زیباترین اعتقاد، اعتقاد به این نکتهی مهم است که بدانیم مقصد و مقصود همهی انبیاء و اولیاء، ظهور وجود مقدس امام زمان(عج) است. در این رابطه حضرت صادق(ع) میفرمایند: «أَمَا تُحِبُّونَ أَنْ یُظْهِرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِی الْبِلَادِ وَ یُحْسِنَ حَالَ عَامَّةِ الْعِبَادِ وَ یَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ یُؤَلِّفَ بَیْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا یُعْصَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی أَرْضِهِ وَ یُقَامَ حُدُودُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ یَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَیَظْهَرُوهُ حَتَّى لَا یُسْتَخْفَى بِشَیْءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ یَا عَمَّارُ لَا یَمُوتُ مِنْكُمْ مَیِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِی أَنْتُمْ عَلَیْهَا إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ كَثِیرٍ مِمَّنْ شَهِدَ بَدْراً وَ أُحُداً»(7) آیا شما دوست ندارید كه حق ظاهر شود و عدالت در شهرها برقرار گردد و حالِ همهی بندگان خدا نیکو شود و كلمهی الهی جمع گردد و میان دلهاى پریشان الفت پدید آید و خدا در سراسر زمین معصیت نشود و حدود الهى بر خلقش اقامه و حق به صاحبش برگردد تا هیچ حقى از ترس هیچ خلقى زیر پرده نماند؟ به خدا ای عمّار! كسى از شما بر این حالِ انتظاریكه دارید نمیرد جز آنكه در نزد خداى عز وجل از بسیاری از حاضرین بدر و احد افضل باشد. ملاحظه کنید انتظار آگاهانه به ظهور مهدی(عج) شخصیت معنوی انسان را تا کجا متعالی می کند که از بسیاری از حاضران بدر و احد افضل می شود.
باز حضرت صادق(ع) در رابطه با نظر به حضرت مهدی(عج) میفرمایند: «لَوْ اَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَیّام حَیاتی»(8) اگر او را درک کنم همهی عمر در خدمتش خواهم بود. زیبایی انتظار بهقدری است که امام حسین(ع) نقل میفرمایند: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدی(عج) پرسید. حضرت امیرالمؤمنین(ع) وقتی صفات او را ذکر کردند با حالتی سرشار از عشق و شیدایی «أوْمَأ بِیدِهِ إلی صَدْرِهِ شوقاً إلی رُؤْیتِهِ»(9) به سینهی خود اشاره کردند و فرمودند مشتاق دیدار او هستم. آنقدر جایگاه حضرت مهدی(عج) ارزشمند است که حضرت موسی(ع) از خدا تقاضا میکنند: «پروردگارا مرا قائم آل محمد قرار بده و خداوند فرمود: او از نسل احمد است»(10) اینها نشان میدهد افق همهی انبیاء و اولیاء شرایطی است که وجود مقدس امام زمان(عج) در آن ظهور میکنند؛ چون اگر كسی بخواهد با تمام رحمتهای ممكنی كه خداوند در صحنهی حیات بشریت ظاهر میكند ملاقات نماید، باید تقاضای حضور در زمان حضرت صاحب(عج) را داشته باشد و همواره تمنّای چنین شرایطی در او شعلهور بماند و انتظار فرج به معنی کامل آن از این قرار است. انسانِ منتظر، نظر به قطبی دارد كه تمام اسماء الهی در آن شرایط از باطن به ظاهر میآید و سرّیترین حقایق عالم آشکار میشود به طوری که در هیچ شرایطی تا آن اندازه زمینهی نمایش حق فراهم نبوده است.(11)
باید بر این نکته تأمل کرد که راز بركاتی كه انتظار فرج در بر دارد در كجاست و چرا اینهمه بركت در چنین فرهنگی نهفته است؟ اصلیترین حالتِ روحی که در فرهنگ انتظارِ فرج برای جامعه پدید میآید، فرهنگ گذار از وضع موجود و نظر به وضع مطلوب و زندگی با وضع مطلوب است.
انسان منتظر در فرهنگ انتظاری که شیعه ترسیم کرده، شخصیتی است که نسبت به آنچه بر جهان می گذرد از آن جهت که حجاب حقیقت است، راضی نیست و شرایطی را میشناسد كه محل و مجلای حقیقت است.
انسان منتظر نظرش به شرایطی است كه در آن شرایط، بسیاری از ابعاد سرّی و غیبیِ وجود انسان و عالمِ وجود، ظاهر میشوند و حقایقی در آن شرایط ظهور میکند که در حال حاضر هنوز ظاهر نشده و به همین جهت بسیاری از ابعاد حقیقت، تنها و بیجواب مانده و ائمهی معصومین(ع) با نظر به آن شرایط، بر برکات انتظار تأکید فراوانی نمودهاند و زمان غیبت حجت الهی را شرایط پروراندن روحیهی انتظار بهحساب آورده و بر پایدارماندن بر عهد انتظار از طریق تبعیت از فقها تأکید دارند، از جمله حضرت امام حسن عسکری(ع) میفرمایند: «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا یَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا جَمِیعَهُم»(12) و اما هركس از فقیهان كه نفس خود را پاس دارد و دین خود را حفظ كند و به مخالفت با هواهاى نفس خویش برخیزد و فرمان خداى را اطاعت كند، بر مردم است كه از او تقلید كنند و چنین خصوصیاتی را بعضى از فقیهان شیعه دارا هستند و نه همهی آنان. از این طریق دورهی غیبت امام معصوم دورهی آمادگی جهت به ظهورآمدن سرّیترین حقیقت عالم وجود می گردد.(13)