تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سلام و درود بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )

به دنبال بحثهائی که در آیات گذشته پیرامون حفظ حرمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و عدم ایذاء او آمده در آیات مورد بحث نخست سخن از علاقه خاص خداوند

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 416@@@

و فرشتگان نسبت به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می گوید، و بعد در این زمینه دستور به مؤمنان می دهد، و سپس عواقب دردناک و شوم آزار دهندگان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را مطرح می سازد، و در آخرین مرحله گناه بزرگ کسانی را که از طریق تهمت مؤمنان را ایذاء کنند بازگو می کند.

نخست می فرماید: ((خداوند و فرشتگانش بر پیامبر رحمت و درود می فرستند)) (ان الله و ملائکته یصلون علی النبی ).

مقام پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آن قدر والا است که آفریدگار عالم هستی و تمام فرشتگانی که تدبیر این جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود می فرستند، اکنون که چنین است شما نیز با این پیام جهان هستی هماهنگ شوید، ((ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود بفرستید و سلام بگوئید و در برابر فرمان او تسلیم باشید)) (یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما).

او یک گوهر گرانقدر عالم آفرینش است، و اگر به لطف الهی در دسترس شما قرار گرفته مبادا ارزانش بشمرید، مبادا ارج و مقام او را در پیشگاه پروردگار و در نزد فرشتگان همه آسمانها فراموش کنید، او یک انسان است و از میان شما برخاسته ولی نه یک انسان عادی، کسی است که یک جهان در وجودش خلاصه شده است .

در اینجا به نکاتی باید توجه کرد:

1 - ((صلات )) و ((صلوات )) که جمع آن است هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنی فرستادن رحمت است، و هر گاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد به معنی طلب رحمت می باشد.**(راغب) در (مفردات) همین معنی را به عبارت دیگری آورده است***

2 - تعبیر به ((یصلون )) به صورت فعل مضارع دلیل بر استمرار است یعنی پیوسته خداوند و فرشتگان رحمت و درود بر او می فرستند، رحمت و درودی

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 417@@@

پیوسته و جاودانی .

3 - در اینکه میان ((صلوا)) و ((سلموا)) چه فرقی است ؟ مفسران بحثهای مختلفی دارند، آنچه مناسبتر با ریشه لغوی این دو کلمه، و ظاهر آیه قرآن به نظر می رسد این است که : ((صلوا)) امر به طلب رحمت و درود فرستادن بر پیامبر است، اما ((سلموا)) یا به معنی تسلیم در برابر فرمانهای پیامبر گرامی اسلام است چنانکه در آیه 65 سوره نساء آمده، ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما: ((مؤمنان کسانی هستند که به داوری تو تن دهند و حتی در دل از قضاوتت کمترین ناراحتی نداشته باشند و تسلیم مطلق گردند).

چنانکه در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم : ((ابو بصیر)) از محضرش سؤال کرد منظور از ((صلات )) بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را فهمیده ایم، اما معنی تسلیم بر او چیست ؟ امام فرمود:

هو التسلیم له فی الامور: ((منظور تسلیم بودن در برابر او در هر کار است )).**(مجمع البیان) ذیل آیات مورد بحث-حدیث دوم در کتب شیعه و اهل سنت به طرق متعدد و با عباراتی قریب الافق نقل شده است***

و یا به معنی سلام فرستادن بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به عنوان السلام علیک یا رسول الله و مانند آن می باشد، که محتوایش تقاضای سلامت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از پیشگاه خدا است .

((ابو حمزه ثمالی )) از یکی از یاران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به نام ((کعب )) چنین نقل می کند: ((هنگامی که آیه فوق نازل شد عرض ‍ کردیم سلام بر تو را می دانیم، ولی صلات بر تو چگونه است ؟ فرمود: بگوئید: اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید، و بارک علی

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 418@@@

علی محمد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید)).

