تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد5
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سوگند و کفاره سوگند

در این آیه و آیات بعد یک سلسله احکام مهم اسلامی مطرح شده است، بعضی برای نخستین بار، و قسمت مهمی نیز به عنوان تاکید و توضیح احکامی که قبلا در.

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 62@@@
آیات دیگر قرآن بیان شده است، زیرا همانطور که گفتیم این سوره در اواخر عمر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل گردید و میبایست در آن در باره احکام مختلف اسلامی تاکید بیشتری بشود.

در آیه نخست، اشاره به تحریم قسمتی از مواهب الهی وسیله بعضی از مسلمین شده، و آنها را از تکرار این کار نهی میکند، و می گوید: ((ای کسانی که ایمان آورده اید ((طیبات )) و امور پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده بر خود حرام مکنید، (یا ایها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما احل الله لکم )**درباره معنی (حلال) و (طیب) در جلد اول تفسیر نمونه صفحه 417 بحث شد***

ذکر این حکم علاوه بر ملاحظه شان نزول ممکن است اشاره به این باشد که اگر در آیات گذشته مدح و تمجیدی از جمعی از دانشمندان و رهبانان مسیحی شد به خاطر انعطاف و تسلیم آنها در برابر حق بود، نه به خاطر برنامه ترک دنیا و تحریم طیبات، و مسلمانان نمی توانند در این قسمت از آنها اقتباس کنند با بیان این حکم، اسلام صریحا بیگانگی خود را از مساله رهبانیت و ترک دنیا آنچنان که مسیحیان و مرتاضان دارند اعلام داشته است، شرح بیشتر درباره این موضوع را در ذیل آیه 27 سوره حدید و رهبانیة ابتدعوها مطالعه خواهید فرمود.

سپس برای تاکید این موضوع می گوید: از حد و مرزها فراتر نروید، زیرا خداوند تجاوز کنندگان را دوست ندارد (و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین ).

در آیه بعد مجددا روی مطلب تاکید کرده، منتها در آیه گذشته نهی از تحریم بود و در این آیه امر به بهره گرفتن مشروع از مواهب الهی کرده می فرماید: از آنچه خداوند به شما روزی داده است حلال و پاکیزه بخورید)) (و کلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا).

تنها شرط آن این است که رعایت اعتدال و تقوا و پرهیزگاری در بهره گیری .

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه : 63@@@
از این مواهب را فراموش نکنید، لذا می گوید: (و اتقوا الله الذی انتم به مومنون ) یعنی ایمان شما به خدا ایجاب میکند که همه دستورات او را محترم بشمرید، هم بهره گرفتن و هم رعایت اعتدال و تقوی .

در تفسیر این جمله احتمال دیگری نیز هست، که منظور از امر به تقوا این است که تحریم مباحات و طیبات با درجه عالی و کامل تقوا متناسب نیست، تقوا ایجاب می کند که انسان از حد اعتدال در هیچ طرف خارج نشود.

در آیه بعد درباره سوگندهائی که در زمینه تحریم حلال و غیر آن خورده می شود، به طور کلی بحث کرده و قسمها را به دو قسمت تقسیم می کند: ((نخست می گوید: خداوند شما را در برابر ((قسمهای لغو)) مواخذه و مجازات نمی کند)) (لا یؤاخذکم الله باللغو فی ایمانکم ).

همانطور که در تفسیر آیه 225 سوره بقره که در آن نیز پیرامون عدم مجازات در مقابل قسمهای لغو بحث شده بود گفتیم : منظور از سوگند لغو چنانکه مفسران و فقهاء گفته اند، سوگندهائی است که دارای هدف مشخص ‍ نیست و از روی اراده و تصمیم سر نمی زند، بلکه بدون توجه به عنوان تکیه سخن و الله و بالله یا اینکه لا و الله و بلی و الله می گویند و یا در حال شدت هیجان یا غضب بدون اراده و تصمیم گفته می شود.

