تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد5
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 84 - 87

آیه و ترجمه

وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسحَقَ وَ یَعْقُوب کلاًّ هَدَیْنَا وَ نُوحاً هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سلَیْمَنَ وَ أَیُّوب وَ یُوسف وَ مُوسی وَ هَرُونَ وَ کَذَلِک نجْزِی الْمُحْسِنِینَ(84)

وَ زَکَرِیَّا وَ یحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیَاس کلُّ مِّنَ الصلِحِینَ(85)

وَ إِسمَعِیلَ وَ الْیَسعَ وَ یُونُس وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضلْنَا عَلی الْعَلَمِینَ(86)

وَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ ذُرِّیَّتهِمْ وَ إِخْوَنهِمْ وَ اجْتَبَیْنَهُمْ وَ هَدَیْنَهُمْ إِلی صرَطٍ مُّستَقِیمٍ(87)

ترجمه :

84 - و اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم ) بخشیدیم و هر کدام را هدایت کردیم و نوح را (نیز) قبلا هدایت نمودیم و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم ) و اینچنین نیکوکاران را پاداش می دهیم .

85 - و (همچنین ) زکریا و یحیی و عیسی و الیاس هر کدام از صالحان بودند.

86 - و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر یک را بر جهانیان برتری دادیم .

87 - و از پدران آنها و فرزندان آنها و برادران آنها افرادی را برگزیدیم و هدایت به راه راست نمودیم .


@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 324@@@
تفسیر:

در این آیات به قسمتی از مواهبی که خداوند به ابراهیم داده است اشاره شده، و آن موهبت فرزندان صالح و نسل لایق و برومند است که یکی از بزرگترین مواهب الهی محسوب می شود.

نخست می گوید: ((ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب (فرزند اسحاق ) را بخشیدیم )) (و وهبنا له اسحاق و یعقوب ).

و اگر در اینجا اشاره به فرزند دیگر ابراهیم، اسماعیل نشده بلکه در لابلای بحث آمده است شاید به خاطر آن است که تولد اسحاق از مادر عقیمی همچون ((ساره )) آنهم در سن پیری موضوع بسیار عجیب و موهبتی غیر منتظره بود.

سپس برای بیان اینکه افتخار این دو تنها در جنبه پیغمبرزادگی نبود، بلکه شخصا در پرتو فکر صحیح و عمل صالح نور هدایت را در قلب خود جای داده بودند، می گوید: ((هر یک از آنها را هدایت کردیم )) (کلا هدینا).

و به دنبال آن برای اینکه تصور نشود، در دورانهای قبل از ابراهیم، پرچمدارانی برای توحید نبودند، و این موضوع از زمان او شروع شده اضافه می کند، ((نوح را نیز پیش از آن هدایت و رهبری کردیم )) (و نوحا هدینا من قبل ).

و می دانیم نوح نخستین پیامبر اولو العزم است که دارای آئین و شریعت بود و سر سلسله پیامبران اولوا العزم می باشد.

در حقیقت با اشاره به موقعیت نوح که از اجداد ابراهیم است و موقعیت جمعی از پیامبران که از دودمان و فرزندان او هستند، موقعیت ممتاز ابراهیم را از نظر وراثت و ریشه و ثمره وجودی مشخص می سازد.

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 325@@@
و در تعقیب آن نام جمع کثیری از پیامبران را که از دودمان ابراهیم بودند می برد، نخست می گوید: ((از دودمان ابراهیم، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون هستند)) (و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون ).

سپس با این جمله که ((این چنین نیکوکاران را پاداش می دهیم )) روشن می کند که مقام و موقعیت آنها در پرتو اعمال و کردار آنها بود (و کذلک نجزی المحسنین ).

در اینکه ضمیر من ذریته (از دودمان او) به چه کسی بر می گردد؟ به ابراهیم یا نوح ؟ در میان مفسران گفتگوی زیادی است، ولی غالب مفسران آن را به ابراهیم باز گردانیده اند و ظاهرا نباید تردید داشت که مرجع ضمیر ابراهیم است، زیرا بحث آیه درباره مواهب خدا نسبت به ابراهیم می باشد، نه درباره نوح پیغمبر، به علاوه از روایات متعددی که بعدا نقل خواهیم کرد این موضوع نیز استفاده می شود.

تنها مطلبی که سبب شده بعضی از مفسران ضمیر را به نوح باز گردانند ذکر نام ((یونس )) و ((لوط)) در آیات بعد است، زیرا مشهور در تواریخ آن است که یونس از فرزندان ابراهیم نبوده، و لوط هم برادرزاده یا خواهرزاده ابراهیم است . ولی در مورد ((یونس ))، مورخان اتفاق نظر ندارند، بعضی او را از دودمان ابراهیم دانسته اند**تفسیر آلوسی جلد 7 صفحه 184*** و بعضی او را از پیامبران بنی اسرائیل شمرده اند.**دائرة المعارف فرید وجدی جلد دهم صفحه 1055(ذیل ماده یونس)***

به علاوه مورخان معمولا نسب را از طرف پدر حفظ می کنند، چه مانعی دارد که یونس همانند عیسی که نامش را نیز در آیات فوق می خوانیم از طرف مادر، به ابراهیم منتهی شود.

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 326@@@
و اما لوط گرچه فرزند ابراهیم نبود ولی از خاندان و دودمان او بود و همانطور که در لغت عرب گاهی به عمو، ((اب )) گفته می شود، به برادرزاده یا خواهرزاده نیز ((ذریه )) و فرزند اطلاق می گردد، و به این ترتیب نمی توانیم دست از ظاهر آیات که درباره ابراهیم است برداریم و ضمیر را به نوح که در اینجا موضوع سخن نیست باز گردانیم .

و در آیه بعد نام ((زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را می برد و اضافه می کند که همه اینها از صالحان بودند))، یعنی مقامات آنها جنبه تشریفاتی و اجباری نداشت، بلکه در پرتو عمل صالح در پیشگاه خدا شخصیت و عظمت یافتند. (و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس کل من الصالحین ).

در آیه بعد نیز نام چهار نفر دیگر از پیامبران و رهبران الهی آمده و می فرماید: ((و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر کدام را بر مردم عصر خود برتری بخشیدیم )) (و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلا فضلنا علی العالمین ).

در اینکه ((الیسع )) چگونه نامی است و اشاره به کدام یک از پیامبران است در میان مفسران و ادبای عرب گفتگو است، بعضی آن را یک نام عبری می دانند که در اصل ((یوشع )) بوده، سپس الف و لام به آن داخل شده و شین تبدیل به سین گردیده است، و بعضی معتقدند یک اسم عربی است که از یسع (فعل مضارع از ماده وسعت ) گرفته شده است، این احتمال را نیز داده اند که به همین صورت نام یکی از انبیای پیشین بوده است و در هر حال از پیامبرانی است که از نسل ابراهیم می باشند.

و در آخرین آیه یک اشاره کلی به پدران و فرزندان و برادران صالح پیامبران نامبرده که به طور تفصیل اسم آنها در اینجا نیامده است کرده، می گوید: ((از میان

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 327@@@
پدران آنها و فرزندانشان و برادرانشان، افرادی را فضیلت دادیم و برگزیدیم و به راه راست هدایت کردیم )) (و من آبائهم و ذریاتهم و اخوانهم و اجتبیناهم و هدیناهم الی صراط مستقیم ).

نکته ها