برای بهره مندی از حقیقت ذکر و درک محضر الهی شرایط متعددی میتوان بر شمرد. ما در این جا، از باب نمونه، به برخی از این شرایط اشاره میکنیم.
1- یکی از شرایط ذکر توجه به معنا و محتوای ذکر است. توجه مستقل و افراطی به طرز ادای کلمات و تقید حرفهای به مخارج حروف و علاقه به آهنگ صوت، بدون توجه به معنای ذکر، خود از موانع التفات قلبی به حقیقت ذکر است. از این رو در ذکر قلبی که عوارض لفظ و صوت در بین نیست، روح بهتر میتواند به طور مستقیم به معانی ذکر توجه یابد.
2- ادای ذکر باید از روی اشتیاق و اقبال روح و علاقه باشد، نه از روی عادت و تکرار. هرگاه گفتار و رفتاری مستند به عادت رسوخ یافته باشد، وقوع آن، حالتی شبیه به جبر دارد که آزادی و اختیار و حتی گاهی آگاهی روح در آنها اثر ندارد و بی اختیار انجام میپذیرد. این جا است که ذکر، پدیدهای بی خاصیت و بی اثر میگردد.
3- تطبیق اعمال و رفتار با معنا و مقام ذکر: مقام ذکر و درک محضر خداوند ایجاب میکند که در هنگام ذکر و مناجات، توجه انسان فقط به ذات اقدس حق معطوف گردد. انصراف دل از خداوند و نداشتن حضور قلب به هنگام عبادت و مناجات، بی ادبی به محضر پروردگار است. بی تردید چنین ذکر و دعا و عبادتی اگر موجب تباهی و تیرگی دل و روح نگردد، تأثیر چندانی در تقرب انسان به خداوند نخواهد داشت. کسی که ذکر شریف الله اکبر را بر زبان میآورد، نباید هیچ چیز را بر خدا مقدم بدارد: چرا که مفاد این ذکر این است که من خدا را از هر چیز و هر کس برتر و بزرگتر میدانم . از این رو اگر کسی به عکس رفتار کند و در عمل، همه چیز را بر خدا مقدم بدارد. گفتن الله اکبر نتیجهای در کمال و ترقی روح او نخواهد داشت.
4- درک مقام خداوند و عظمت بی انتهای او و نیز رعایت ادب حضور ایجاب میکند که بنده از خدا جز او نخواهد و در این صورت است که ذکر و عبادت در زمره عبادت و ذکر احرار و احباب قرار میگیرد و حالی از معرفت و همتی بلند است. دون همتانند که در محضر محبوب، اغیار را از او میطلبند! از او چیزی را میخواهند که در مقایسه با مقام معشوق، ذرهای بسیار ناچیز به شمار میآید. آنان به جهت بیگانه و بی خبر بودن از محبوب و معشوق واقعی، ذره را مینگرند، اما بربی کرانه عظمت و جلال پروردگار خویش چشم میپوشند. با نگاهی به دعای سحر امام باقر علیهالسلام میتوان گوشههایی از عظمت مقام ذکر احرار را دریافت:
أللهم انی أسئلک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی أللهم انی أسئلک ببهائک کله أللهم انی أسئلک من جمالک بأجمله و کل جمالک جمیل...
خدایا، من از تو در خواست میکنم به حق نورانیترین مراتب نورت که تمام مراتب آن نورانی است. خدایا، از تو درخواست میکنم به حق تمام مراتب نورانیتت. خدایا، از تو درخواست میکنم به حق نیکوترین مراتب جمالت که تمام مراتب جمالت نیکو است.
در سراسر این دعا سخن از بهاء جمال، عظمت، نور، رحمت، علم، شرف و مانند آنها است و حرفی از قصر و باغ و حور و غلمان نیست. از زاویه چنین نگرشی، اگر بهشت زیبا است، بهشت آفرین زیباتر است.
5- ذکر خداوند باید عامل به فعلیت رساندن استعدادهای روح انسان و پس از مصرف آن، احساس نشاط و سلامتی و عافیت میکند، نفس نیز از یاد خدا چنین احساسی دارد.
پس هر قلبی - چنان که جمع محلی به ال (القلوب 9 فاده میکند - با ذکر خدا اطمینان مییابد و اضطرابش تسکین پیدا میکند. آری، این معنا حکمی است عمومی که هیچ قلبی از آن مستثنا نیست، مگر آن کار قلب به جایی برسد که در اثر از دست دادن بصیرت و رشدش، دیگر نتوان آن قلب نامید؛ البته چنین قلبی از ذکر خدا گریزان و از نعمت طمأنینه و سکون محروم خواهد بود، چنان که خداوند فرمود: لهم قلوب لایفقهون بها. (48) (49)
3- ذکر خدا وسوسهها و تخیلات و توهمات و دیگر عواملی که اختلالات فکری و روانی را فراهم میآورند از بین میبرد و نمیگذارد نیروهای ثمر بخش ذهنی و روانی هدر روند.