از این حدیث هم چگونگی صلاة و درود بر پیامبر روشن می شود و هم معنی سلام .**(مجمع البیان) ذیل آیات مورد بحث-حدیث دوم در کتب شیعه و اهل سنت به طرق متعدد و با عباراتی قریب الافق نقل شده است***

گرچه این دو معنی برای سلام کاملا متفاوت به نظر می رسد، ولی با دقت می توان آنها را به نقطه واحدی معطوف کرد، و آن تسلیم قولی و عملی در برابر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است، زیرا کسی که به او سلام می فرستد و تقاضای سلامت او را از خدا می کند نسبت به او عشق می ورزد و او را به عنوان پیامبری واجب الاطاعه می شناسد.

4 - قابل توجه اینکه در باره کیفیت صلوات بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در روایات بیشماری که از طرق اهل سنت و اهل بیت رسیده صریحا آمده است که آل محمد را به هنگام صلوات بر محمد بیفزایید.

در ((در المنثور)) از صحیح ((بخاری )) و ((مسلم )) و ((ابو داود)) و ((ترمذی )) و ((نسائی )) و ((ابن ماجه )) و ((ابن مردویه )) و روات دیگری از ((کعب بن عجره )) نقل شده که مردی خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) عرض کرد: اما السلام علیک فقد علمنا فکیف الصلاة علیک : ((سلام بر تو را ما می دانیم چگونه است، اما صلات بر شما باید چگونه باشد))؟ پیامبر فرمود بگو: اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید، اللهم بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید.

نامبرده (نویسنده تفسیر در المنثور) علاوه بر حدیث فوق، هیجده حدیث

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 419@@@

دیگر نقل کرده، که در همگی تصریح شده که ((آل محمد)) را باید به هنگام صلوات ذکر کرد.

این احادیث را از کتب معروف و مشهور اهل سنت از گروهی از صحابه از جمله ((ابن عباس )) و ((طلحه )) و ((ابو سعید خدری )) و ((ابو هریره )) و ((ابو مسعود انصاری )) و ((بریده )) و ((ابن مسعود)) و ((کعب بن عجره )) و امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) نقل کرده است .**تفسیر (درالمنثور) ذیل آیه مورد بحث طبق نقل تفسیر (المیزان) جلد 16 صفحه 365 و 366***

در صحیح ((بخاری )) که معروفترین منابع حدیث برادران اهل سنت است روایات متعددی در این زمینه نقل شده که علاقمندان توضیح بیشتر میتوانند به متن خود کتاب مراجعه کنند.**صحیح بخاری جلد 6 صفحه 151***

در صحیح مسلم نیز دو روایت در این زمینه آمده است .**صحیح مسلم جلد 1 صفحه 305 باب الصلاة علی النبی(ص)***

عجب اینکه در همین کتاب با اینکه در این دو حدیث چند بار ((محمد و آل محمد)) با هم ذکر شده، باز عنوانی را که برای باب انتخاب کرده باب الصلاة علی النبی صلی الله علیه و سلم (بدون ذکر آل ) است

این نکته نیز قابل توجه است که در بعضی از روایات اهل سنت و بسیاری از روایات شیعه حتی کلمه ((علی )) میان ((محمد)) و ((آل محمد)) جدائی نمی افکند بلکه کیفیت صلاة به این صورت است اللهم صل علی محمد و آل محمد.

این بحث را با حدیث دیگری از پیغمبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) پایان می دهیم :

((ابن حجر)) در ((صواعق )) چنین نقل می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: لا تصلوا علی الصلاة البتراء فقالوا و ما الصلاة البتراء؟ قال تقولون :

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 420@@@

اللهم صل علی محمد، و تمسکون، بل قولوا اللهم صل علی محمد و آل محمد:

((هرگز بر من صلوات ناقص نفرستید! عرض کردند: صلوات ناقص ‍ چیست ؟ فرمود: اینکه فقط بگوئید ((اللهم صل علی محمد)) و ادامه ندهید، بلکه بگوئید: اللهم صل علی محمد و آل محمد)).**(صواعق) صفحه 144***

و به خاطر همین روایات است که جمعی از فقهای بزرگ اهل سنت اضافه آل محمد را بر نام آن حضرت در تشهد نماز واجب می شمرند.**(علامه حلی) در (تذکره) در بحث تشهد این قول را علاوه بر همه علمای شیعه از امام احمد و بعضی شافعیه نقل می کند***

5 - آیا فرستادن صلوات بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) واجب است یا نه ؟ و اگر واجب است در کجا واجب است ؟ این سؤال است که فقها به آن پاسخ می گویند:

تمام فقهای اهل بیت آنرا در تشهد اول و دوم نماز واجب می دانند، و در غیر آن مستحب، و علاوه بر احادیثی که از طرق اهل بیت در این زمینه رسیده در کتب اهل سنت نیز روایاتی که دال بر وجوب است کم نیست .

