تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اخطار شدید به مزاحمان و شایعه پراکنان !

به دنبال نهی از ایذاء رسولخدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤمنان در آیات گذشته، در اینجا روی یکی از موارد ایذاء تکیه کرده و برای پیشگیری از آن از دو طریق اقدام می کند:

نخست به زنان با ایمان دستور می دهد که هر گونه بهانه و مستمسکی را از دست مفسده جویان بگیرند، سپس با شدیدترین تهدیدی که در آیات قرآن کم نظیر است منافقان و مزاحمان و شایعه پراکنان را مورد حمله قرار می دهد.

در قسمت اول می گوید: ((ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین بگو روسریهای بلند خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند)) (یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین ).

در اینکه منظور از شناخته شدن چیست ؟ دو نظر در میان مفسران وجود دارد که منافاتی با هم ندارند.

نخست اینکه در آن زمان معمول بوده است که کنیزان بدون پوشیدن سر و گردن از منزل بیرون می آمدند، و از آنجا که از نظر اخلاقی وضع خوبی نداشتند گاهی بعضی از جوانان هرزه مزاحم آنها می شدند، در اینجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد که حجاب اسلامی را کاملا رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانه ای برای مزاحمت به دست هرزگان ندهند.

بدیهی است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند، بلکه منظور این است که بهانه را از دست افراد فاسد بگیرند.

دیگر اینکه هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل انگار

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 428@@@

و بی اعتنا نباشند مثل بعضی از زنان بی بند و بار که در عین داشتن حجاب آنچنان بی پروا و لاابالی هستند که غالبا قسمتهائی از بدنهای آنان نمایان است و همین معنی توجه افراد هرزه را به آنها جلب می کند.

در اینکه منظور از ((جلبات )) چیست مفسران و ارباب لغت چند معنی برای آن ذکر کرده اند:

1 - ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند.

2 - مقنعه و خمار (روسری ).

3 - پیراهن گشاد.**لسان العرب،مجمع البیان،مفردات راغب،قطر المحیط و تاج العروس***

گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند (ضمنا باید توجه داشت ((جلباب )) به کسر و فتح جیم هر دو قرائت می شود).

اما بیشتر به نظر می رسد که منظور پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است چنانکه نویسنده ((لسان العرب )) روی آن تکیه کرده است .

و منظور از ((یدنین )) (نزدیک کنند) این است که زنان ((جلباب )) را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر ساده خودمان لباس خود را جمع و جور کنند.

اما اینکه بعضی خواسته اند از این جمله استفاده کنند که صورت را نیز باید پوشانید هیچ دلالتی بر این معنی ندارد و کمتر کسی از مفسران پوشاندن

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 429@@@

صورت را در مفهوم آیه داخل دانسته است .**درباره فلسفه حجاب و اهمیت آن و همچنین استثناء وجه و کفین (صورت و دستها تا مچ) در جلد 14 تفسیر نمونه ذیل آیه 30 و 31 سوره نور (صفحه 442 به بعد) بحث مشروحی داشته ایم***

به هر حال از این آیه استفاده می شود که حکم ((حجاب و پوشش )) برای آزاد زنان قبل از این زمان نازل شده بود، ولی بعضی روی ساده اندیشی درست مراقب آن نبودند آیه فوق تاکید می کند که در رعایت آن دقیق باشند.

و از آنجا که نزول این حکم، جمعی از زنان با ایمان را نسبت به گذشته پریشان می ساخت، در پایان آیه می افزاید: ((خداوند همواره غفور و رحیم است )) (و کان الله غفورا رحیما).

هر گاه از شما تاکنون در این امر کوتاهی شده چون بر اثر جهل و نادانی بوده است خداوند شما را خواهد بخشید، توبه کنید و به سوی او باز گردید، و وظیفه عفت و پوشش را به خوبی انجام دهید.

به دنبال دستوری که در آیه پیش به زنان با ایمان داده شد به بعد دیگر این مساله یعنی فعالیتهای موذیانه اراذل و اوباش پرداخته می گوید: ((اگر منافقان و کسانی که در قلبشان بیماری است و نیز کسانی که اخبار دروغ در مدینه پخش می کنند دست از کارشان بر ندارند ما تو را بر ضد آنان می شورانیم، و بر آنها مسلط خواهیم ساخت، سپس جز مدت کوتاهی نمی توانند در کنار تو در این شهر بمانند))! (لئن لم ینته المنافقون و الذینهم فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا).**(قلیلا) در اینجا استثنای از محذوفی است و در تقدیر چنین بوده لایجاورنک زمانا الا زمانا قلیلا***

((مرجفون )) از ماده ((ارجاف )) به معنی اشاعه اباطیل به منظور غمگین

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 430@@@

ساختن دیگران است، و اصل ((ارجاف )) به معنی اضطراب و تزلزل است و از آنجا که شایعات باطل ایجاد اضطراب عمومی می کند این واژه به آن اطلاق شده است .

