تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد2
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

حج رمز وحدت مسلمین جهان است

این آیات همچنان ادامه بحثهای مربوط به حج است گر چه اعراب جاهلیت مراسم حج را با واسطه های متعددی از ابراهیم خلیل گرفته بودند ولی آن چنان با خرافات آمیخته شده بود که این عبادت بزرگ و انسان ساز را که نقطه عطفی در زندگی زوار خانه خدا و موجب تولد ثانوی آنها است از صورت اصلی و فلسفه های تربیتی خارج و مسخ کرده بود و مبدل به وسیله ای برای تفرقه و نفاق ساخته بود.

در نخستین آیه قرآن می فرماید: هنگامی که مناسک (حج ) خود را انجام دادید ذکر خدا گوئید همانگونه که پدران و نیاکانتان را یاد می کردید بلکه از آن بیشتر (فاذا قضیتم مناسککم فاذکروا الله کذکرکم آباءکم او اشد ذکرا).

عظمت و بزرگی در پرتو ارتباط با خدا است نه مباهات به ارتباط موهوم به نیاکان منظور از این تعبیر این نیست که هم نیاکان را ذکر کنید و هم خدا را بلکه اشارهای است به این واقعیت که اگر آنها به خاطر پارهای از مواهب لایق یادآوری هستند پس چرا به سراغ خدا نمی روید که تمام عالم هستی و تمام نعمتهای جهان از ناحیه اوست منبع جمیع کمالات و صاحب صفات جلال و جمال و ولی نعمت

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 65@@@

همگان است .

در اینکه منظور از ذکر خدا در اینجا چیست ؟ اقوال زیادی در میان مفسران دیده می شود ولی ظاهر این است که تمام اذکار الهی را بعد از مراسم شامل می شود در واقع باید خدا را بر تمام نعمتهایش مخصوصا نعمت ایمان و هدایت به این مراسم بزرگ شکر گویند و آثار تربیتی حج را با یاد الهی تکامل بخشند.

در اینجا قرآن مردم را به دو گروه تقسیم می کند، می فرماید: گروهی از مردم می گویند خداوندا! در دنیا به ما (نیکی ) عطا فرما ولی در آخرت بهره ای ندارند (فمن الناس من یقول ربنا آتنا فی الدنیا و ما له فی الاخرة من خلاق )**(خلاق) به گفته راغب به معنی فضائل اخلاقی است که انسان کسب می کند و در اینجا به گفته مرحوم (طبرسی) به معنی نصیب و بهره آمده است (که نتیجه فضائل اخلاقی است)***

و گروهی می گویند پروردگارا به ما در دنیا (نیکی ) عطا کن و در آخرت (نیکی ) مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار (و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و قنا عذاب النار).

در حقیقت این قسمت از آیات اشاره به خواسته های مردم و اهداف آنها در این عبادت بزرگ است بعضی جز به مواهب مادی دنیا نظر ندارند و چیزی غیر از آن از خدا نمی خواهند بدیهی است آنها در آخرت از همه چیز بی بهره اند.

ولی گروهی هم مواهب مادی دنیا را می خواهند و هم مواهب معنوی را بلکه زندگی دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوی می طلبند و این است منطق اسلام که هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا و اولی را زمینه ساز دومی می شمرد و هرگز با انسانهای یک بعدی یعنی آنها که در مادیات غوطه ورند و برای آن اصالت قائلند، یا کسانی که به کلی از زندگانی دنیا بیگانه اند سازگار نیست .

در این که منظور از حسنة در این آیه چیست ؟ تفسیرهای مختلفی برای آن

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 66@@@

ذکر کرده اند، در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) به معنی وسعت رزق و حسن خلق در دنیا و خشنودی خدا و بهشت در آخرت تفسیر شده است (انها السعة فی الرزق و المعاش و حسن الخلق فی الدنیا و رضوان الله و الجنة فی الاخرة ).**مجمع البیان جلد1 صفحه 297***

و بعضی از مفسران آن را به معنی علم و عبادت در دنیا و بهشت در آخرت، یا مال در دنیا، و بهشت در آخرت، یا همسر خوب و صالح در دنیا و بهشت در آخرت دانسته اند در حدیثی نیز از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) آمده است : من اوتی قلبا شاکرا و لسانا ذاکرا و زوجة مومنة تعینه علی امر دنیاه و اخراه فقد اوتی فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و وقی عذاب النار، ((کسی که خدا به او قلبی شاکر، زبانی مشغول به ذکر حق، و همسری با ایمان که او را در امور دنیا و آخرت یاری کند ببخشد، نیکی دنیا و آخرت را به او داده و از عذاب آتش باز داشته شده )).**همان مدارک صفحه 298***

