تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد2
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شان نزول :

گفته اند که این آیه و آیات قبل از آن درباره هیات نجرانی مرکب از عاقب و سید و گروهی که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) رسیدند و عرض کردند: آیا هرگز دیده ای فرزندی بدون پدر متولد شود، در این هنگام آیه ((ان مثل عیسی عند الله ...)) نازل شد و هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) آنها را به مباهله**(مباهله) در اصل از ماده (بهل) (بر وزن اهل) به معنی رها کردن و قید و بند را از چیزی بر داشتن است و به همین جهت هنگامی که حیوانی را به اهل خود واگذارند و پستان آنرا در کیسه قرار ندهند تا نوزادش بتواند به آزادی شیر بنوشد به آن (باهل) می گویند و (ابتهال) در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خدا است. و اگر آن را گاهی به معنی هلاکت و لعن دوری از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال می آورد این بود معنی مباهله از نظر ریشه لغت و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده است به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که باهم گفتگو درباره یک مساله مهم مذهبی دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند*** دعوت کرد.

آنها تا فردای آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، ب

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 579@@@

شخصیتهای نجران، اسقف (روحانی بزرگشان ) به آنها گفت : شما فردا به محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانوادهاش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزی در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) آمد در حالی که دست علی بن ابی طالب (علیه السلام ) را گرفته بود و حسن و حسین (علیهماالسلام ) در پیش روی او راه میرفتند و فاطمه (علیهاالسلام ) پشت سرش بود، نصاری نیز بیرون آمدند در حالی که اسقف آنها پیشاپیششان بود هنگامی که نگاه کرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی (علیه السلام ) هستند و آن بانوی جوان دخترش فاطمه (علیهاالسلام ) است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک ترین افراد به قلب او است ...

سید به اسقف گفت : برای مباهله قدم پیش گذار.

گفت : نه، من مردی را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام می کند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالی که در تمام دنیا یک نصرانی که آب بنوشد وجود نداشته باشد.

اسقف به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: ای ابو القاسم ! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه میکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) با آنها مصالحه کرد که دوهزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس ) که حد اقل قیمت هر حلهای چهل درهم باشد، و عاریت دادن سی دست زره، و سی شاخه نیزه، و سی راءس اسب، در صورتی که در سرزمین یمن، توطئه ای برای مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) ضامن این عاریتها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهد نامهای در این زمینه نوشته شد.


و در روایتی آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت : من صورتهائی را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانی تا روز قیامت بر صفحه زمین

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 580@@@

نخواهد ماند.**مجمع البیان با کمی تلخیص این شان نزول با تفاوت های مختصری در تفاسیر دیگر مانند ابوالفتوح رازی و تفسیر کبیر و غیر آن نیز آمده است و فخر رازی ادعا می کند این روایات در میان علمای تفسیر و حدیث مورد اتفاق است***

تفسیر: