تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد2
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 10 - 11

آیه و ترجمه

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَن تُغْنیَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شیْئاً وَ أُولَئک هُمْ وَقُودُ النَّارِ(10)

کدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِئَایَتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شدِیدُ الْعِقَابِ(11)

ترجمه :

10 - ثروتها و فرزندان کسانی که کافر شدند، نمی تواند آنان را از (عذاب ) خداوند باز دارد، (و از کیفر، رهایی بخشد). و آنان خود، آتشگیره دوزخند.

11 - (عادت آنان در انکار و تحریف حقایق ،) همچون عادت آل فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودند، آیات ما را تکذیب کردند، و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت، و خداوند، شدید العقاب است .

تفسیر:

در آیات گذشته وضع مومنان و غیر مومنان در برابر آیات محکم و متشابه بیان شده بود، در ادامه این بحث از وضع دردناک کافران در روز قیامت پرده بر می دارد و عواقب شوم اعمالشان را برای آنها مجسم می سازد، می فرماید: کسانی که کافر شدند اموال و ثروتها و فرزندانشان آنها را از خداوند بی نیاز نمی کند (و در برابر عذاب الهی به آنان کمک نمی نماید) و آنها آتشگیره دوزخند (ان الذین کفروا لن تغنی عنهم اموالهم و لا اولادهم من الله شیئا و اولئک هم وقود النار).

اگر تصور می کنند فزونی ثروت و نفرات و فرزندان می تواند آنها را از عذاب الهی در این جهان یا در آخرت حفظ کند سخت در اشتباهند.

بعضی از مفسران، این آیه را اشاره به یهود بنی نضیر و بنی قریظه دانسته اند که به اموال و فرزندان خود افتخار می کردند، ولی مسلما آنها یکی از مصادیق این آیه

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 447@@@

بوده اند، و مفهوم آن چنان گسترده است که کفار دیروز و امروز را شامل می شود.

وقود - چنانکه در سابق نیز اشاره شد - به معنی آتشگیره و چیزی که آتش را با آن می افروزند (مانند هیزم ) می باشد، نه آتشزنه (مانند کبریت ) و تعبیر و ((اولئک هم وقود النار)) (و آنها هیزم آتش دوزخند)، می رساند که آتش دوزخ از درون وجود خود آنها زبانه میکشد، و وجود آنها است که آنها را آتش می زند.

البته در بعضی از آیات داریم که آتشگیره دوزخ، علاوه بر گنهکاران، سنگها نیز می باشند که ظاهرا منظور از آن بتهائی است که از سنگ می ساختند، بنابراین آتش دوزخ از درون وجود خودشان و اعمال و معبودهای خودشان شعله ور می گردد.

سپس به یک نمونه روشن از اقوامی که دارای ثروت و نفرات فراوان بودند ولی به هنگام نزول عذاب، این امور نتوانست مانع نابودی آنان گردد اشاره کرده، می فرماید: وضع اینها همچون وضع آل فرعون و کسانی است که قبل از آنها بودند، آیات ما را تکذیب کردند (و به فزونی اموال و نفرات و فرزندان مغرور شدند) خداوند آنها را به کیفر گناهانشان گرفت و خداوند کیفرش شدید است (کداب آل فرعون و الذین من قبلهم کذبوا بایاتنا فاخذهم الله بذنوبهم و الله شدید العقاب ).

((داب )) در اصل به معنی ادامه سیر و حرکت است و به معنی هر کار و عادت مستمر نیز می آید. در آیه فوق حال کافران معاصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تشبیه به عادت مستمر و سیره نادرست آل فرعون و اقوام پیش از آنها شده است که آیات خدا را تکذیب کردند و خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و در همین جهان به مجازات سختی گرفتار شدند.

این در حقیقت هشداری است به همه کافران لجوج که سرنوشت فرعونیان و اقوام پیشین را به خاطر بیاورند و مراقب اعمال خود باشند.

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 448@@@

درست است که خداوند ارحم الراحمین است، ولی به موقع خود برای تربیت بندگان شدید العقاب نیز می باشد و هرگز نباید رحمت واسعه پروردگار باعث غرور کسی شود.

ضمنا از کلمه ((داب )) استفاده می شود که این برنامه غلط یعنی لجاجت در برابر حقیقت و تکذیب آیات پروردگار خوی و عادت آنها شده و به همین جهت به مجازات شدید تهدید شده اند زیرا تا زمانی که ((گناه و خلاف )) به صورت عادت و سنت و راه و رسم در نیامده بازگشت از آن آسان، و مجازاتش نسبتا خفیف است ولی هنگامی که در وجود انسان نفوذ کرد هم بازگشت از آن مشکل است و هم مجازات آن سنگین، پس ‍ چه بهتر که کافران و گناهکاران تا دیر نشده از راه نادرست باز گردند.

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 449@@@