تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

همسران پیامبر باید چنین باشند!

در آیات گذشته سخن از موقعیت و مسئولیت سنگین همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بود، در آیات مورد بحث این موضوع همچنان ادامه می یابد و طی آیاتی هفت دستور مهم به همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می دهد.

نخست در مقدمه کوتاهی می فرماید: ای همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) شما همچون یکی از زنان عادی نیستید اگر تقوا پیشه کنید (یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن ).

شما به خاطر انتسابتان به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از یک سو، و قرار گرفتنتان در کانون وحی و شنیدن آیات قرآن و تعلیمات اسلام از سوی دیگر دارای موقعیت خاصی هستید که می توانید سرمشقی برای همه زنان باشید، چه در مسیر تقوا و چه در مسیر گناه .

بنابر این موقعیت خود را درک کنید و مسئولیت سنگین خویش را به فراموشی نسپارید و بدانید که اگر تقوا پیشه کنید در پیشگاه خدا مقام بسیار ممتازی خواهید داشت .

و به دنبال این مقدمه که طرف را برای پذیرش مسئولیتها آماده می سازد و به آنها شخصیت می دهد نخستین دستور در زمینه عفت صادر می کند و مخصوصا به سراغ یک نکته باریک میرود تا مسائل دیگر در این رابطه خود بخود روشن

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 289@@@

گردد، میفرماید بنابر این به گونهای هوسانگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند (فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض ).

بلکه به هنگام سخن گفتن، جدی و خشک و بطور معمولی سخن بگوئید، نه همچون زنان کم شخصیت که سعی دارند با تعبیرات تحریک کننده که گاه توام با ادا و اطوار مخصوصی است که افراد شهوت ران را به فکر گناه می افکند سخن بگوئید.

تعبیر به الذی فی قلبه مرض (کسی که در دل او بیماری است ) تعبیر بسیار گویا و رسائی است از این حقیقت که غریزه جنسی در حد تعادل و مشروع عین سلامت است، اما هنگامی که از این حد بگذرد نوعی بیماری خواهد بود تا آنجا که گاه به سر حد جنون می رسد که از آن تعبیر به جنون جنسی می کنند و امروز دانشمندان انواع و اقسامی از این بیماری روانی را که بر اثر طغیان این غریزه و تن در دادن به انواع آلودگیهای جنسی و محیطهای کثیف به وجود می آید در کتب خود شرح داده اند.

در پایان آیه دومین دستور را به این گونه شرح می دهد: شما باید به صورت شایسته ای که مورد رضای خدا و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و توام با حق و عدالت باشد سخن بگوئید (و قلن قولا معروفا).

در حقیقت جمله لا تخضعن بالقول اشاره به کیفیت سخن گفتن دارد و جمله قلن قولا معروفا اشاره به محتوای سخن .

البته قول معروف (گفتار نیک و شایسته ) معنی وسیعی دارد که علاوه بر آنچه گفته شد، هر گونه گفتار باطل و بیهوده و گناه آلود و مخالف حق را نفی می کند.

ضمنا جمله اخیر می تواند، توضیحی برای جمله نخست باشد، مبادا کسی تصور کند که باید برخورد زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) با مردان بیگانه موذیانه یا دور از ادب

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 290@@@

باشد، بلکه باید بر خورد شایسته و مؤدبانه و در عین حال بدون هیچگونه جنبه های تحریک آمیز داشته باشد.

سپس سومین دستور را که آن در زمینه رعایت عفت است چنین بیان می کند: شما در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین در میان جمعیت ظاهر نشوید و اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید (و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی ).

قرن از ماده وقار به معنی سنگینی است، و کنایه از قرار گرفتن در خانه ها است، بعضی نیز احتمال داده اند که از ماده قرار بوده باشد که از نظر نتیجه تفاوت چندانی با معنی اول نخواهد داشت .**البته در صورتی که از ماده قرار بوده باشد فعل امر آن (اقررن) می شود که راء اول به عنوان تخفیف حذف شده و فتحه آن به قاف منتقل می گردد و با وجود آن از همزه وصل بی نیاز می شویم و (قرن) می شود(دقت کنید)***

تبرج به معنی آشکار شدن در برابر مردم است، و از ماده برج گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است .

