در آیات فوق، مردم به دو گروه تقسیم شده اند، گروهی که تحت سلطه شیطانند و گروهی که بیرون از این سلطه هستند و برای هر یک از این دو گروه، دو صفت بیان شده است.
آنها که بیرون از سلطه شیطانند، دارای ایمان و توکل بر پروردگارند، یعنی از نظر عقیده تنها خداپرستند، و از نظر عمل مستقل از همه چیز و متکی بر خدا، نه متکی بر انسانهای ضعیف و وابسته، و یا بر هوی و هوسها و تعصبها و لجاجتها.
اما آنها که زیر سلطه شیطانند، اولا رهبری او را از نظر اعتقاد پذیرفته اند (یتولونه) و ثانیا از نظر عمل شیطان را شریک خدا در اطاعت شمرده اند، یعنی عملا پیرو فرمان اویند.
البته انکار نمی توان کرد انسانهائی هستند که می کوشند و خود را در گروه اول جای می دهند، اما بعدا بر اثر دور افتادن از مربیان الهی و یا قرار گرفتن در محیطهای آلوده و یا به علل دیگر به گروه دوم سقوط می کنند.
و در هر حال آیات فوق بار دیگر این حقیقت را تاکید می کند که سلطه شیطان بر انسانها اجباری و الزامی و ناخودآگاه نیست بلکه این انسانها هستند که شرائط ورود شیطان را به محیط جان خود فراهم می سازند و به اصطلاح جواز عبور از دروازه قلب به او می دهند.
@@تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 401 @@@