تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد5
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 114 -115

آیه و ترجمه

أَ فَغَیرَ اللَّهِ أَبْتَغِی حَکَماً وَ هُوَ الَّذِی أَنزَلَ إِلَیْکمُ الْکِتَب مُفَصلاً وَ الَّذِینَ ءَاتَیْنَهُمُ الْکِتَب یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنزَّلٌ مِّن رَّبِّک بِالحَْقِّ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْترِینَ(114)

وَ تَمَّت کلِمَت رَبِّک صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکلِمَتِهِ وَ هُوَ السمِیعُ الْعَلِیمُ(115)

ترجمه :

114 - آیا (با این حال ) غیر خدا را به داوری بطلبم در حالی که او است که این کتاب آسمانی را که همه چیز در آن آمده فرستاده است و آنها که کتاب آسمانی به آنان داده ایم می دانند که این کتاب به حق از طرف پروردگارت نازل شده بنابراین هرگز از تردید کنندگان مباش .

115 - و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسید هیچکس نمی تواند کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده دانا است .

تفسیر:

این آیه در حقیقت نتیجه آیات قبل است، و می گوید: با اینهمه آیات روشنی که در زمینه توحید گذشت چه کسی را باید به داوری پذیرفت ؟ آیا

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 410@@@
غیر خدا را به داوری بپذیرم (ا فغیر الله ابتغی حکما).**(حکم) (بر وزن قلم) به معنی داور و قاضی و حاکم است و بعضی آن را با حاکم از نظر معنی مساوی دانسته اند ولی جمعی از مفسران از جمله شیخ طوسی در تبیان معتقدند (حکم) به کسی گفته می شود که جز به حق داوری نمی کند اما (حاکم) به هر دو اطلاق می شود بعضی دیگر مانند نویسنده المنار معتقد است که (حکم) کسی است که طرفین دعوا او را انتخاب کرده اند در حالی که حاکم به هرگونه داور گفته می شود***

با اینکه او است که این کتاب بزرگ آسمانی را که تمام نیازمندیهای تربیتی انسان در آن آمده و میان حق و باطل، نور و ظلمت، کفر و ایمان، جدائی افکنده، نازل کرده است (و هو الذی انزل الیکم الکتاب مفصلا).

سپس نه تنها تو و مسلمانان میدانید که این کتاب از طرف خدا است بلکه اهل کتاب (یهود و نصاری ) که نشانه های این کتاب آسمانی را در کتب خود دیده اند می دانند از سوی پروردگار تو به حق نازل شده است (و الذین آتیناهم الکتاب یعلمون انه منزل من ربک بالحق ).

بنابراین جای هیچگونه شک و تردیدی در آن نیست و تو ای پیامبر هرگز در آن تردید مکن (فلا تکونن من الممترین ).

در اینجا این سوال پیش می آید که مگر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) تردیدی داشته است، که چنین خطابی به او می شود.

پاسخ این سؤال همان است که در موارد مشابه گفته ایم، که مخاطب در حقیقت مردم هستند ولی برای تاکید و تحکیم مطلب خداوند پیامبر خود را مخاطب می کند تا دیگران حساب خود را بدانند.

در آیه بعد می فرماید: کلام پروردگار تو با صدق و عدل تکمیل شد و هیچکس قادر نیست کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده و دانا است

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 411@@@
(و تمت کلمة ربک صدقا و عدلا لا مبدل لکلماته و هو السمیع العلیم ).

کلمة در لغت به معنی گفتار و هر گونه جمله ای است و حتی به سخنان مفصل و طولانی گفته می شود، و اگر می بینیم گاهی به معنی وعده آمده است مانند و تمت کلمة ربک علی بنی اسرائیل بما صبروا: وعده پروردگارت درباره بنی اسرائیل در مقابل صبر و استقامتی که کردند انجام پذیرفت (سوره اعراف آیه 136) نیز از همین نظر است، زیرا انسان به هنگام وعده دادن جمله ای میگوید که وعده را در بر دارد.

و نیز گاهی کلمه به معنی دین و آئین و حکم و دستور می آید که آنها نیز به همین ریشه باز می گردد.

در اینکه منظور از کلمه در آیه فوق، قرآن است یا دین و آئین خدا یا وعده پیروزی که به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) داده شده ؟ احتمالات مختلفی داده اند، که در عین حال منافاتی با هم ندارند، و ممکن است آیه ناظر به همه آنها بوده باشد، ولی از آن نظر که در آیات قبل سخن از قرآن در میان بوده با این معنی مناسبتر است .

در حقیقت آیه می گوید: به هیچوجه قرآن جای تردید و شک نیست زیرا از هر نظر کامل و بی عیب است، تواریخ و اخبار آن، همه صدق و احکام و قوانین آن همه عدل است .

و نیز ممکن است منظور از کلمه همان وعده ای باشد که در جمله بعد یعنی جمله لا مبدل لکلماته : هیچکس ‍ نمی تواند تغییر و دگرگونی در کلمات خدا ایجاد کند آمده است، زیرا نظیر این جمله در آیات دیگر قرآن دیده می شود، مانند و تمت کلمة ربک لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعین .

در قیامت وعده پروردگار تو انجام خواهد گرفت و دوزخ از گناهکاران جن و انس پر خواهد شد (سوره هود آیه 119) و یا در آیه دیگر می خوانیم : و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین انهم لهم المنصورون :

@@تفسیر نمونه جلد 5 ص : 412@@@
وعده ما از پیش در باره پیامبران این بود که آنها پیروز خواهند شد (سوره صافات آیه 171 و 172).

در اینگونه آیات جمله بعد توضیح وعده ای است که در جمله قبل با ذکر کلمة به آن اشاره شده است .

بنابراین تفسیر آیه چنین می شود: وعده ما با صدق و عدالت انجام گرفت که هیچکس توانائی تبدیل دستورها و فرمانهای پروردگار را ندارد.

و همانطور که گفتیم آیه میتواند اشاره به تمام این معانی باشد.

ذکر این موضوع نیز لازم است که اگر آیه اشاره به قرآن بوده باشد هیچگونه منافاتی با این موضوع ندارد که در آن موقع همه قرآن نازل نشده بود زیرا منظور از کامل بودن آیات قرآن این است که هر چه نازل شده بود بدون عیب و نقص و از هر نظر کامل بود.

بعضی از مفسران با این آیه استدلال بر عدم امکان راه یافتن تحریف در قرآن کرده اند زیرا جمله لا مبدل لکلماته اشاره به این است که هیچکس نمی تواند تغییر و تبدیلی نه از نظر لفظ و نه از نظر اخبار و نه از نظر احکام در قرآن ایجاد کند، و همیشه این کتاب آسمانی که باید تا آخر دنیا راهنمای جهانیان باشد از دستبرد خائنان و تحریف کنندگان مصون و محفوظ خواهد بود.

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 413@@@