تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 لقمان که بود؟

نام لقمان در دو آیه از قرآن در همین سوره آمده است، در قرآن دلیل صریحی بر اینکه او پیامبر بوده است یا تنها یک فرد حکیم، وجود ندارد، ولی لحن قرآن در مورد لقمان، نشان می دهد که او پیامبر نبود، زیرا در مورد پیامبران سخن از رسالت و دعوت به سوی توحید و مبارزه با شرک و انحرافات محیط و عدم مطالبه اجر و پاداش و نیز بشارت و انذار در برابر امتها معمولا دیده می شود، در حالی که در مورد لقمان هیچیک از این مسائل ذکر نشده و تنها اندرزهای او که به صورت خصوصی که با فرزندش ‍ بیان شده - هر چند محتوای آن جنبه عمومی دارد - آمده است، و این گواه بر این است که او تنها یک مرد حکیم بوده است .

در حدیثی که از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز نقل شده چنین می خوانیم : حقا اقول لم یکن لقمان نبیا، و لکن کان عبدا کثیر التفکر، حسن الیقین، احب الله فاحبه و من علیه بالحکمة ... ((به حق می گویم که لقمان پیامبر نبود، ولی بنده ای بود که بسیار فکر میکرد، ایمان و یقینش عالی بود، خدا را دوست می داشت، و خدا نیز او را دوست داشت، و نعمت حکمت بر او ارزانی فرمود...)).

در بعضی از تواریخ آمده است که لقمان غلامی سیاه از مردم سودان مصر بود، و با وجود چهره نازیبا، دلی روشن و روحی مصفا داشت، او از همان آغاز به راستی سخن می گفت، و امانت را به خیانت نمی آلود، و در اموری که مربوط به او نبود دخالت نمی کرد.**(قصص القرآن) (شرح حالات لقمان)***

بعضی از مفسران احتمال نبوت او را داده اند ولی چنانکه گفتیم هیچ دلیلی

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 45@@@

بر آن نیست، بلکه شواهد روشنی بر ضد آن داریم .

در بعضی از روایات آمده است که شخصی به لقمان گفت : ((مگر تو با ما شبانی نمی کردی ))؟ در پاسخ گفت : آری چنین است .

سؤال کننده پرسید: پس از کجا اینهمه علم و حکمت نصیب تو شد؟ در پاسخ گفت : قدر الله، و اداء الامانة و صدق الحدیث و الصمت عما لا یعنینی : ((این به خواست خدا بود، و اداء امانت کردن، و راستگوئی و سکوت در برابر آنچه به من مربوط نبود)).**(مجمع البیان) ذیل آیات مورد بحث***

در ذیل روایتی که در بالا از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل کردیم نیز چنین آمده است : ((روزی لقمان در وسط روز برای استراحت خوابیده بود، ناگهان ندائی شنید که ای لقمان ! آیا می خواهی خداوند تو را خلیفه در زمین قرار دهد که در میان مردم به حق قضاوت کنی ؟

لقمان در پاسخ آن ندا گفت : اگر پروردگارم مرا مخیر کند، راه عافیت را می پذیرم و تن به این آزمون بزرگ نمی دهم ! ولی اگر فرمان دهد فرمانش را به جان پذیرا می شوم، زیرا می دانم اگر چنین مسؤلیتی بر دوش من بگذارد حتما مرا کمک می کند و از لغزشها نگه می دارد.

فرشتگان - در حالی که آنها را نمی دید - گفتند: ای لقمان برای چه ؟

گفت : برای اینکه داوری در میان مردم سختترین منزلگاهها، و مهمترین مراحل است، و امواج ظلم و ستم از هر سو متوجه آن است، اگر خدا انسان را حفظ کند شایسته نجات است و اگر راه خطا برود از راه بهشت منحرف شده است کسی که در دنیا سر بزیر و در آخرت سربلند باشد بهتر از کسی است که در دنیا سربلند و در آخرت سربزیر باشد، و کسی که دنیا را بر آخرت برگزیند به دنیا نخواهد رسید و آخرت را نیز از دست خواهد داد!

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 46@@@

((فرشتگان از منطق جالب لقمان در شگفتی فرو رفتند، لقمان این سخن را گفت و به خواب فرو رفت، و خداوند نور حکمت در دل او افکند، هنگامی که بیدار شد زبان به حکمت گشود!...)).**(مجمع البیان) جلد 8 صفحه 316 ذیل آیه مورد بحث***