بعضی گفته اند اگر انسان به چیزی یقین داشته باشد و بر اساس آن سوگند یاد کند سپس معلوم شود که اشتباه کرده است، آن نیز جزء قسم لغو است، مثل اینکه کسی بر اثر سعایت افراد سخن چنین یقین به انحراف همسر خود پیدا کند و سوگند به طلاق او یاد نماید، بعدا معلوم شود دروغ بوده است، این سوگند اعتبار ندارد.

این را نیز می دانیم که علاوه بر لزوم قصد و اراده و تصمیم در سوگندهای جدی لازم است که محتوای قسم نیز کار نامشروع و یا مکروهی نباشد، بنابر این اگر انسان در حال اختیار از روی اراده و تصمیم سوگند یاد کند که عمل حرام یا مکروهی

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 64@@@
را انجام دهد آن قسم نیز بی ارزش است، و وفای به آن لازم نیست - احتمال دارد که مفهوم لغو در آیه فوق مفهوم وسیعی باشد و حتی این گونه قسم را نیز شامل شود -

قسم دوم از سوگندها، سوگندهائی است که از روی اراده و تصمیم و به طور جدی یاد می شود، در باره این نوع قسمها، قرآن در آیه فوق چنین می گوید: خداوند شما را در برابر چنین سوگندهائی که گره آنرا محکم کردهاید مؤاخذه می کند و شما را موظف به عمل کردن به آن میسازد (و لکن یؤاخذ کم بما عقدتم الایمان )

کلمه ((عقد)) همانطور که در آغاز سوره مائده گفتیم در اصل به معنی جمع کردن اطراف یک چیز محکم است و به همین جهت گره زدن دو سر طناب را عقد می گویند، و گاهی به همین مناسبت در امور معنوی نیز بکار می رود و هر گونه پیمان محکمی را عقد نیز می گویند، در آیه فوق منظور از عقد ایمان (بستن سوگندها) همان تصمیم جدی بر کاری است که بر طبق سوگند انجام می گیرد.

البته جدی بودن سوگند بتنهائی برای صحت آن کافی نیست بلکه همانطور که در بالا اشاره شد باید محتوای سوگند لااقل یک امر مباح بوده باشد و باید دانست که سوگند جز بنام خدا معتبر نیست .

بنا بر این اگر کسی بنام خدا سوگند یاد کند که عمل نیک یا لااقل عمل مباحی را انجام دهد، واجب است به سوگند خود عمل کند و اگر آن را شکست کفاره دارد.

و کفاره قسم همان است که در ذیل آیه مورد بحث بیان شده :

((کفاره چنین سوگندی یکی از سه چیز است :

نخست اطعام ده نفر مسکین (فکفارته اطعام عشرة مساکین ) منتها برای اینکه بعضی از اطلاق این حکم چنین استفاده نکنند که میتوان از هر نوع غذای

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 65@@@
پست و کم ارزشی برای کفاره استفاده کرد، تصریح می کند که این غذا باید لااقل یک غذای حد وسط بوده باشد که معمولا در خانواده خود از آن تغذیه می کنید (من اوسط ما تطعمون اهلیکم ).

البته ظاهر این تعبیر، حد متوسط از نظر کیفیت است ولی ممکن است هم اشاره به کیفیت و هم مقدار و کمیت بوده باشد، چنانکه در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) حد وسط در کیفیت و در روایتی از امام باقر (علیه السلام ) حد وسط در کمیت نقل شده که مفهوم آنها بازگشت به حد وسط در هر دو قسمت می کند.**نورالثقلین جلد اول صفحه 666 و تفسیر برهان جلد اول صفحه 496***

ناگفته پیدا است که مساله حد وسط در دو قسمت به اختلاف شهرها و آبادیها و زمانها متفاوت خواهد بود.

