تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد11
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

ابراهیم (به تنهائی) یک امت بود!

گفتیم این سوره سوره بیان نعمتها است و هدف از آن تحریک حس ‍ شکرگزاری انسانها است، به گونه ای که آنها را به شناخت بخشنده اینهمه نعمت برانگیزد.

در آیات مورد بحث سخن از یک مصداق کامل بنده شکرگزار خدا، یعنی ((ابراهیم)) قهرمان توحید، به میان آمده که مخصوصا از این نظر نیز برای مسلمانها عموما و عربها خصوصا الهام آفرین است که او را پیشوا و مقتدای نخستین خود می دانند.

از میان صفات برجسته این مرد بزرگ به پنج صفت اشاره شده است.

1 - در آغاز می گوید ابراهیم خود امتی بود (ان ابراهیم کان امة).

در اینکه چرا نام ((امت)) بر ابراهیم گذارده شده، مفسران نکات مختلفی ذکر کرده اند که چهار نکته از آن قابل ملاحظه است:

- ابراهیم آنقدر شخصیت داشت که به تنهائی یک امت بود، چرا که گاهی شعاع شخصیت انسان آنقدر افزایش می یابد که از یک فرد و دو فرد و یک گروه فراتر می رود و شخصیتش معادل یک امت بزرگ می شود.

- ابراهیم رهبر و مقتدا و معلم بزرگ انسانیت بود و به همین جهت به او امت گفته شده، زیرا امت به معنی اسم مفعولی به کسی گفته می شود که مردم به او اقتدا کنند و رهبریش را بپذیرند.

البته میان این معنی و معنی اول پیوند معنوی خاصی برقرار است زیرا
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 449 @@@

کسی که پیشوای صدق و راستی برای ملتی شد در اعمال همه آنها شریک و سهیم است و گوئی خود، امتی است.

- ابراهیم در آن زمان که هیچ خدا پرستی در محیطش نبود و همگی در منجلاب شرک و بت پرستی غوطه ور بودند تنها موحد و یکتاپرست بود، پس او به تنهائی امتی و مشرکان محیطش امت دیگر بودند.

- ابراهیم سرچشمه پیدایش امتی بود و به همین سبب نام امت بر او گذارده شده.

و هیچ اشکالی ندارد که این کلمه کوچک یعنی ((امت)) تمام این معانی بزرگ را در خود جمع کند، آری ابراهیم یک امت بود، یک پیشوای بزرگ بود، یک مرد امت ساز بود، و در آن روز که در محیط اجتماعیش کسی دم از توحید نمی زد او منادی بزرگ توحید بود.**در احادیث اسلامی که درباره عبدالمطلب آمده است می خوانیم: یبعث یوم القیامة امة واحده علیه بهاء الملوک و سیماء الانبیاء) عبدالمطلب (به خاطر آنکه در یک محیط شرک و بت پرستی مدافع توحید بود) در روز قیامت به صورت امتی مبعوث می شود که درخشندگی زمامداران (عدل) و سیمای انبیاء دارد (سفینة البحار جلد 2 صفحه 139).***

در اشعار عرب نیز می خوانیم:

لیس علی الله بمستنکر ان یجمع العالم فی واحد!

از خداوند عجیب نیست که جهان را در انسانی جمع کند!

2 - وصف دیگر او (ابراهیم) این بود که بنده مطیع خدا بود (قانتا لله)

3 - ((او همواره در خط مستقیم ((الله)) و طریق حق، گام می سپرد)) (حنیفا)

4 - ((او هرگز از مشرکان نبود)) و تمام زندگی و فکر و زوایای قلبش ‍ را تنها نور ((الله)) پر کرده بود (و لم یک من المشرکین).
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 450 @@@

5 - و به دنبال این ویژگیها سرانجام او مردی بود که همه نعمتهای خدا را شکرگزاری می کرد (شاکرا لانعمه).

و پس از بیان این اوصاف پنجگانه به بیان پنج نتیجه مهم این صفات پرداخته و چنین می گوید:

1 - ((خداوند ابراهیم را برای نبوت و ابلاغ دعوتش برگزید)) (اجتباه)

2 - ((خدا او را به راه راست هدایت کرد)) و از هر گونه لغزش و انحراف حفظ نمود (و هداه الی صراط مستقیم).

چرا که هدایت الهی همانگونه که بارها گفته ایم به دنبال لیاقتها و شایستگیهائی است که انسان از خود ظاهر می سازد چون بی حساب چیزی بی کسی نمی دهند.

3 - ((ما در دنیا به او حسنه دادیم)) (و آتیناه فی الدنیا حسنة).

((حسنة)) به معنی وسیعش که هر گونه نیکی را در بر می گیرد، از مقام نبوت و رسالت گرفته، تا نعمتهای مادی و فرزندان شایسته و مانند آن.

4 - ((و در آخرت از صالحان است)) (و انه فی الاخرة لمن الصالحین).

