تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد11
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

تقاضای نزول فرشتگان

در این آیات نخست به موضع گیریهای خصمانه کفار در مقابل قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره کرده، می گوید: ((آنها گفتند ای کسی که قرآن بر تو نازل شده به طور قطع سوگند یاد می کنیم که دیوانهای))! (و قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون).

و این تعبیر نهایت گستاخی و جسارت آنها را در برابر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مجسم می کند.

از یکسو تعبیر به یا ایها الذی (ای کسی که!...) از سوی دیگر تعبیر به نزل علیه الذکر که به عنوان استهزاء و انکار قرآن می گفتند، و از سوی سوم تاءکید آنها بر جنون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوسیله ((ان)) و ((لام قسم)).

آری افراد لجوج و بی مایه هنگامی که در برابر یک عقل بزرگ و بی مانند
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 14 @@@

قرار بگیرند یکی از نخستین وصله هائی که به او می چسبانند جنون است، چرا که مقیاس را عقل کوچک و ناتوان خودشان قرار می دهند و هر چه به این مقیاس نگنجد در نظر آنها بی عقلی و دیوانگی است!.

اینگونه افراد، تعصب خاصی روی مسائل موجود محیطشان دارند هر چند گمراهی و ضلالت باشد، لذا با هر دعوت تازه ای به عنوان دعوت غیر عاقلانه مبارزه می کنند، از نوآوریها وحشت دارند، و سخت به سنتهای غلط پایبندند.

علاوه بر این، دنیا پرستان که همه چیز را با معیارهای مادی می سنجند، اگر با انسانی برخورد کنند که حاضر است همه منافع مادی خویش و حتی جان خود را در راه رسیدن به یک هدف معنوی از دست دهد باور نمی کنند که او عاقل باشد، چرا که عقل در عرف آنها، تهیه اموال بیشتر، همسر زیباتر و زندگی مرفه تر و مقام و منصب ظاهری بالاتر است!

کاملا روشن است که با این تفکر اگر ببینند کسی در برابر بهترین اموال و زنان و پستها می گوید ((اگر خورشید آسمان را در یکدست من، و ماه را در دست دیگرم قرار دهید، و به جای حکومت بر محیط کوچک شما بر تمام منظومه شمسی حکومت کنم، دست از دعوت خویش بر نخواهم داشت)) جز اینکه او را مجنون خطاب کنند، کار دیگری نخواهند داشت.

و عجب اینکه این نابخردان وصله هائی به رهبران الهی می چسباندند که گاهی کاملا با هم ضد و نقیض بود، گاهی آنها را ((دیوانه)) می خواندند و گاهی ((ساحر))، با اینکه ساحر کسی است که باید از زیرکی و هوشیاری خاصی برخوردار باشد و درست در نقطه ضد دیوانه است.

آنها نه تنها چنین نسبتهای نابخردانه ای به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می دادند بلکه برای بهانه جوئی می گفتند: ((اگر راست می گوئی چرا فرشتگان را برای ما نمی آری))!
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 15 @@@

تا تصدیق گفتار تو کنند و ما ایمان بیاوریم (لو ما تاتینا بالملائکة ان کنت من الصادقین).

خداوند به آنها چنین پاسخ می گوید: ((ما ملائکه را جز به حق نازل نمی کنیم)) (ما ننزل الملائکة الا بالحق).

((و اگر فرشتگان نازل شوند (و حقیقت برای آنها جنبه شهود و حسی پیدا کند) و بعد ایمان نیاورند، دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد)) و به عذاب الهی نابود می گردند (و ما کانوا اذا منظرین).

در تفسیر جمله ما ننزل الملائکة الا بالحق مفسران، بیانات مختلفی دارند:

1 - بعضی گفته اند منظور این است که ما نازل کردن فرشتگان را به عنوان اعجاز تنها برای آشکار شدن حق انجام خواهیم داد، نه به عنوان بهانه جوئی که ببینند و باز هم ایمان نیاورند، و به تعبیر دیگر اعجاز بازیچه نیست که جنبه اقتراحی داشته باشد، بلکه برای اثبات حق است، و این امر به قدر کافی برای آنها که خواهان حقند ثابت شده، چرا که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با در دست داشتن این قرآن و اعجازهای دیگر رسالت خود را به ثبوت رسانده است.

2 - منظور از ((حق))، همان مجازات نهائی دنیوی و بلای نابود کننده و به تعبیر دیگر ((عذاب استیصال)) است، یعنی اگر فرشتگان نازل شوند و آنها هم ایمان نیاورند - که با لجاجتی که در آنها هست نخواهند آورد - تواءم با نابودی آنها خواهد بود.

جمله دوم آیه (و ما کانوا اذا منظرین) نیز تاءکیدی بر همین معنی است، اما بنا به تفسیر اول مطلب تازه ای را می گوید.

3 - احتمال دیگر اینکه ((حق)) به معنی ((مرگ)) است، یعنی فرشتگان تنها به هنگام مرگ و قبض روح نازل می گردند نه زمان دیگر.
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 16 @@@

ولی این تفسیر بسیار بعید به نظر می رسد، چرا که ما در قرآن در داستان ابراهیم و لوط و حتی در مورد مسلمانان در بعضی جنگها می خوانیم که فرشتگان بر آنها نازل شدند.

4 - ((حق)) به معنی شهود است یعنی تا در این عالم دنیا است پرده ها جلو چشم او را گرفته، و از دیدن اینگونه حقایق که مربوط به جهان ماوراء ماده است ناتوان است، تنها در جهان دیگر که پرده ها کنار می رود و عالم شهود است، می تواند فرشتگان الهی را ببیند.

این تفسیر نیز همان اشکال تفسیر سوم را دارد، چرا که حتی قوم لوط که افراد بی ایمان و گمراهی بودند، فرشتگان ماءمور عذاب را در این دنیا دیدند.**سوره هود آیه 81.***

بنابراین تنها دو تفسیر اول و دوم با ظاهر آیه سازگار است.

اما اینکه در ذیل این آیه می خوانیم اگر بعد از اینهمه دلائل روشن باز هم به تقاضای آنها دائر بر ارائه معجزه حسی ترتیب اثر داده شود دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد، برای این است که در چنین حالتی به تمام معنی برای آنها اتمام حجت می گردد، و تمام بهانه ها قطع، می شود، و چون مهلت زندگی به منظور اتمام حجت و احتمال تجدید نظر و بازگشت به سوی حق است، و چنین چیزی در مورد اینگونه افراد معنی ندارد پایان عمر آنها اعلام می گردد و به مجازاتی که استحقاق آن را دارند می رسند (دقت کنید).

@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 17 @@@