اما چگونه باید نفوذ كرد و اندیشهها را تغییر داد و شرایط كافى براى تحوّل را به وجود آورد؟ چندین كار را انجام دادند و مىدهند:
1. سكوت نسبت به ارزشهاى اسلامى و انقلابى مانند جهاد، شهادت، فداكارى، زهد و پارسایى و دمزدن از مفاهیمى نو مانند دموكراسى، توسعه، آزادى و ... كه از سویى براى همه خصوصاً قشر جوان جذاب باشد و از سوى دیگر مقدمه و تمهیدى براى از بینبردن و محو ارزشهاى اسلامى قرار گیرد.
2. معرّفى روحانیت به عنوان عامل مشكلات اقتصادى مردم، گرانى و تورّم، كمبود وسائل رفاهى، وقوع جنگ و پىآمدهاى آن و وانمودكردن اینكه مسؤول همه این نابسامانیها مسؤولین نظام هستند و مسؤول نظام هم كسى نیست مگر روحانیّت، پس عامل همه نابسامانىها و مشكلات، قشر روحانى است و بس. باز بقول حضرت امام(ره): «اینها اساس را مىخواهند بگیرند و هرچیز را مىخواهند یك كارى كنند كه غربى بشود، اینها مىخواهند این كار را بكنند، مطلب این نیست كه اینها با آخوند بد هستند، براى این كه با اسلام بد هستند، مىبینند آخوند براى اسلام دارد چه مىكند. چهارتا آخوند هم بد است جهنّم، امّا نمىگویند چهارتا آخوند، مىگویند روحانیین. باید خرده خرده جلو بیایند، یك قدم جلو بیایند و سنگرگیرى كنند».(24)
3. از بینبردن حسّاسیّتها و غیرت دینى: الگوى عملى و حساسیّت پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) خصوصاً قیام اباعبدالله در برابر دینستیزى، تحریف و بدعتگذاریها خود سرمشقى نیك براى مردم مسلمان كشور ما بوده است تا هرجا خطرى را متوجّه اسلام ببینند با
( صفحه 143 )
تمام وجود و با بذل جان و مال در صدد دفع آن برآیند. دشمن با شناخت این عامل حیاتى و سرنوشتساز سعى وافر در از بینبردن و خاموشى آن دارد.
4. دین و دیندارى را عامل اختلاف معرّفىكردن: در عصر جدید كه انسانها تلاش دارند تا از نتیجه تعامل و همكارى با یكدیگر بهره ببرند و به پیشرفتهاى جهانى نائل آیند و چون همه مردم از دین واحدى پیروى نمىكنند دین عاملى براى اختلاف و دشمنى خواهد بود، در حالى كه ما براى ورود به جامعه بین المللى و پذیرفتهشدن از سوى دیگران راهى جز لبخندزدن به دیگران و تسامح و تساهل در دین و احكام مربوط به آن نداریم. بنابراین، باید دین را كنار گذاشت یا حداكثر آن را در حدّ یك سلیقه انگاشت و همانطور كه سلایق مختلف دیگران را در امورى مانند رنگ لباس و دوخت آن تحمّل مىكنیم، سلایق آنها را در اصل دیندارى و كیفیّت آن تحمّل و این آسانگیرى را در مورد گرایشهاى جدید و به اصطلاح قرائتهاى نو از دین در داخل كشور هم داشته باشیم.
همانطور كه مىدانید این تلاشها، سالهاى بسیارى است كه از سوى دشمنان اسلام و قرآن صورت مىگیرد و بخصوص بعد از پیروزى انقلاب روند گسترده و عمیقترى را به خود گرفته است و متأسفانه چنین برنامههایى بعضاً توسط كسانى اجرا مىشود كه خود نیز متوجه نیستند و بنحوى فریب دشمن را خوردهاند.