اما اینکه منظور از جاهلیت اولی چیست ؟ ظاهرا همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بوده، و به طوری که در تواریخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند، و دنباله روسریهای خود را به پشت سر می انداختند به طوری که گلو و قسمتی از سینه و گردنبند و گوشواره های آنها نمایان بود، و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را از این گونه اعمال باز می دارد.

بدون شک این یک حکم عام است، و تکیه آیات بر زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به عنوان تاکید بیشتر است، درست مثل اینکه به شخص ‍ دانشمندی بگوئیم تو که دانشمندی دروغ مگو، مفهومش این نیست که دروغ گفتن برای دیگران مجاز است، بلکه

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 291@@@

منظور این است که یک مرد عالم باید به صورت مؤکدتر و جدیتری از این کار پرهیز کند.

به هر حال این تعبیر نشان می دهد که جاهلیت دیگری همچون جاهلیت عرب در پیش است که ما امروز در عصر خود آثار این پیشگوئی قرآن در دنیای متمدن مادی را می بینیم، ولی مفسران پیشین نظر به اینکه چنین امری را پیش بینی نمی کردند، برای تفسیر این کلمه به زحمت افتاده بودند لذا جاهلیت اولی را به فاصله میان آدم و نوح، و یا فاصله میان عصر داود و سلیمان که زنان با پیراهنهای بدننما بیرون می آمدند، تفسیر کرده اند، تا جاهلیت قبل از اسلام را جاهلیت ثانیه بدانند!.

ولی چنانکه گفتیم نیازی به این سخنان نیست، بلکه ظاهر این است جاهلیت اولی همان جاهلیت قبل از اسلام است که در جای دیگر قرآن نیز به آن اشاره شده است (سوره آل عمران آیه 143 و سوره مائده آیه 50 و سوره فتح آیه 26) و جاهلیت ثانیه، جاهلیتی است که بعدا پیدا خواهد شد (همچون عصر ما) شرح بیشتر این موضوع را در بحث نکات خواهیم داد.

بالاخره دستور چهارم و پنجم و ششم را به این صورت بیان می فرماید: شما زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نماز را بر پا دارید، زکات را ادا کنید، و خدا و رسولش را اطاعت نمائید (و اقمن الصلوة و آتین الزکوة و اطعن الله و رسوله ).

اگر در میان عبادات روی نماز و زکات، تکیه می کند به خاطر آنست که نماز مهمترین راه ارتباط و پیوند با خالق است، و زکات هم در عین اینکه عبادت بزرگی است پیوند محکمی با خلق خدا محسوب می شود.

و اما جمله اطعن الله و رسوله یک حکم کلی است که تمام برنامه های الهی را فرا می گیرد.

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 292@@@

این دستورات سه گانه نیز نشان می دهد که احکام فوق مخصوص به زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیست، بلکه برای همگان است هر چند در مورد آنان تاکید بیشتری دارد.

در پایان آیه می افزاید: خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهلبیت (علیهم السلام ) دور کند و کاملا شما را پاک سازد (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا).

تعبیر به انما که معمولا برای حصر است، دلیل بر این است که این موهبت ویژه خاندان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است .

جمله یرید اشاره به اراده تکوینی پروردگار است، و گرنه اراده تشریعی، و به تعبیر دیگر لزوم پاک نگاهداشتن خویش، انحصاری به خاندان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ندارد، و همه مردم بدون استثناء به حکم شرع موظفند از هر گونه گناه و پلیدی پاک باشند.

ممکن است گفته شود اراده تکوینی موجب یکنوع جبر است، ولی با توجه به بحثهائی که در مساله معصوم بودن انبیاء و امامان داشته ایم پاسخ این سخن روشن می شود و در اینجا بطور خلاصه می توان گفت : معصومان دارای یکنوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند، و یکنوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار، تا بتوانند الگو و اسوه مردم بوده باشند.