از جمله در روایت معروفی، عایشه می گوید: سمعت رسول الله (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) یقول : لا یقبل صلاة الا بطهور، و بالصلاة علی : ((نماز بدون طهارت و درود بر من قبول نخواهد شد)).

از فقهای اهل سنت ((شافعی )) آنرا در تشهد دوم واجب می داند، و ((احمد)) در یکی از دو روایت که از او نقل شده، و جمعی دیگر از فقهاء، ولی بعضی مانند ((ابو حنیفه )) آنرا واجب نشمرده اند.**(تذکره علاعه) جلد 1 صفحه 126***

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 421@@@

جالب اینکه ((شافعی )) همین فتوا را در شعر معروفش صریحا آورده است، در آنجا که می گوید:

یا اهل بیت رسول الله حبکم - فرض من الله فی القرآن انزله
کفاکم من عظیم القدر انکم - من لم یصل علیکم لا صلاة له
((ای اهل بیت رسول الله محبت شما از سوی خداوند در قرآن واجب شده است ))
((در عظمت مقام شما همین بس که هر کس بر شما صلوات نفرستد نمازش باطل است )).**در کتاب نفیس (الغدیر) انتساب این اشعار را به امام شافعی از (شرح المواهب زرقانی) جلد 7 صفحه 7 و جمعی دیگر آورده اند***

آیه بعد در حقیقت نقطه مقابل آیه گذشته را بیان می کند، می گوید: ((کسانی که خدا و پیامبرش را ایذاء می کنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور می سازد و برای آنان عذاب خوار کننده ای آماده کرده است )) (ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم فی الدنیا و الاخرة و اعدلهم عذابا مهینا).

در اینکه منظور از ((ایذاء پروردگار)) چیست ؟ بعضی گفته اند همان کفر و الحاد است که خدا را به خشم می آورد، چرا که آزار در مورد خداوند جز ایجاد خشم مفهوم دیگری نمیتواند داشته باشد.

این احتمال نیز وجود دارد که ایذاء خداوند همان ایذاء پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤمنان است، و ذکر خداوند برای اهمیت و تاکید مطلب است .

و اما ایذاء پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) مفهوم وسیعی دارد، و هر گونه کاری که او را آزار دهد شامل می شود، اعم از کفر و الحاد و مخالفت دستورات خداوند، همچنین

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 422@@@

نسبتهای ناروا و تهمت، و یا ایجاد مزاحمت به هنگامی که آنها را دعوت به خانه خود می کند همانگونه که در آیه 53 همین سوره گذشت ((ان ذلکم کان یؤذی النبی )): ((این کار شما پیامبر را آزار می دهد)).

و یا موضوعی که در آیه 61 سوره توبه آمده که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را به خاطر انعطافی که در برابر سخنان مردم نشان می داد به خوشباوری و ساده دلی متهم می ساختند: ((و منهم الذین یؤذون النبی و یقولون هو اذن ): ((گروهی از آنها پیامبر را آزار می دهند و می گویند: او آدم خوشباوری است که گوش به حرف هر کس می دهد و مانند اینها)).

حتی از روایاتی که در ذیل آیه وارد شده چنین استفاده می شود که آزار خاندان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) مخصوصا علی (علیه السلام ) و دخترش فاطمه زهرا (علیهاالسلام ) نیز مشمول همین آیه بوده است، در صحیح ((بخاری )) جزء پنجم چنین آمده است که : رسول خدا فرمود: (فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی ) ((فاطمه پاره تن من است هر کس او را به خشم در آورد مرا به خشم در آورده است )).**(صحیح بخاری) جزء 5 صفحه 26***

همین حدیث در صحیح ((مسلم )) به این صورت آمده : ((ان فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها)): ((فاطمه پاره ای از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا می آزارد)).**(صحیح مسلم) جلد 4 صفحه 1903 (باب فضائل فاطمة)***

شبیه همین معنی در باره علی (علیه السلام ) از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است .**تفسیر (مجمع البیان) ذیل آیه مورد بحث***

و اما ((لعن )) در آیه فوق چنانکه سابقا هم گفتیم به معنی دوری از رحمت خداست، و این درست نقطه مقابل رحمت و صلوات است که در آیه قبل

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 423@@@

آمده بود.

