مؤلف گوید: کلام اهل اثر در مدفن رأس شریف مختلف است گروهی گفتند یزید: را نزد عمرو بن سعید بن عاص عامل مدینه فرستاد عمرو گفت: هرگز نمیخواستم آن را برای من فرستد فرمان داد در بقیع نزد قبر مادرش فاطمه دفن کردند.(227)
و بعضی گویند آن سر در خزانه یزید بود تا منصور بن جمهور به خزانه او در آمد، آن را در سبدی سرخ رنگ یافت و به سیاهی خضاب شده بود آن را نزدیک باب البرادیس دفن کرد.
و بعضی گویند: سلیمان بن عبدالملک مروان آن را در خزانه یزید یافت و در پنج جامه دیبا کفن کرد و با جماعتی از اصحاب خود بر آن نماز گذاردند و دفن کردند.
و مشهور میان علمای امامیه آن است که یا با جسد شریف دفن شد و علی بن الحسین علیهالسلام آن را باز گردانید یا نزدیک قبر امیرالمؤمنین علیهالسلام دفن شد چنان که در اخبار بسیار وارد است.
مترجم گوید: به قول صاحب جواهر نزدیک قبر امیرالمؤمنین علیهالسلام همان مسجد حنانه است و مرحوم مجلسی گوید: در جلاء احادیث بسیار دلالت میکند بر: که مردی از شیعیان آن سر مبارک را دزدید و آورد و در بالای سر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام دفن کرد و به این سبب در آن جا زیارت آن حضرت سنت است. انتهی.
من بنده مترجم این کتاب هر چند تفحص کردم در بحار و تهذیب و کافی که مجلسی در بحار به آن حواله کرده است یک حدیث هم نیافتم بلکه روایت تهذیب صریح است در فاصله بین مدفن رأس شریف و قبر امیرالمؤمنین علیهالسلام.
ابن شهر آشوب گفت: سید مرتضی در بعض مسائل خویش گفته است سر مطهر حسین علیهالسلام را از شام به کربلا باز گردانیدند و به بدن ملحق کردند و شیخ طوسی فرماید: زیارت اربعین به همین علت باید کرد.
و در تاریخ حبیب السیر گوید: یزید بن معاویه سرهای شهدا را به علی بن الحسین علیهماالسلام تسلیم کرد و آن حضرت آن سرها را روز بیستم صفر به ابدان طاهره باز گردانید آن گاه به مدینه طیبه توجه فرمود و گوید: اصح روایت در مدفخ سر مکرم این است.
مترجم گوید: اختیار این قول از خواند میر عجیب مینماید چون رسیدن اهل بیت علیهم السلام روز بیستم به کربلا عادتا محال است با مسافتی که میان کوفه و شام است و مدتی که در شام ماندند.
و سبط در تذکره و پنج قول نقل کرده است یکی آن که در کربلا با بدن مطهر فدن شد، دوم در مدینه نزدیک قبر مادرش، سوم به دمشق، چهارم به مسجد الرقه، پنجم در قاهره و گفت اشهر آن است که با اسراء به مدینه باز گردانیدند. آن گاه از آن جا به کربلا فرستادند و با بدن دفن شد تا آن که گوید بالجمله سر با بدن مطهر هرجا که باشد او خود در دلها ضمایر جای دارد.
مترجم گوید: خلفای فاطمی سری از شام به قاهره بردند و آوازه در انداختند سر حسین علیهالسلام را آوردیم برای سیاست ملک و توجه دادن مردم به قاهره و اعتباری به قول پنجم نیست.
سبط گوید: بعضی اساتید ما در این معنی شعری خواند
لا تطلبوا المولی الحسین بارض شرق او بغرب - و دعوا الجمیع و عرجوا نحوی فمشهده بقلبی(228)
(ملهوف) راوی گفت: چون زنان و عیال حضرت ابی عبدالله علیهالسلام از شام بازگشتند و به عراق رسیدند با آن دلیل که همراه بود گفتند ما را از کربلا برد چون به مصرع رسیدند جابر بن عبدالله انصاری را یافتند با چند تن از بنی هاشم و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای زیارت حسین علیهالسلام آمده بودند و با هم بدان مقام مبارک رسیدند بگریستند و زاری کردند سیلی بر روی زدند نالههای جانسوز سر دادند و زنان قرای مجاور به ایشان پیوستند و چندی بماندند و در مقتل ابن نما نزدیک همین آورده است.