تربیت
Tarbiat.Org

یاد او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

انواع ذکر

ذکر را معمولاً به دو گونه تقسیم می‏کنند:
1.ذکر لفظی؛
2. ذکر قلبی، برخی ذکر عملی را نیز اضافه کرده‏اند.این تقسیم بندی در اصل برگرفته از آیات و روایات است.
باید توجه داشت که ذکر لفظی خود به خود ارزش چندانی ندارد و هدف از لفظ، توجه به معنا و تأثیر در دل است؛ زیرا ذکر به معنای به یاد آوردن است و در مورد ذکر لفظی، این امر تنها هنگامی صادق است که زبان با دل هماهنگ باشد. به علاوه خداوند متعال می‏فرماید: واذکر اسم ربک و تبتل الیه تبیلا (18)؛ یعنی ذکر نام خدا با تبتل همراه باشد، و مقصود از تبتل این است که توجه شخص منحصراً به خدا باشد.
مرحوم مجلسی هر سخنی را که جهتی الیه داشته باشد ذکر خدا می‏داند و پس از تقسیم آن به ذکر لفظی و ذکر قلبی، می‏فرماید: ذکر لفظی هر سخنی است که جهتی الهی داشته باشد؛ مثل دعا و قرآن و بحث‏های فقهی و بیان اخبار و روایات مانند آنها.وی آن گاه ذکر قلبی را به دو نوع تقسیم می‏کند: الف) تفکر در دلایل احکام الهی و صفات باری تعالی و تذکر نعمت‏های او و تفکر در فانی بودن دنیا؛ ب) توجه به عقاب و ثواب‏های اخروی و خوف از خدا در هنگامی که امر یا نهیی از جانب خدا متوجه شخص است و در نتیجه، عمل بر طبق تکلیف الهی:
در روایات به مرحله‏ای از ذکر اشاره شده که می‏توان آن را ذکر عملی نامید و مرحوم مجلسی نیز در نوع دوم ذکر قلبی به آن اشاره دارد.باید افزود که ذکر قلبی هیچ گونه ظهور و بروز خارجی و لفظی ندارد و شخص فقط در دل به خدا توجه دارد، اگر در ظاهر نیز به کاری دیگری مشغول باشد، اما در اعماق دلش روی به خدا دارد.
امام صادق علیه‏السلام در روایتی می‏فرمایند:
من قال اله الا الله مخلصاً دخل الجنة و اخلاصه أن یحجرة لا اله الا الله عما حرم الله عز و جل؛ (19) کسی که با اخلاص الا اله الله بگوید وارد بهشت می‏شود، و نشانه اخلاص او این است که گفتن لا اله الله او را از آنچه خداوند حرام کرده باز می‏دارد.
با دقت در روایت فوق در می‏یابیم که حضرت به هر سه مرحله ذکر اشاره دارند: یکی،گفتن لا اله الله، که ذکر لفظی است؛ دوم، همراه بودن ذکر با اخلاص در نیت، که ذکر قلبی است؛ و سوم، این که اخلاص باید در رفتار شخص اثر گذارد و او را از گناه باز دارد، که این ذکر عملی است.
هم چنین رسول خدا صلی الله علیه و آله در یکی از سفارش‏های خود به امیر مؤمنان علیه‏السلام به صراحت ذکر عملی را بیان می‏کنند:
یا علی سه چیز است که این امت طاقت انجام آن را ندارند:
1. مساوات و برادری:
2.انصاف و از صمیم قلب حق دادن به مردم.
3. ذکر خداوند در هر حالی؛ و ذکر تنها سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الله، و الله اکبر نیست؛ بلکه ذکر این است که اگر کسی به حرامی از حرام‏های الهی بر خورد کرد، از خداوند بترسد و آن حرام را ترک کند (20)
از جمله آیاتی که به ذکر لفظی و ذکر قلبی اشاره دارد، آیه 205 سوره اعراف است؛ آن جا که خداوند می‏فرماید:
و اذکر ربک فی نفسک تضرعاً و حیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تکن من الغافلین؛ و در دل خویش، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس، بی صدای بلند یاد کن و از غافلان مباش.
در آیه فوق، به دو قسم ذکر و یاد پروردگار اشاره شده است. یکی در دلی، و دیگری به زبان و آهسته و شاید بتوان استفاده کرد که ذکر لفظی با صدای بلند مطلوب نیست و با مقام عبودیت و اظهار ذلت و حقارت در پیشگاه الهی سازگاری ندارد. در قرآن کریم در مورد نماز می‏خوانیم.
و لا تجهر بصلاتک و لاتخافت بها و ابتغ بین ذلک سبیلا؛ (21) و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسیار آهسته‏اش مکن، و میان این و آن راهی میانه جوی.
هم چنین در روایتی چنین آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله که در بعضی از جنگ‏ها با اصحاب خود راه می‏پیمودند. شب هنگام به بیابانی هولناک رسیدند، و اتفاقاً آن شب بسیار تاریک بود. یکی از اصحاب با صدای بند تکبیر گفت: حضرت فرمود: آن کس را که می‏خوانید نه دور است و نه غایب.
تضرع از ضراعة و به معنای زاری کردن است.خیفة نیز نوع خاصی از ترسیدن است که با ساحت مقدس باری تعالی تناسب دارد.
بنابر این در معنای تضرع میل و رغبت در نزدیک شدن به شخص نهفته است. از این رو دلیل آن که خداوند ذکر را به دو صفت تضرع و خیفه توصیف کرده است که آدمی در ذکر گفتن حالت کسی را داشته باشد که هم چیزی را دوست می‏دارد و به این جهت می‏خواهد به عقب برگردد و دور شود. هم چنین از این آیه شریفه استمرار در ذکر قلبی و لفظی نیز استفاده می‏شود.(22)