((نغرینک )) از ماده ((اغراء)) به معنی دعوت به انجام کار یاد گرفتن چیزی تواءم با تشویق و تحریض است .

از لحن آیه چنین استفاده می شود که سه گروه در مدینه مشغول خرابکاری بودند، هر کدام به نحوی اغراض شوم خود را پیاده می کردند، و این به صورت یک برنامه و جریان در آمده بود و جنبه شخصی و فردی نداشت .

نخست ((منافقین )) بودند که با توطئه های ضد اسلامی برای براندازی اسلام می کوشیدند.

دوم اراذل و اوباش که قرآن از آنها تعبیر به بیماردلان کرده (الذین فی قلوبهم مرض ) همانگونه که این تعبیر در آیه 32 همین سوره احزاب در مورد افراد هوسباز و شهوتران نیز آمده است فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض : ((ای همسران پیامبر هنگامی که سخن می گوئید با نرمش سخن مگوئید مبادا بیماردلان در شما طمع کنند)).

گروه سوم کسانی بودند که پخش شایعات در مدینه مخصوصا به هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و ارتش اسلام به غزوات می رفتند به تضعیف روحیه بازماندگان می پرداختند، و خبرهای دروغین از شکست پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤمنین می دادند، و به گفته بعضی از مفسران این گروه همان یهود بودند.

و به این ترتیب هر سه گروه را قرآن مورد تهدید شدید قرار داده است .

این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که برنامه های تخریبی سه گانه فوق همگی کار منافقان بوده و جدا ساختن آنها از یکدیگر جداسازی اوصاف است نه اشخاص .

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 431@@@

به هر حال قرآن می گوید: اگر اینها به اعمال زشت و ننگین خود ادامه دهند دستور حمله عمومی و یورش به آنها را صادر خواهیم کرد، تا با یک حرکت مردمی مؤمنان، همه را از مدینه ریشه کن سازیم، و آنها نتوانند دیگر در این شهر بمانند.

و هنگامی که از این شهر رانده شدند و از تحت حمایت حکومت اسلامی طرد گشتند ((هر کجا یافته شوند گرفته خواهند شد و به قتل خواهند رسید))! (ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا).

((ثقفوا)) از ماده ((ثقف )) و ((ثقافت )) به معنی دست یافتن بر چیزی با دقت و مهارت است، و اگر به علم و فرهنگ، ثقافت گفته می شود نیز به همین جهت است .

اشاره به اینکه بعد از این حمله عمومی در هیچ جا در امان نخواهند بود، و آنها را با دقت جستجو و پیدا می کنند و به دیار عدم فرستاده می شوند.

در اینکه آیا منظور از این آیه این است که آنها را در بیرون مدینه جستجو می کنند و به قتل می رسانند؟ یا اگر در داخل مدینه بعد از حکم تبعید عمومی بمانند گرفتار چنین سرنوشتی می شوند؟ دو احتمال وجود دارد، و در عین حال منافاتی بین این دو نیست، به این معنی که پس از سلب مصونیت از این توطئه - گران بیمار دل شایعه ساز و مخرب و حکم اخراج آنها از مدینه، چه آنجا بمانند و چه بیرون روند از دست مسلمانان شجاع و جان بر کف در امان نخواهند بود!

سپس در آخرین آیه مورد بحث می افزاید این دستور تازه ای نیست، ((این سنتی است الهی و همیشگی که در اقوام پیشین بوده است )) که هر گاه گروههای خرابکار بی شرمی و توطئه را از حد بگذرانند فرمان حمله عمومی به آنها صادر

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 432@@@

می شود (سنة الله فی الذین خلوا من قبل ).

و چون این حکم یک سنت الهی است هرگز دگرگون نخواهد شد چرا که ((برای سنت خداوند تبدیل و تغییری نمی یابی )) (و لن تجد لسنة الله تبدیلا).

این تعبیر در حقیقت جدی بودن این تهدید را مشخص می کند که بدانند مطلب کاملا قطعی و ریشه دار است و تغییر و تبدیل در آن راه ندارد، یا باید به اعمال ننگین خود پایان دهند و یا در انتظار چنین سرنوشت دردناکی باشند.