04 ذکر الهی، علاوه بر اینکه درون آدمی را از آلودگیها، وسوسهها، تخیلات و توهمات پاک کند، میتواند فعالیتهای ذهنی و روانی انسان را تنظیم کرده مجهولاتی را برای او مکشوف گرداند.تشخیص حقیقت را برای انسان آسان سازد.
ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون؛(50)
حقیقت، کسانی که تقوا دارند، چون وسوسهای از جانب شیطان بدیشان رسد خدا به یاد و به ناگاه بینا شوند.
تعبیر طائف (طواف کننده) در این آیه حاکی از آن است که وسوسههای شیطان چون طواف کنندهای پیرامون فکر و روح انسان به حرکت در میآیند تا راهی برای نفوذ بیابند.اگر انسان در این هنگامه به یاد خداوند بیفتد به عواقب شوم گناه و آلوده گشتن به وسوسههای شیطانی توجه میکند و در مییابد که در حضور خداوندی توانا و دانا قرار دارد که بر پنهانترین زوایای روح و قلب او نیز اشراف و آگاهی دارد، و بدین ترتیب، آن وسوسهها را از حریم دل خود دور میسازد.اما اگر به یاد خداوند نیفتد و غفلت بر او چیره گردد، بالاخره آن وسوسهها راهی برای نفوذ مییابند و در نتیجه، آن انسان غافل تسلیم وسوسههای شیطانی میگردد.
5- ذکر خدا پیش در آمد استغفار و توبه است.
و الذین اذا فعلوا فاحشة أو أنفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله...؛ (51) و آنان که چون کار زشتی میکنند، یا برخود ستم روا دارند، خدا را به یاد میآورند و برای گناهانشان آمرزش میخواهند، و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزند؟
از این آیه استفاده میشوند که انسان تا به یاد خدا است و خود را در محضر او میبیند گناه نمیکند. ارتکاب گناه زمانی است که خدا را فراموش کند و گرفتار غفلت گردد. البته این نسیان و غفلت در مورد افراد مومن موقتی و گذرا است و آنها به زودی به یاد خدا میافتند و همین یاد خدا آنان را متوجه خطایشان مینماید و توبه میکنند؛ چرا که میدانند تنها خداوند است که گناهان را میآمرزد و تنها او است که پناهگاه و امید خطا کاران است.
در این جا مناسب است به پارهای از فواید و فضایل ذکر که در روایات شریفه آمده است اشارهای داشته باشیم:
- ذکر، کلید نیکو شدن قلب است: أصل صلاح القلب اشتغاله بذکرالله؛ (52)
اصل نیکویی قلب در اثر اشتغال آن به ذکر خدا است.
- ذکر، حیات قلبها است: فی ذکر الله حیاة القلب؛ (53) ذکر خدا موجب حیات قلب است.
- ذکر، غذای نفوس و هم نشینی با محبوب است: ذکر الله قوت النفوس و مجالسة المحبوب. (54)
-ذکر، نور قلبها است: علیک بذکر الله فانه نور القلب؛ (55) بر تو باد به ذکر خدا که آن نور قلب است. در روایتی دیگر چنین آمده است:
ثمرة الذکر استنارة القلوب؛ (56) میوه ذکر نورانی شدن قلبها است.
- ذکر، شفای قلبها است: رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: ذکر الله شفاء القلوب. (57)
- ذکر، کلید انس با خدا است: الذکر مفتاح الانس. (58) در جای دیگر حضرت علی علیهالسلام میفرماید:
هنگامی که دیدی خداوند تو را به یاد خود مأنوس میکند، تو را دوست داشته است، و هنگامی که دیدی خداوند تو را با مخلوق و خلقش مأنوس میکند و تو را از یاد خودش به وحشت میاندازد، تو را به دشمن داشته است. (59)
- ذکر، دور کننده شیطان است، ذکر الله مطردة الشیطان. (60)
در جای دیگر حضرت علی علیهالسلام در این باره میفرمایند:
- ذکر الله رأس مال کل مؤمن و ربحه السلامة من الشیطان؛ (61)
سرمایه هر مؤمنی است بهره و دورویی است: من أکثر ذکر الله فقد بریء من النفاث؛ (62)
هر کسی زیاد یاد خدا کند همانا از دورویی دور میماند.
- ذکر، باعث محبت به خدا میشود: رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره میفرمایند:
من أکثر ذکر الله أحبه؛ (63) هر کسی زیاد خدا را یاد کند دوستدار خدا میگردد.
- ذکر، مایه مصون ماندن از اشتباه و خطا است: رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره میفرمایند:
خداوند سبحان میفرماید، وقتی دیدم در اکثر مواقع بنده من به ذکر من مشغول است، او را بیشتر به خود مشغول میکنم. وقتی بندهای چنین شد، اگر در معرض لغزش قرار گیرد بین او و خطایش مانع میشوم.آنها اولیای حقیقی من و قهرمانان واقعی هستند.(64)