به تعبیر دیگر معصومان به خاطر تاییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار برای گناه کردن به سراغ گناه نمی روند درست همانگونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بر دارد و به دهان خویش بگذارد با اینکه نه اجباری در این کار است و نه اکراهی، این حالتی است که از درون وجود خود انسان بر اثر آگاهیها و مبادی فطری و طبیعی می جوشد، بی آنکه جبر و اجباری در کار باشد.

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 293@@@

واژه رجس به معنی شی ء ناپاک است خواه ناپاک از نظر طبع آدمی باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه اینها.**(راغب) در کتاب (مفردات) در ماده (رجس) معنی فوق و چهار نوع مصداق آن را بیان کرده است***

و اینکه : در بعضی از کلمات رجس به معنی گناه یا شرک یا بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداقهائی از آن است، و گرنه مفهوم این کلمه مفهومی عام و فراگیر است، و همه انواع پلیدیها را به حکم اینکه الف و لام در اینجا به اصطلاح الف و لام جنس ‍ است شامل می شودتطهیر به معنی پاک ساختن و در حقیقت تاکیدی است بر مساله اذهاب رجس و نفی پلیدیها، و ذکر آن به صورت مفعول مطلق در اینجا نیز تاکید دیگری بر این معنی محسوب می شود.

و اما تعبیر اهل البیت به اتفاق همه علمای اسلام و مفسران، اشاره به اهلبیت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است، و این چیزی است که از ظاهر خود آیه نیز فهمیده می شود، چرا که بیت گرچه به صورت مطلق در اینجا ذکر شد، اما به قرینه آیات قبل و بعد، منظور از آن، بیت و خانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است .**اینکه بعضی (بیت) را در اینجا اشاره به (بیت الله الحرام) و کعبه دانسته اند و اهل آن را (متقون) شمرده اند بسیار باسیاق آیات نامتناسب است چرا که در این آیات سخن از پیامبر (ص) و بیت او در میان است نه بیت الله الحرام و هیچگونه قرینه ای بر آنچه گفته اند وجود ندارد***

اما اینکه مقصود از اهل بیت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در اینجا چه اشخاصی می باشد؟ در میان مفسران گفتگو است بعضی آن را مخصوص همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دانسته اند، و آیات قبل و بعد را که در باره ازواج رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) سخن می گوید،

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 294@@@

قرینه این معنی شمرده اند.

ولی با توجه به یک مطلب، این عقیده نفی می شود و آن اینکه ضمیرهائی که در آیات قبل و بعد آمده عموما به صورت ضمیر جمع مؤنث است، در حالی که ضمائر این قسمت از آیه (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا) همه به صورت جمع مذکر است، و این نشان می دهد معنی دیگری در نظر بوده است .

لذا بعضی دیگر از مفسران از این مرحله گام فراتر نهاده و آیه را شامل همه خاندان پیامبر اعم از مردان و همسران او دانسته اند.

از سوی دیگر روایات بسیار زیادی که در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده معنی دوم یعنی شمول همه خاندان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را نیز نفی می کند و می گوید: مخاطب در آیه فوق منحصرا پنج نفرند: پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )، علی (علیه السلام ) و فاطمه (علیهاالسلام ) و حسن (علیه السلام ) و حسین (علیه السلام ).

با وجود این نصوص فراوان که قرینه روشنی بر تفسیر مفهوم آیه است تنها تفسیر قابل قبول برای این آیه همان معنی سوم یعنی اختصاص به خمسه طیبه است .

تنها سؤالی که در اینجا باقی می ماند این است که چگونه در لابلای بحث از وظایف زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) مطلبی گفته شده است که شامل زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نمی شود.

