تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر سوره غافر
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 40. غافر آیه 55

آیه
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِ‏ّ وَالْإِبْکَارِ
ترجمه
پس صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده‏های خداوند حقّ است و برای گناهت استغفار کن و شامگاهان و بامدادان، سپاسگزارانه پروردگارت را تسبیح کن.
نکته ها

دلایل عقلی و نقلی گواه بر آن است که انبیا معصومند، زیرا اگر معصوم نبودند پیروی و اطاعت مطلق و بی چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط می‏شد، همان گونه که اطاعت از والدین مشروط به آن است که فرزند را به شرک و انحراف دعوت نکنند. این از یک سو؛ از سوی دیگر دلیل نیاز ما به پیامبر و امام آن است که ما را از انحراف باز دارد و اگر او نیز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما کامل نیست در حالی که قرآن می‏فرماید: «و للّه الحجّة البالغة»**انعام، 149.***
به هر حال رسولی که خداوند می‏فرماید: «اطاعت او اطاعت من و تبعیّت از او تبعیّت از من و اذیّت او اذیّت من است» باید معصوم باشد. بنابراین در مواردی مثل این آیه که سخن از گناه پیامبر به میان آمده است، باید بگوییم: مراد از گناه، ترک اولی است، یعنی کار برتر را رها کرده نه کار واجب را.
به چند مثال توجّه کنید: اگر در مجلسی که افراد محترمی نشسته‏اند کسی بخواهد به دلیل درد پائی که دارد پای خود را دراز کند از همه حضار عذرخواهی می‏کند. اگر گوینده تلویزیون سرفه‏ای کند از بینندگان معذرت خواهی می‏کند. اگر صاحب خانه غذای درجه یک تهیه نکند از مهمان عذرخواهی می‏کند، در حالی که همه می‏دانیم پا دراز کردن مریض و سرفه کردن گوینده و تهیه غذای متوسط گناه ندارد ولی چون انسان خود را در محضر بینندگان و بزرگان می‏داند یا غذای خود را در شأن مهمان نمی‏داند یا احساس می‏کند باید تلاش بیشتری می‏کرد عذرخواهی می‏کند. پس هر عذرخواهی نشانه خلافکاری نیست، بلکه گاهی از باب ادب و توجّه به حضور در محضر بزرگان است.
عصمت و استغفار پیامبران‏
اگر شما با یک چراغ کم نور وارد سالن بزرگی شوید، تنها اجسام بزرگ را خواهید دید ولی اگر با یک نورافکن قوی وارد شوید یک هسته‏ی خرما یا کوچک‏تر از آن را هم خواهید دید. اگر نور ایمان در انسان کم باشد، انسان تنها گناهان بزرگ را می‏بیند ولی اگر نور ایمان در وجودش بیشتر باشد لغزش‏های کوچک را نیز خواهد دید و از آنها دوری خواهد کرد. پیامبران الهی به دلیل داشتن ایمان کامل و تقوای بالا از گناهان کوچک نیز دوری می‏کردند. به همین جهت می‏گوییم آنان معصوم بودند.
گاهی خطاب آیات قرآن به شخص پیامبر است ولی مراد دیگرانند. در آیه 23 سوره‏ی اسراء خداوند به پیامبرش خطاب می‏کند: «اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اُف» اگر یکی از والدین یا هر دو به پیری رسیدند به آنان اف نگو. در حالی که همه می‏دانیم پیامبر عزیز اسلام والدین خود را در کودکی از دست داده بود و جایی برای خطاب «عندک الکبر» باقی نمی‏ماند، بنابراین خطابِ «عندک» به امّت اوست. در آیه‏ی مورد بحث نیز که می‏فرماید: «و استغفر لذنبک» گرچه پیامبر صلی الله علیه وآله مورد خطاب قرار گرفته است ولی مخاطب اصلی گنهکارانِ امّت پیامبر هستند که باید برای گناهان خود استغفار کنند و اگر هم مخاطب، شخص پیامبر باشد، منظور این است که برای گناهان امّت آمرزش بخواه.
استغفار انبیا در قرآن‏
در قرآن کریم، آیاتی از استغفار پیامبران سخن می‏گوید، در این جا برخی از آنها را ذکر می‏کنیم:
* استغفار حضرت آدم: «ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا»**اعراف، 23.*** پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی از زیانکاران خواهیم بود.
* استغفار حضرت موسی: «ربّ انی ظلمت نفسی فاغفرلی»**قصص، 16.*** پروردگارا! به خود ظلم کردم، پس مرا ببخش.
* استغفار حضرت سلیمان: «ربّ اغفرلی وهب لی ملکاً»** ص، 35.*** پروردگارا! مرا بیامرز و حکومت بی نظیری به من مرحمت کن.
* استغفار حضرت نوح: «ربّ اغفرلی ولوالدیّ»**نوح، 28.*** پروردگارا! من و والدین مرا بیامرز.
* استغفار حضرت داود: «و ظنّ داود انما فتنّاه فاستغفر ربّه»**ص، 24.*** داود متوجّه شد که ما او را آزمایش کردیم پس از پروردگارش عذرخواهی کرد.
* استغفار حضرت یونس: «سبحانک انی کنت من الظالمین»**انبیاء، 87.*** یونس (در شکم ماهی) گفت: خداوندا تو منزّهی من از ستمکارانم.
* استغفار حضرت محمّد صلی الله علیه وآله «و استغفر لذنبک»**غافر، 55.*** برای گناهت استغفار کن.
پیام ها
1- با توجّه به وعده‏ی خداوند در مورد نصرت پیامبران، «انّا لننصر رسلنا...» این آیه می‏فرماید: مقاومت کن. «فاصبر»
2- انگیزه صبر، رسیدن به وعده‏های الهی است. «فاصبر انّ وعداللّه حقّ»
3- پیامبر نیز مأمور به استغفار است. «و استغفر لذنبک»
4- تنزیه خداوند اگر همراه با ستایش او باشد، ارزش بیشتری دارد. «و سبّح بحمد ربّک»
5 - در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. «سبّح... بالعشیّ و الابکار»
(چنانکه در آیات دیگر می‏فرماید: «و بالاسحار هم یستغفرون»**آل‏عمران، 17.***، «اقم الصلاة لدلوک الشمس»**اسراء، 78.***)
6- تسبیح و حمد، زمانی وسیله‏ی رشد و تربیت و سبب تقویت توحید است که هر صبح و شام و دائمی باشد نه لحظه‏ای. «بالعشیّ و الابکار»