این‌گونه نیست كه بتوان گفت آن اندازه كه می‌توانیم توحید را در حدّ خالقیت درك كنیم، امامت را هم باید درك كنیم. معارف غیبی همه در یك حد نیستند كه اندیشة ما بتواند به‌راحتی و در حدّ مساوی به آنها نزدیك شود. گفت:
نظر را نغز كن تا نغز بینی

گذر از پوست كن تا مغز بینی

درك مغز عالم هستی كه ما اسمش را امام‌زمان(عج) می‌گذاریم، احتیاج به اندیشة عمیق و دقیق دارد. یكی از مصیبت‌هایی كه بر سر اندیشة اعتقاد به امام زمان و انسان كامل یعنی حضرت مهدی(عج) آمده است، همین است كه با خرافه عجین شده است. به‌طوری كه عدهّ‌ای از سر زودباوری مسئله را پذیرفتند، در حالی‌كه آنچه این‌‌ها پذیرفتند، اصلاً امام نیست و عدّه‌ای هم از سر عدم تحقیق آن‌را رد كرد‌ه‌اند. مشكلی كه در ارتباط با شناخت امامت و به‌خصوص امام به معنی «حجّت خدا» داریم این است كه برای شناخت آن حضرت نیازمند به مبانی عمیق استدلالی و قلبی هستیم و باید آن‌ها را در مكتب تشیّع جستجو كرد. چون تشیّع، برداشت راستین و برین از اسلام است به‌طوری كه افق این مكتب، درك مقام امامت است.
در اثبات امامت مبانی علمی و استدلالی وجود دارد و نمی‌توان در شناخت امام تقلید كرد، یعنی جزء اصول دین است و در اصول دین تقلید جایز نیست. یعنی در اصول یك مكتب باید اندیشه نمود، تا آن عقیدة به‌دست آمده برای ما كارساز باشد.