تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت و انتظار فرج
اصغر طاهرزاده

اولین حجابِ حقیقت

در صدر اسلام افكاری به صحنه آمد كه حقیقت اسلام را که رجوع به انسان معصوم بود به حجاب برد. با رحلت پیامبر(ص) چهره‌ی حقیقی اسلام به حاشیه رفت و دیگر در سطح روابط اجتماعی از آن اسلام خبری نبود، اسلامی كه مسلمانان به كمك آن در امور معرفتی و اخلاقی قدم به قدم بالا بیایند و آماده شوند جهت نیل به عالی‌ترین معارف قدسی و فضائل اخلاقی. این اولین نکته‌ای است که باید مدّ نظر عزیزان باشد. چنان‌که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله»‌ می‌فرمایند:
«مسئله‌ی غدیر، صرفاً یك مسئله‏اى كه ما جمع شیعه به آن اعتقاد داریم و یك عده از مسلمان‏ها هم به آن اعتقاد ندارند، این نیست. در نگاه تاریخى به اسلام و در تحلیل تاریخىِ حوادث صدر اسلام، موضوع غدیر - یعنى نصب جانشین- یك ضرورتى بود كه اگر آن‏چنان كه تدبیر شده بود - تدبیر رحمانى و الهى، و تدبیر نبوى- عمل مى‏شد، بدون تردید مسیر تاریخ بشر عوض مى ‏شد و امروز ما در جایگاه بسیار جلوترى از تاریخ طولانى بشریت قرار داشتیم».(14)
آری موانعی پیش آمد که نگذاشت اسلام حقیقت خود را بنمایاند. البته اگر جامعه‌ی اسلامی با مدیریت ائمه(ع) اداره می شد معنایش این نبود كه بشر، دوران انتظارى نمی داشت و خود در طول این دوازده نسل، به نهایت مطلوب خود می رسید، بلکه بنا به فرمایش مقام معظم رهبری«حفظه‌الله»: «بشر نیاز به یک دوران انتظار داشت تا بتواند آن جامعه‌ی آرمانی را تحقق بخشد».
وقتی اهل‌البیت(ع) از مدیریت جامعه حذف شدند، اسلامی به صحنه آمد كه نمی‌توانست ابعاد الهی انسان‌ها را قانع‌كند. امویان و عباسیان جهت رفع نقصِ پیش‌آمده از یک طرف كتاب‌های زیادی را از یونان ترجمه و وارد جامعه كردند و از طرف دیگر اسرائیلیات را برای تفسیر دین وارد دین نمودند تا به کمک اندیشه‌ی یهودی، قرآن را تفسیر كنند. مسلمانان عملاً از اوّلی‌ترین نتایجی که می‌توانستند از اسلام بگیرند مثل عدالت و آزادی محروم شدند. در حالی‌که بنا به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظه‌الله»:‌
«اگر آن دست به دست شدن امانتِ نبوى و گسترش كمّى و كیفىِ متناسب و درست، انجام مى‏گرفت، امروز بشر این نیازها را گذرانده بود. نیازهاى فراوان دیگرى ممكن بود براى بشر پیش بیاید كه امروز ما آن نیازها را حتى نمى‏شناسیم. آن نیازها ممكن بود باشد؛ اما دیگر این‏قدر ابتدایى نبود. امروز ما و جامعه‏ى بشرى، همچنان در دوران نیازهاى ابتدایىِ بشرى قرار داریم. در دنیا گرسنگى هست، تبعیض هست - كم هم نیست؛ بلكه گسترده است، به یك جا هم تعلق ندارد؛ بلكه همه جا هست - زورگویى هست، ولایت نابحق انسان‏ها بر انسان‏ها هست؛ همان چیزهایى كه چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شكل‏هاى دیگرى وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‏ها عوض شده است.»(15)
وقتی نور اهل‌البیت(ع) در حجاب رود چیزهایی جایگزین اسلام می‌شود که حقیقتاً اسلام نیست. و این اولین حجاب بزرگی بود كه اسلام حقیقی را پوشاند. در حالی که اگر چشم‌ها از غدیر برداشته نشده بود، «غدیر» شروع آن روندى بود كه مى‏توانست بشر را از این مرحله خارج كند و به مرحله‏ى دیگرى وارد كند.
«آن‌وقت نیازهاى لطیف‏تر و برتر و خواهش‏ها و عشق‏هاىِ به مراتب بالاترى، چالش اصلى بشر را تشكیل مى‏داد... این پایه‏ها را پیغمبر اسلام بنیان‌گذارى كرد و براى حفاظت از آن، مسأله‏ى وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلّف نمى‏شد، چیز دیگرى پیش مى‏آمد».(16)