تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد2
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نور ایمان و ظلمات کفر

با اشارهای که در مساله ایمان و کفر و روشن بودن حق از باطل و راه راست از مسیر انحرافی در آیه قبل آمده بود در اینجا وضع مومنان و کافران را از نظر راهنما و رهبر مشخص می کند، می فرماید: خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند (الله ولی الذین آمنوا).

و در پرتو این ولایت و رهبری آنها را از ظلمتها به سوی نور خارج می سازد (یخرجهم من الظلمات الی النور).

لغت ولی چنانکه بعدا به طور مشروح در ذیل آیه انما ولیکم الله و رسوله ...**سوره مائده آیه 55*** خواهد آمد در اصل به معنی نزدیکی و عدم جدائی است به همین جهت به سرپرست و مربی و راهبر ولی گفته می شود، به دوستان و رفقای صمیمی نیز این واژه اطلاق می گردد اما روشن است که در آیه مورد بحث به معنی اول است و لذا می فرماید:

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 285@@@

((خداوند که ولی مومنان است آنها را از تاریکی ها به نور هدایت می کند)).

ممکن است گفته شود که هدایت مومنان از ظلمتها به نور تحصیل حاصل است ولی با توجه به سلسله مراتب هدایت و ایمان روشن می شود که چنین نیست زیرا مومنان در مسیر هدایت و قرب الی الله، شدیدا محتاج راهنمائیهای الهی در هر مرحله هستند، و نیازمند هدایتهای او در هر قدم و در هر کار و برنامه اند، درست شبیه آنچه شبانه روز در نمازها می گوییم : اهدنا الصراط المستقیم، ((خدایا پیوسته ما را به راه راست هدایت فرما)).

سپس می افزاید: ((اما کسانی که کافر شدند، اولیاء آنها طاغوت (بت و شیطان و افراد جبار و منحرف ) هستند که آنها را از نور به سوی ظلمتها بیرون می برند)) (و الذین کفروا اولیاوهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات ).

((به همین دلیل آنها اهل آتش اند و برای همیشه در آن خواهند بود)) (اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون ).

نکته ها

1 - تشبیه ((ایمان )) و ((کفر)) به ((نور)) و ((ظلمت )) رساترین تشبیهی است که در این مورد به نظر می رسد نور منبع حیات و همه برکات و آثار حیاتی و سرچشمه رشد و نمو و تکامل و جنبش و تحرک است نور آرام بخش و مطمئن کننده و آگاه کننده و نشان دهنده است در حالی که ظلمت رمز سکوت و مرگ، خواب و نادانی، ظلالت و وحشت می باشد ایمان و کفر نیز چنین هستند.

2 - نکته دیگر این که : در این آیه و آیات مشابه آن در قرآن مجید ظلمت به صیغه جمع آورده شده (ظلمات ) و نور به صیغه ((مفرد)) و این اشاره به آن است که در راه حق هیچگونه پراکندگی و دو گانگی وجود ندارد بلکه سراسر وحدت و

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 286@@@

یگانگی است .

مسیر حق مانند خط مستقیمی است که میان دو نقطه کشیده شود که همیشه یکی است و تعدد در آن ممکن نیست .

ولی باطل و کفر مرکز انواع اختلافها و پراکندگیها است حتی اهل باطل در باطل خود هماهنگ نیستند و وحدت هدف ندارند درست مانند خطوط انحرافی است که در میان دو نقطه کشیده می شود که تعداد آن در دو طرف ((خط مستقیم )) بی شمار و نامحدود است .

این احتمال را نیز بعضی داده اند که صفوف باطل نسبت به اهل حق زیادتر است .

3 - ممکن است گفته شود که کفار نوری ندارند که از آن خارج شوند، ولی با توجه به اینکه نور ایمان در فطرت همه وجود دارد این تعبیر کاملا صحیح به نظر می رسد.

4 - ناگفته پیدا است که خداوند نه به اجبار مومنان را از ظلمات (گناه و جهل و صفات رذیله و دوری از حق ) به نور خارج می کند و نه کفار را به اجبار از فطرت توحیدی بیرون می برد بلکه اعمال آنها است که ایجاب چنین سرنوشتی را از سوی پروردگار می کند.

@@تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 287@@@