این مطلب یكى از افتخارات نظام حكومت ولایى است، كه عزل و نصب حاكم شرعى از سوى خداست و حاكمیت او بر تقوا استوار است. بنابراین، با مشكلاتى كه ممكن است در این زمینه براى حكومتها به وجود آید، كمتر مواجه هستیم، زیرا مشروعیت حكومت اسلامى از سوى خداست و مقبولیت آن از سوى مردم است.
ممكن است كسى ادعا كند از جهت عملى تفاوتى میان مشروعیت الهى و مقبولیت مردمى وجود ندارد، ولى باید دانست اگر مشروعیت حاكم را از سوى خدا بدانیم، تا وقتى این مشروعیت باقى است كه تمامى شرایط در شخص حاكم باقى باشد، و در صورتى كه حاكم، فاقد یكى از آن شرایط گردد، شرعاً از مقام خود ساقط مىشود، خواه كسى از فقدان شرایط آگاه بشود یا نشود. در حالى كه اگر مردم بفهمند حاكم آنها شرایط حاكمیت را از دست داده است و تصمیم بر عزل او بگیرند، این كار در صورتى انجام مىگیرد كه طرفداران حاكم از اكثریت بیفتند و منافع گروهى خود را بر مصالح جامعه مقدم ندارند كه معمولا چنین هم نمىشود.
( صفحه 130 )
( صفحه 131 )