تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد20
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

یاری طلبیدن عیب نیست، ظلم کردن عیب است

این آیات در حقیقت تأکید و توضیح و تکمیلی است برای آیات گذشته، در زمینه انتصار، و مجازات ظالم، و عفو و گذشت در موارد مناسب، و هدف از آن این است که مجازات و انتقام گرفتن از ظالم حق مظلوم است و هیچکس حق ندارد مانعی بر سر راه او ایجاد کند، در عین حال هر گاه مظلوم، پیروز و مسلط بر ظالم شد اگر صبر کند و انتقام نگیرد فضیلت بزرگی خواهد بود.

نخست می فرماید: ((کسی که بعد از مظلوم شدن یاری بطلبد ایرادی بر او نیست )) (و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل ).**تعبیر به (ظلمه) از قبیل اضافه مصدر به مفعول است.***

@@تفسیر نمونه، جلد: 20، صفحه: 469@@@

نه کسی حق دارد مانع از این کار شود، و نه او را ملامت و سرزنش و مجازات کند، و نه در یاری کردن چنین مظلومی تردید به خود راه دهد، چرا که انتصار و استمداد حق مسلم هر مظلومی است، و یاری مظلومان وظیفه هر انسان آزاده و بیداری است.

((مجازات و کیفر تنها از آن کسانی است که به مردم ستم می کنند، و در زمین به ناحق ظلم روا می دارند )) (انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق ).

آنها علاوه بر کیفر و مجازات در دنیا، ((در آخرت نیز عذاب دردناکی در انتظارشان است )) (اولئک لهم عذاب الیم ).

در اینکه در میان جمله ((یظلمون الناس )) و جمله ((یبغون فی الارض بغیر الحق )) چه تفاوتی است؟ بعضی از مفسران جمله اول را اشاره به مسأله ظلم و ستم و دوم را به ((تکبر و خود برتربینی )) دانسته اند.**تفسیر (کشاف)، (روح المعانی) و (روح البیان) ذیل آیات مورد بحث.***

بعضی دیگر جمله اول را ناظر به ((ظلم )) و دوم را به ((قیام بر ضد حکومت اسلامی )) ذکر کرده اند.

((بغی )) در اصل به معنی کوشش و تلاش برای بدست آوردن چیزی است، ولی بسیار می شود که به کوششهائی که برای غصب حق دیگران و تجاوز از حدود و حقوق الهی صورت می گیرد نیز اطلاق می شود، بنابراین ((ظلم )) مفهوم خاص دارد، و بغی مفهوم عام، و هر گونه تعدی و تجاوز از حقوق الهی را شامل می شود.

تعبیر ((بغیر الحق )) نیز تأکیدی برای این معنی است، و به این ترتیب

@@تفسیر نمونه، جلد: 20، صفحه: 470@@@

جمله دوم از قبیل ذکر عام بعد از ذکر خاص است.

در آخرین آیه مورد بحث باز به سراغ مسأله صبر و شکیبائی و عفو می رود تا بار دیگر بر این حقیقت تأکید کند که حق انتقامگیری و قصاص و کیفر برای مظلوم در برابر ظالم هرگز مانع از مسأله گذشت و عفو و بخشش نیست، می فرماید: ((اما کسانی که شکیبائی کنند، و طرف را مورد عفو قرار دهند این از کارهای پر ارزش است )) (و لمن صبر و غفر ان ذلک لمن عزم الامور ).**لام در (لمن صبر) لام قسم و در (لمن عزم الامور) لام تأکید است و هر دو بیانگر اهمیت این دستور الهی یعنی عفو است.***

((عزم )) در اصل به معنی تصمیم بر انجام کاری است، و به اراده محکم اطلاق می شود، تعبیر به ((عزم الامور )) ممکن است اشاره به این باشد که این از کارهائی است که خداوند به آن فرمان داده و هرگز نسخ نمی شود، و یا از کارهائی است که انسان باید نسبت به آن عزم راسخ داشته باشد، و هر یک از این دو معنی باشد دلیل بر اهمیت این کار است.

قابل توجه اینکه مسأله ((صبر )) قبل از ((غفران )) ذکر شده، چرا که اگر صبر و شکیبائی نباشد کار به عفو و گذشت منتهی نمی شود، زمام نفس از دست انسان بیرون می رود، و روی انتقام پافشاری می کند.

بار دیگر این حقیقت را یادآور می شویم که عفو و غفران در صورتی مطلوب است که از موضع قدرت باشد، و طرف نیز از آن حسن استفاده نماید، تعبیر ((من عزم الامور )) نیز ممکن است همین معنا را تأکید کند، چرا که تصمیم گیری در زمینه ای است که انسان قادر و توانا بر انجام امری باشد، به هر حال عفوی که جنبه تحمیلی از سوی ظالم داشته باشد، و یا او را در عملش جری تر و جسورتر سازد هرگز مطلوب نیست.

@@تفسیر نمونه، جلد: 20، صفحه: 471@@@

در بعضی از روایات آیات فوق به قیام حضرت مهدی (عج ) و انتقام او و یارانش از ظالمان و مفسدان در ارض تفسیر شده، و همانگونه که کرارا گفته ایم اینگونه تفسیرها از قبیل بیان مصداق واضح و روشن است و مانع از عمومیت مفهوم آیه نیست.**تفسیر (نور الثقلین) جلد 4 صفحه 585.***

@@تفسیر نمونه، جلد: 20، صفحه: 472@@@