با اینکه ابراهیم از سر سلسله صالحان بود در عین حال می گوید او از صالحان خواهد بود، و این نشانه عظمت مقام صالحان است که ابراهیم با اینهمه مقام در زمره آنها محسوب می شود، مگر نه اینکه خود ابراهیم از خدا این تقاضا را کرده بود ((رب هب لی حکما و الحقنی بالصالحین)): خداوندا نظر صائب به من عطا کن و مرا از صالحان قرار ده (سوره شعرا آیه 83).

5 - آخرین امتیازی که خدا به ابراهیم در برابر آنهمه صفات برجسته داد این بود که مکتب او نه تنها برای اهل عصرش که برای همیشه، مخصوصا برای امت
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 451 @@@

اسلامی یک مکتب الهام بخش گردید، به گونه ای که قرآن می گوید: ((سپس به تو وحی فرستادیم که از آئین برای ابراهیم، آئین خالص ‍ توحید، پیروی کن)). (ثم اوحینا الیک ان اتبع ملة ابراهیم حنیفا).**(حنیف) به معنی کسی است که از انحراف به راستی و استقامت می گراید و به عبارت دیگر از آئینها و روشهای منحرف چشم می پوشد و به صراط مستقیم الهی روی می آورد به آئینی که هماهنگ فطرت است، و و به خاطر همین هماهنگی صراط مستقیم محسوب می شود بنابراین در تعبیر (حنیف) اشاره لطیفی به فطری بودن توحید نیز شده است.***

بار دیگر تاکید می کند ابراهیم از مشرکان نبود (و ما کان من المشرکین).

با توجه به آیات گذشته سؤالی در اینجا پیش می آید و آن اینکه اگر آئین اسلام آئین ابراهیم است و مسلمانان در بسیاری از مسائل از سنن ابراهیم پیروی می کنند از جمله احترام روز جمعه، پس چرا یهود شنبه را عید می دانند و تعطیل می کنند؟

آخرین آیه مورد بحث به پاسخ این سؤال می پردازد و می گوید: شنبه (و تحریمهای روز شنبه) برای یهود به عنوان یک مجازات قرار داده شد، و تازه در آن هم اختلاف کردند بعضی آن را پذیرفتند و به کلی دست از کار کشیدند و بعضی هم نسبت به آن بی اعتنائی کردند (انما جعل السبت علی الذین اختلفوا فیه).

جریان از این قرار بود که طبق بعضی از روایات، موسی (علیهالسلام) بنی اسرائیل را دعوت به احترام و تعطیل روز جمعه کرد که آئین ابراهیم بود، اما آنها به بهانه ای از آن سر باز زدند و روز شنبه را ترجیح دادند، خداوند روز شنبه
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 452 @@@

را برای آنها قرار داد، اما توام با شدت عمل و محدودیتها، بنابر این به تعطیلی روز شنبه نباید استناد کنید، چرا که جنبه فوق العاده و مجازات داشته است، و بهترین دلیل بر این مساله این است که یهود حتی در این روز انتخابی خود نیز اختلاف کردند، گروهی آن را ارج نهادند و احترام نمودند و گروهی نیز احترام آن را شکستند، و به کسب و کار پرداختند و به مجازات الهی گرفتار شدند.

این احتمال نیز وجود دارد که آیه فوق در رابطه با بدعتهای مشرکان در زمینه غذاهای حیوانی باشد، زیرا پس از ذکر این مطلب در آیات گذشته این سؤال پیش آمد پس چرا محرماتی در آئین یهود بود که در اسلام نیست؟ و جواب داده شد که آن جنبه مجازات داشت.

دگر بار این سؤال پیش می آید که چرا فی المثل صید ماهی در روزهای شنبه بر یهود حرام بوده که آنهم در اسلام نیست؟ باز پاسخ داده می شود که این یک نوع مجازات و کیفر برای آنها محسوب می شده است.

به هر حال این آیه ارتباط و پیوندی با آیات ((اصحاب السبت)) (آیات 163 - 166 سوره اعراف) دارد که شرح ماجرای آنها و چگونگی تحریم صید ماهی در روز شنبه و مخالفت گروهی از یهود با این دستور و آزمایش الهی و مجازات شدیدی که به آن گرفتار شدند گذشت (به جلد 6 تفسیر نمونه صفحه 418 - 428 مراجعه فرمائید).

ضمنا باید توجه داشت که ((سبت)) در اصل به معنی تعطیل کردن کار برای استراحت است، و روز شنبه را از این جهت یوم السبت می نامیدند که یهود برنامه کسب و کار معمولی خود را در آن تعطیل می کردند، سپس این نام برای این روز در اسلام باقی ماند هر چند روز تعطیلی نبود.


و در پایان آیه می فرماید: ((خداوند میان آنها که اختلاف کردند روز قیامت
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 453 @@@

داوری خواهد کرد)) (و ان ربک لیحکم بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون).

همانگونه که سابقا هم اشاره کردیم یکی از هدفهائی که در قیامت پیاده می شود، برچیده شدن اختلافات در تمام زمینه ها، و بازگشت به توحید مطلق است، چرا که آن روز یوم البروز و یوم الظهور و روز کشف سرائر و بواطن و کشف غطاء و کنار رفتن پرده ها و آشکار شدن پنهانیها است.

@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 454 @@@