این احتمال نیز در تفسیر آیه داده شده است که اوسط به معنی خوب و عالی است، زیرا یکی از معانی اوسط عالی است، چنانکه در آیه 28 سوره قلم می خوانیم : قال اوسطهم ا لم اقل لکم لو لا تسبحون (بهترین آنها چنین گفت : آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمی گوئید)

دوم - پوشاندن لباس بر ده نفر نیازمند (او کسوتهم ).

البته ظاهر آیه این است که لباسی بوده باشد که بطور معمول تن را بپوشاند و لذا در بعضی از روایات می خوانیم که امام صادق (علیه السلام ) فرمود منظور از کسوة در آیه فوق دو قطعه لباس است (پیراهن و شلوار) و اگر در بعضی از روایات مانند روایتی که از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده می خوانیم که به یک جامه نیز می توان قناعت کرد، شاید بخاطر آن باشد که پیراهنهای بلند عربی بتنهائی می تواند همه بدن را بپوشاند - البته در مورد زنان تنها یک پیراهن هر چند بلند باشد کافی نیست بلکه روسری برای پوشاندن سر و گردن نیز لازم است، زیرا حد اقل لباس مورد نیاز یک زن کمتر از این نیست - و با این حال بعید نیست که لباسی که به عنوان .

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 66@@@
کفاره داده می شود بر حسب فصول**در این زمینه حدیثی نیز از امام باقر یا امام صادق (ع) نقل شده است (تفسیر برهان جلد اول صفحه 496)*** و مکانها و زمانها تفاوت پیدا کند.

در اینکه آیا از نظر کیفیت حد اقل کافی است و یا در اینجا نیز باید حد وسط مراعات شود در میان مفسران دو نظر وجود دارد: نخست اینکه به مقتضای اطلاق آیه هر گونه لباس کافی است و دیگر اینکه با توجه به قیدی که در اطعام بود در اینجا نیز باید رعایت حد وسط گردد، ولی البته احتمال اول باطلاق آیه سازگارتر است .

سوم - آزاد کردن یک برده (او تحریر رقبة ).

در اینکه آیا بردهای که آزاد می شود باید ایمان و اسلام داشته باشد یا آزاد کردن هر گونه برده کافی است در میان فقهاء گفتگو است و توضیح آن را باید در کتب فقهی خواند، اگر چه ظاهر آیه مطلق است .

و این خود می رساند که اسلام برای آزاد ساختن بردگان از وسائل گوناگون استفاده کرده است، و در عصر و زمانی همچون زمان ما که ظاهرا بردهای وجود ندارد، باید یکی از دو کفاره دیگر را انتخاب نمود.

شک نیست که این سه موضوع از نظر قیمت بسیار متفاوت است، و شاید این تفاوت بخاطر آن است که هر کس آزاد باشد و بتواند به اندازه توانائی خود یکی را انتخاب کند.

اما ممکن است کسانی باشند که قدرت بر هیچیک از اینها نداشته باشند و لذا بعد از بیان این دستور می فرماید: آنهائی که دسترسی به هیچیک ندارند باید سه روز روزه بگیرند (فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام ).

بنابر این گرفتن سه روز روزه منحصرا مربوط به کسانی است که قدرت بر انجام یکی از سه موضوع فوق را نداشته باشند.

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 67@@@
سپس برای تاکید می گوید: کفاره سوگندهای شما این است که گفته شد (ذلک کفارة ایمانکم اذا حلفتم ).

ولی برای اینکه کسی تصور نکند با دادن کفاره، شکستن سوگندهای صحیح حرام نیست می گوید: سوگندهای خود را حفظ کنید (و احفظوا ایمانکم ).

و به تعبیر دیگر عمل به سوگند وجوب تکلیفی دارد و شکستن آن حرام است، اما پس از شکستن باید کفاره داد.

و در پایان آیه می فرماید: این چنین خداوند آیاتش را برای شما بیان می کند، تا شکر او را بگزارید و در برابر این احکام و دستوراتی که ضامن سعادت و سلامت فرد و اجتماع است، او را سپاس گوئید (کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تشکرون ).

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 68@@@