پاسخ این سؤال را مفسر بزرگ مرحوم طبرسی در مجمع البیان چنین می گوید: این اولین بار نیست که در آیات قرآن به آیاتی برخورد می کنیم که در کنار هم قرار دارند و اما از موضوعات مختلفی سخن می گویند، قرآن پر است از این گونه بحثها، همچنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونه های فراوانی برای این موضوع موجود است .

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 295@@@

مفسر بزرگ نویسنده المیزان پاسخ دیگری بر آن افزوده که خلاصه اش چنین است : ما هیچ دلیلی در دست نداریم که جمله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس ... همراه این آیات نازل شده است، بلکه از روایات به خوبی استفاده می شود که این قسمت جداگانه نازل گردیده امام به هنگام جمع آوری آیات قرآن در عصر پیامبر یا بعد از آن در کنار این آیات قرار داده شده است .

پاسخ سومی که می توان از سؤال داد این است که قرآن می خواهد به همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بگوید: شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از آنان معصومند، کسی که در زیر سایه درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکنید که انتساب او به خانواده ای که پنج معصوم پاک در آن است مسؤلیتهای سنگینی برای او ایجاد می کند، و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند.

در بحث نکات به خواست خدا از روایات اهل سنت و شیعه که در تفسیر این آیه وارد شده است مشروحا سخن خواهیم گفت .

در آخرین آیه مورد بحث، هفتمین و آخرین وظیفه همسران پیامبر بیان شده است، و هشداری است به همه آنان برای استفاده کردن از بهترین فرصتی که در اختیار آنان برای آگاهی بر حقایق اسلام قرار گرفته، می فرماید: آنچه را در خانه های شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده می شود، یاد کنید و خود را در پرتو آن بسازید که بهترین فرصت را در اختیار دارید (و اذکرن ما یتلی فی بیوتکن من آیات الله و الحکمة ).

شما در خاستگاه وحی قرار گرفته اید و در مرکز و کانون نور قرآن، حتی اگر در خانه نشسته اید می توانید از آیاتی که در فضای خانه شما از زبان مبارک پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) طنینافکن است به طور شایسته از تعلیمات اسلام و سخنان

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 296@@@

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بهره مند شوید که هر نفسش درسی است و هر سخنش برنامه ای !

در اینکه میان آیات الله و حکمت چه فرقی است ؟ بعضی از مفسران گفته اند، هر دو اشاره به قرآن است منتهی تعبیر به آیات جنبه اعجاز آن را بیان می کند و تعبیر به حکمت محتوای عمیق و دانشی را که در آن نهفته است باز می گوید.

بعضی دیگر گفته اند: آیات الله اشاره به آیات قرآن است و حکمت اشاره به سنت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و اندرزهای حکیمانه او.

گر چه هر دو تفسیر، مناسب مقام و الفاظ آیه است، اما تفسیر اول نزدیکتر به نظر می رسد، چرا که تعبیر به تلاوت با آیات الهی مناسبتر است، بعلاوه در آیات متعددی از قرآن، تعبیر نزول در مورد آیات و حکمت، هر دو آمده است، مانند آیه 231 بقره و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة شبیه همین تعبیر در آیه 113 سوره نساء نیز آمده است .

سرانجام در پایان آیه می فرماید: خداوند لطیف و خبیر است (ان الله کان لطیفا خبیرا).

اشاره به اینکه او از دقیقترین و باریکترین مسائل با خبر و آگاه است، و نیات شما را به خوبی می داند، و از اسرار درون سینه های شما با خبر است .

این در صورتی است که لطیف را به معنی کسی که از دقایق آگاه است تفسیر کنیم، و اگر به معنی صاحب لطف تفسیر شود اشاره به این است که خداوند هم نسبت به شما همسران پیامبر، لطف و رحمت دارد، و هم از اعمالتان خبیر و آگاه است .

این احتمال نیز وجود دارد که تکیه بر عنوان لطیف به خاطر اعجاز آیات قرآن و تکیه بر خبیر به خاطر محتوای حکمت آمیز آن باشد، در عین حال این معانی هم با هم منافات ندارند و قابل جمعند.

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 297@@@

نکته ها: