تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت و انتظار فرج
اصغر طاهرزاده

خیانت عظیم

ما قبل از انقلاب اسلامی می‌خواستیم منتظر بمانیم تا امام زمان(عج) تشریف بیاورند و فکر می‌کردیم حدّ مسلمانی همان‌قدر است. امام خمینی‌(رض) آمدند و روشن فرمودند باید به‌کلی فرهنگ استکباری را نفی کرده و در راستای چنین تقابلی از شهیدشدن هراسی به خود راه ندهیم تا در اردوگاه حضرت صاحب الأمر(عج) قرار بگیریم. وجود مبارک حضرت امام زمان‌(عج)، جهان را تصرف می‌كنند چون جهان از آن ایشان است و از كسی هم اجازه نمی‌گیرند و امام خمینی(رض) به عنوان نایب امام زمان‌(عج) در همان راستا معتقد به ایجاد یك حكومت جهانی هستند و جهت ورود به فرهنگ انتظار راه را نشان دادند زیرا که فرج در پیمودن چنین راهی است، ایشان در راستای درست پیمودن راه می‌فرمایند:
«مسائل اقتصادی و مادی، اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای كه بر عهده دارند، منصرف كند خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد»(37).
پس غفلت از مقابله با جهان استكباری اولاً: خطری بزرگ پیش می‌آورد و جهت روحی و تربیتی جامعه را از حماسی‌بودن به خوشگذرانی و رفاه‌طلبی تغییر می‌دهد. ثانیاً: خیانتی عظیم است، چون به هدف اصلی انقلاب اسلامی پشت شده است. توجه دارید که این حرف‌ها حرف یك جوان احساساتی نیست و به همین جهت باید حقیقتی پشت این حرف‌ها باشد.
معلوم است که ملت ایران به عنوان منتظران حضرت مهدی(عج) برای طلوع نور باید كار بزرگی انجام دهند و اگر كوتاه بیاییم نه تنها مشكلات همچنان پای بر جا می‌ماند بلکه خیانت کرده‌ایم، زیرا با شروع انقلاب اسلامی شرایط جهت نازك‌كردن پرده‌ای كه بین ما و امام زمان‌(عج) قرار دارد به‌خوبی فراهم شده، و باید در نفی ظلماتِ روح استکباری و ایجاد حكومت جهانی اسلام فعالیت‌ها را شروع کرد. این به معنی درگیری نظامی با جهان استکبار نیست. کافی است با روحیه‌ی انتظار، به چیزی بالاتر از آنچه غربِ استکباری زندگی نامید، چشم‌ بدوزیم و از این راه ظلمات زمانه را نفی نمائیم که این بزرگ‌ترین قدم و سخت‌ترین آن است و کم هزینه هم نیست.
به خوبی روشن است که هر اندازه به امام خمینی(رض) و رهنمودهای او نزدیك شویم، پرده‌ی بین خود و امام عصر(عج) را نازك کرده‌ایم و جامعه از پرتو انوار حضرت صاحب‌الأمر(عج) در جای‌جای زندگیِ فردی و اجتماعی‌ بهره‌مند می‌شود و زمینه‌ی ظهور فراهم‌تر می‌گردد و هر اندازه از امام خمینی‌(رض) و راهی که جلوی ما گشودند دور شویم، پرده‌ی بین خود و حضرت صاحب‌الأمر(عج) را غلیظ‌تر می‌كنیم. ملاحظه فرمودید در هشت‌سال دفاع مقدس چگونه نور ظهور حضرت امام زمان‌(عج) به نحوی خاص در صحنه بود ولی همین‌که به اسم سازندگی و اصلاحات به ظلمات فرهنگ غرب نزدیک شدیم غیبت ایشان شدیدتر شد. چون آن حضرت به عنوان حقیقتی بزرگ دارای غیبت و ظهور تشكیكی هستند و تجلیات نوری حضرت نسبت به جامعه و افراد شدت و ضعف برمی‌دارد تا آن وقت که ظهور تامّ حضرت برسد. نور ظهور امام زمان(عج) مثل نور خداوند است، خداوند جلوه‌ای می‌كند، اگر قلب آماده باشد جلوه‌ای دیگر می‌نماید، باز اگر قلب آماده‌تر بشود جلوه‌ی بیشتری می‌كند، تا آن‌جا که إن‌شاءالله قلب انسان با خدای محمد(ص) روبه‌رو ‌شود که محل ظهور نهایی انوار خداوند است. درست است که به اندازه‌ای كه انسان به حقیقت پیامبر(ص) نزدیك شود به خدای پیامبر نزدیك می‌شود اما آن نزدیكی و قرب یك نهایت دارد كه آن قربِ محمدی‌(ص) به خدا است. ظهور و فرج حضرت صاحب الامر(عج) نیز نهایتی دارد كه وقوعش در آخرالزمان است، اما نوع ارتباط‌ها و شرایط اجتماع، ظهور را شدت و ضعف می‌بخشد. در همین رابطه عرض شد که از امام باقر(ع) داریم: «مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ بِاِمامِه، لا یَضُرُّهُ تَقَدَّمَ هذَاالْاَمْرُ اَوْ تَأَخَّرَ»(38) اگر كسی بمیرد و عارف به امامش باشد، پیش افتادن و یا عقب افتادن ظهور به او ضرری نمی‌رساند. طبق این حدیث، ظهور، حالت عقب و جلو رفتن پیدا می‌كند و ظهور و خفای حضرت كم و زیاد می‌شود.