تربیت
Tarbiat.Org

حماسه کربلا (دمع السجوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

شجاعت امام حسین علیه‏السلام

اما شجاعت آن حضرت چنان بود چون آن حضرت قصد عراق کرد عبیدالله بن زیاد لشکرهای بسیار به مقابله وی فرستاد سی هزار سوار پیاده پی در پی یکدیگر تا او را محاصره کردند و همه جوانب بر او بستند با آن شماره بسیار و سلاح کامل و از او خواستند به حکم ابن زیاد فرود آید و با یزید بیعت کند.
و اگر ابا فرماید مهیای جنگی شود که رگ و تین و حبل ورید را قطع کند و ارواح را به محل اعلی رساند و اجساد را بر روی خاک افکند او متابعت جد و پدر کرد راضی به ذلت نشد و حمیت را به مردم آموخت و مرگ زیر شمشیر را برگزید پس خود و برادران و اهل بیت او برای محاربه برخواستند و کشته شدن را بر یزید ترجیح دادند.
و آن گروه لئیم فاجر آنان را فرو گرفتند و بر آن‏ها تیر باریدند و حسین علیه‏السلام مانند کوه بر جای ثابت بود و عزیمت او را هیچ چیز سست نکرد پای او در میدان جنگ از کوه‏ها نیز محکم‏تر بود و دل او از هول قتال مضطرب نمی‏شده و قوم او از لشکریان ابن زیاد بسیار کشتند و مشرف به مرگ ساختند و مجروح کردند و از اینان کسی کشته نشد مگر پس آن که اسراف مرد در قتل مهاجمین و بسیاری از آن‏ها را کشتند پس از آن خود کشته شدند و آن حضرت مانند شیر خشمگین بر هیچ کس نمی‏تاخت مگر به ضرب شمشیر کار او می‏ساخت و او را فرش زمین می‏کرد.
نقل کرده‏اند از یکی از روات گفت: فو الله ما رایت مکثورا قط قد قتل ولده و اهل بیته و اصحابه اربط جاشا و لا امضی جنانا منه و لا اجرء مقدما و الله ما رایت قبله و لا بعده مثله.
یعنی: ندیدم مرد تنها مانده مصیبت رسیده را که فرزندان و اهل بیت و یاران او کشته شده باشند بدین قوت قلب و آرامش دل و جرات اقدام نه پیش از او دیدم مانند وی و نه بعد از او.
روایت است که میان آن حضرت و ولید والی مدینه نزاعی بود در زمینی پس حضرت دست فرا برد و عمامه ولید را از سر او بر گرفت و در گردنش بست.
در احتجاج از محمد صائب روایت کرده است که مروان بن حکم روزی به حسین بن علی علیهماالسلام گفت: اگر افتخار شما به فاطمه نباشد به چه چیز بر ما فخر می‏کنید حسین علیه‏السلام برجست و حلق او را برگرفت و بفشرد و آن حضرت سخت قوی پنجه بود و عمامه مروان را بر گردن اون به پیچید تا بی‏هوش شد.
مؤلف گوید: شجاعت آن حضرت ضرب المثل است و شکیبایی او در میدان جنگ دیگران را عاجز ساخت و مقام او در مقاتله نظیر مقام رسول خدا است در جنگ بدر و صبر او با کثرت دشمن و قلت یاران نظیر پدرش امیرالمؤمنین است در صفین و جمل و کافی است.
در این مقام عبارت زیارت ناحیه مقدسه:
و بدؤک بالحرب فثبت للطعن و الضرب و طحنت جنود الفجار و اقتحمت قسطل الغبار مجالدا بذی الفقار کانک علی المختار فلما رأوک ثابت الجاش غیر خائف و لا خاش نصبوا لک غوائل مکرهم و قاتلوک بکیدهم و شرهم و امر اللعین جنوده فمنعوک الماء وروده و ناجزوک القتال و عاجلوک النزال و رشقوک بالسهام و النبال و بسطوا الیک اکف الاصطلام و لم یراعوا لک ذماما و لا راقبوا فیک اثاما فی قتلهم اولیائک و نهبهم رحالک و انت مقدم فی الهبوات و محتمل للاذیات قد عجبت من صبرک ملائکة السموات فاحد قوا بک من کل الجهات و اثخنوک بالجراح و حالوا بینک و بین الرواح و لم یبق لک ناصرا و انت محتسب صابر تدب عن نسوتک و اولادک حتی نکسوک عن جوادک فهویت الی الارض جریحا تطوک الخیول بحوافرها و تعلوک الطغاة ببواترها قد رشح للموت جبینک و اختلف بالانقباض و الانبساط شمالک و یمینک تدیر طرفا خفیا الی رجلک و بیتک و قد شغلت بنفسک عن ولدک و اهالیک.(7)