بدیهی است حسنه به معنی هر گونه خیر و خوبی است و مفهومی وسیع و گسترده دارد که تمام مواهب مادی و معنوی را شامل می شود، بنابراین آنچه در روایات فوق یا کلمات مفسران آمده است بیان مصداقهای روشن آن می باشد، و مفهوم آیه را محدود نمی کند، و اینکه بعضی از مفسران تصور کرده اند حسنه چون در آیه به صورت مفرد نکره است هر گونه نیکی را شامل نمی شود و لذا در تعیین مصداق آن در میان مفسران گفتگو است**تفسیر کبیر جلد5 صفحه 189*** اشتباهی بیش نیست زیرا گاه می شود که مفرد نکره نیز معنی جنس می بخشد و مورد آیه ظاهرا از این قبیل است و به گفته بعضی از مفسران، افراد با ایمان اصل حسنه را از خدا می خواهند بدون اینکه نوعی از آن را انتخاب کنند، و همه را واگذار به مشیت و اراده و انعام الهی می نمایند.**تفسیر فی ظلال القران جلد1 صفحه290***

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 67@@@

در آخرین آیه، اشاره به گروه دوم کرده (همان گروهی که حسنه دنیا و آخرت را از خدا می طلبند) می فرماید: ((آنها نصیب و بهره ای از کسب خود دارند و خداوند سریع الحساب است )) (اولئک لهم نصیب مما کسبوا و الله سریع الحساب ).

در حقیقت این آیه نقطه مقابل جملهای است که در آیات قبل درباره گروه اول آمد که می فرماید و ما له فی الاخرة من خلاق : ((آنها نصیبی در آخرت ندارند)).

بعضی نیز احتمال داده اند که به هر دو گروه بازگردد، گروه اول بهره ای از متاع دنیا می برند، و گروه دوم خیر دنیا و آخرت نصیبشان می شود، شبیه آنچه در آیات 18 تا 20 سوره اسراء آمده است که می فرماید: ((آن کس که تنها زندگی زودگذر دنیا را می طلبد، آن مقدار را که بخواهیم و به هر کس اراده کنیم به او می دهیم، سپس ‍ دوزخ را برای او قرار خواهیم داد... و آن کس که سرای آخرت را طلب کند، و سعی و کوشش خود را برای آن انجام دهد، در حالی که ایمان داشته باشد سعی و تلاش او پاداش داده خواهد شد، و هر یک از این دو از عطای پروردگارت بهره و کمک می گیرد.))

ولی تفسیر اول با آیات مورد بحث هماهنگ تر است .

تعبیر به ((نصیب )) گر چه به صورت نکره آمده ولی قرائن گواهی می دهد که نکره در اینجا برای بیان عظمت است، و تعبیر به ((مما کسبوا)) (به خاطر آنچه انجام دادند) اشاره به کمی این نصیب و بهره نیست، زیرا ممکن است من در اینجا ابتدائیه باشد نه تبعیضی .

تعبیر به ((کسب )) در جمله ((مما کسبوا))، به گفته بسیاری از مفسران به معنی همین دعائی است که درباره خیر دنیا و آخرت می کند، و انتخاب این تعبیر ممکن است اشاره به نکته لطیفی باشد که دعا کردن خود یکی از بهترین عبادات و اعمال است .

از بررسی دهها آیه، در قرآن مجید که ماده کسب و مشتقاتش در آن به کار رفته

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 68@@@

به خوبی استفاده می شود که این واژه در غیر کارهای جسمی یعنی اعمال روحی و قلبی نیز به کار می رود، چنانکه در آیه 225 سوره بقره می خوانیم : و لکن یواخذکم بما کسبت قلوبکم، ((ولی خداوند به آنچه قلبهای شما کسب کرده است، شما را مؤاخذه می کند)).

بنابراین جای تعجب نیست که دعا نوعی کسب و اکتساب باشد بخصوص که دعای حقیقی تنها با زبان نیست، بلکه با قلب و با تمام وجود انسان می باشد.

جمله ((و الله سریع الحساب )) که در آخرین آیه از آیات فوق آمده است، اشاره به این است که هم خداوند با سرعت به حساب بندگان می رسد، و هم پاداشها و کیفرهایی را که وعده داده به زودی به آنها می دهد، همه اینها نقد است و سریع، و نسیه و توأ م با تاءخیر نیست .

در حدیثی می خوانیم : خداوند حساب تمام خلایق را در یک چشم بر هم زدن رسیدگی می کند (ان الله تعالی یحاسب الخلائق کلهم فی مقدار لمح البصر).**مجمع البیان جلد1 صفحه298***

این به خاطر آن است که علم خداوند همانند مخلوقات نیست، که محدودیت آن سبب شود، مطلبی او را از مطلبی دیگر غافل سازد.

از این گذشته محاسبه پروردگار، زمانی لازم ندارد، زیرا اعمال ما بر جسم و جان ما، بلکه بر موجودات اطراف ما - زمین و امواج هوا - و اشیاء دیگر، اثر باقی می گذارد، و از این نظر می توان وجود انسان را تشبیه به انواع اتومبیلهایی کرد که با داشتن دستگاه کیلومتر شمار همیشه میزان کار کرد خود را در هر لحظه به طور روشن و مشخص نشان می دهد، و دیگر نیازی به حساب و کتاب مسافتهایی را که اتومبیل در طول عمرش ‍ پیموده است نیست .

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 69@@@