در مسائل فردى تعدد مراجع و اختلاف فتاوا مشكلى ایجاد نمىكند. فرض كنید دو نفر با هم به مسافرت مىروند؛ یكى مقلد مرجعى است كه طبق فتواى او باید نماز را شكسته بخواند و دیگرى مقلد مرجعى است كه به فتواى او باید نماز را تمام بخواند. در اینجا مشكلى رخ نمىدهد، ولى اگر در مسائل اجتماعى فتاوا متعدد باشد، موجب هرج و مرج و اختلال در اجتماع مىشود. فرض كنید زن و مردى قصد دارند با هم ازدواج كنند؛ یكى مقلد كسى است كه مىگوید: فلان امر، شرط صحت ازدواج است، و دیگرى مقلد مرجعى است كه آن شرط را لازم نمىداند. حال اگر ازدواج بصورتى واقع شد كه طبق فتواى یكى از مراجع صحیح و طبق فتواى دیگرى باطل است چه باید كرد؟
از این مثال ساده مىتوان مشكلاتى را كه در صورت تعدد مراجع و اختلاف فتاواى آنان در مسائل مهمتر اجتماعى ـ مانند جنگ و صلح ـ پدید مىآید، فهمید. پس در مسائل اجتماعى چه باید كرد؟ پاسخ این سؤال را بزودى خواهیم داد.