تربیت
Tarbiat.Org

مبانی معرفتی مهدویت
اصغر طاهرزاده

هیچ عمل خیری بدون امام پذیرفته نیست

متوجه هستید كه كلّ انسانیت، عین انسانیت است، مثل كلّ شیرینی كه «عین شیرینی» یا شكر است و هر شیرینی به هر چیز برسد، ریشه در «عین شیرینی» دارد. لذا هر مرتبه از انسانیت هم به هر كس برسد، از عین انسانیت می‌رسد. امام زمان(عج)، عین انسانیت است، پس كسی كه از نظر و توجّه امام زمان(عج) به قلبش محروم است، از انسانیت محروم است، هر چند در ظاهر مؤدّب و منظّم و مرتّب به آداب انسانی باشد، ولی او حیوان مؤدّبی است در ظاهری انسانی، چون هیچ یك از حركات و افعالش با پشتوانة انسانیت انجام نمی‌گیرد. بعضی‌ها یك گرگ منظم‌اند، مثل آمریكا كه گرگ دوره‌دیده است. انگلیسی‌ها مشهور به منظّم بودن هستند، امّا برای چه هدفی؟ برای این‌كه آدم شوند یا برای این‌كه دنیا را بیشتر بخورند و یا مثل یك خوكِ منظّم شهوترانی كنند؟ پس كاملاً عنایت داشته باشید كه آدم‌شدن، فقط در ارتباط با انسان‌ كامل به دست می‌آید، همچنان‌كه هر شیرینی با ارتباط با عین شیرینی برای هر چیزی كه بخواهد شیرین باشد، حاصل می‌شود. آن نوع مؤدب شدنِ حیوانی خیلی فرق می‌كند با آدم‌شدنی كه شیعه به دنبال آن است. مبانی اعتقادی شیعه بالاتر از این حرف‌هاست كه شما نظم اروپاییان را بخواهید با نظم اهل تقوا یكسان بپندارید. روح نظم اروپایی، دنیای بیشتر داشتن است و روح نظم اهل تقوا قرب الهی پیدا كردن است از طریق ارتباط با انسان كامل، هر چند ممكن است در ظاهر هر دو نظم، یكسان باشد، ولی یكی در یك انضباط جهت‌دار قرار دارد و به انسان‌شدن فكر می‌كند و دیگری به دنیای بیشتر دل‌بسته است و خود را مجهّز می‌كند برای هر چه بیشتر از دنیا لذّت بردن و دیگر هیچ.
اگر امام‌زمان(عج) به كسی نظر كردند زندگی او عوض می‌شود، یعنی آدم می‌شود، یعنی حركات و سكناتش انسانی می‌گردد. به عنوان مثال؛ خیلی از انسان‌ها دل‌رحم هستند و وقتی كودك فقیر گرسنة یتیمی را می‌بینند، دلشان به رحم می‌آید و حاضرند برای او مقداری پول هم خرج كنند. حالا سؤال این است كه چرا این كارها را می‌كنند؟ برای رضای خدا، یا برای این‌كه وجدانشان راحت شود؟ اگر برای قرب به خدا این كارها را می‌كند، این شخص آدم است و با این‌كار آدمیت خود را تكرار و تقویت و تشدید می‌كند. امّا اگر دلش می‌سوزد و صرفاً از سر ترحّم این كارها را می‌كند، او مثل بعضی از حیوانات است كه دارای ترحّم هستند. یعنی اگر اخلاق و اعمال ما زیر پرتو نور انسانیت نباشد، در اسلام پذیرفته نیست. معلوم است كه اگر آتشی به دست شما برسد سریعاً آن را دفع می‌كنید. حالا اگر منظره‌ای را ببینید كه دلتان بسوزد، سریعاً برای رفع این دل سوختن ، كاری می‌كنید كه دلتان نسوزد؛ مثلاً پولی به فقیر می‌دهید تا دل خودتان نسوزد، یعنی شما برای دل خودتان كمكی به فقیر كرده‌اید و این یك ترحّم صرفاً عاطفی است.
اگر می‌خواهید آدم شوید، باید در نظم دینی كار كنید. هر وقت بر اساس نظم و دستورات دینی كارهایتان را انجام دادید، همان كارهای هر چند كوچك، شما را در انسانیت شدید می‌كند و از حیوان‌شدن نجات می‌دهد، ولی كارهای بزرگ شما اگر در زیر سایه دین نباشد هیچ بركتی ندارد. فقط خوشحال‌اید كه كار خیری انجام داده‌اید و از فشار وجدان راحت شده‌اید و این كار غیر از این است كه زیر نظر دستورات جامع یك دین الهی عمل كنید. ممكن است بر اساس دستورات دین، همان كار را بكنید كه یك انسانِ صرفاً عاطفی انجام داد، ولی در شرایط تبعیت از دین، عاطفه را در یك دستگاه وسیع انسانی سازماندهی كرده‌اید و نتیجه‌اش رشد همه ابعاد انسانی شما خواهد شد و به انسان كامل نزدیك می‌شوید و آمادة ارتباط با امام زمانتان می‌‌گردید.