در حقیقت لعن و طرد از رحمت آنهم از سوی خداوندی که رحمتش ‍ گسترده و بی پایان است بدترین نوع عذاب محسوب می شود، به خصوص ‍ که این طرد از رحمت هم در دنیا باشد و هم در آخرت (چنانکه در آیه مورد بحث اینگونه است ).

و شاید به همین جهت مساله ((لعن )) قبل از ((عذاب مهین )) ذکر شده .

تعبیر به ((اعد)) (آماده کرده است ) دلیل بر تاکید و اهمیت این عذاب است

آخرین آیه مورد بحث از ایذاء مؤمنان سخن می گوید و برای آن بعد از ایذاء خدا و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) اهمیت فوق العاده ای قائل می شود، می فرماید: ((کسانی که مردان و زنان با ایمان را به خاطر کاری که انجام نداده اند آزار می دهند، محتمل بهتان و گناه آشکاری شده اند)) (و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتانا و اثما مبینا).

چرا که مؤمن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد، و به همین دلیل در اینجا در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته .

تعبیر ((بغیر ما اکتسبوا)) اشاره به این است که آنها مرتکب گناهی نشده اند که موجب ایذاء و آزار باشد، و از اینجا روشن می شود که هرگاه گناهی از آنان سر زند که مستوجب حد و قصاص و تعزیر باشد اجرای این امور در حق آنها اشکالی ندارد، و همچنین امر به معروف و نهی از منکر مشمول این سخن نیست .

مقدم داشتن ((بهتان )) بر ((اثم مبین )) به خاطر اهمیت آنست، چرا که بهتان از بزرگترین ایذاءها محسوب می شود، و جراحت حاصل از آن حتی از جراحات نیزه و خنجر سختتر است، آن گونه که شاعر عرب نیز گفته :

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 424@@@

جراحات السنان لها التیام - و لا یلتام ما جرح اللسان
((زخمهای نیزه التیام می یابد - اما زخم زبان التیام پذیر نیست

در روایات اسلامی نیز اهمیت فوق العاده ای به این مطلب داده شده است، در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم خداوند عز و جل می فرماید: لیاذن بحرب منی من آذا عبدی المؤمن !: ((آنکس که بنده مؤمن مرا بیازارد اعلان جنگ با من می دهد))!.**(اصول کافی) جلد 2 صفحه 35***

بعضی از مفسران گفته اند که از لحن آیه استفاده می شود گروهی در مدینه بوده اند که برای افراد با ایمان شایعه پراکنی می کردند، و نسبتهای ناروا به آنها می دادند (و حتی پیامبر خدا از زبان این موذیان در امان نبود) همان گروهی که در جوامع دیگر و مخصوصا در جوامع امروز نیز کم نیستند و کار آنها توطئه بر ضد نیکان و پاکان، و ساختن و پرداختن دروغها و تهمتهاست .

قرآن شدیدا آنها را مورد سختترین حملات خود قرار داده و اعمال آنان را بهتان و گناه آشکار معرفی کرده است .

شاهد این سخن در آیات بعد نیز خواهد آمد.

در حدیث دیگر که ((امام علی بن موسی الرضا)) از جدش پیامبر نقل کرده چنین آمده است من بهت مؤمنا او مؤمنة او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تل من نار حتی یخرج مما قاله فیه !: ((کسی که مرد یا زن مسلمانی را بهتان زند یا در باره او سخنی بگوید که در او نیست خداوند او را در قیامت روی تلی از آتش قرار می دهد تا از عهده آنچه گفته برآید))!.**بحارالانوار جلد 75 صفحه 194***

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 425@@@