تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر سوره غافر
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 40. غافر آیه 16،15

آیه
رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَی‏ مَن یَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ لِیُنذِرَ یَوْمَ التَّلَاقِ‏
یَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا یَخْفَی‏ عَلَی اللَّهِ مِنْهُمْ شَیْ‏ءٌ لِّمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ
ترجمه
او دارای درجات رفیع (و) صاحب عرش است، (و) از طرف خود فرشته‏ی وحی (روح الامین) را بر هر کس از بندگانش که بخواهد می‏فرستد تا مردم را از روز ملاقات (و قیامت) بترساند.
روزی که مردم ظاهر و آشکارند و هیچ چیز از آنان بر خداوند پنهان نیست. (در آن روز ندا آید:) امروز حکومت برای کیست؟ (و پاسخ آید:) برای خداوند یکتای قهّار.
نکته ها
رفعت و بزرگی دو نوع است:
الف) مکانی، نظیر آیه‏ی «یرفع ابراهیم القواعد»**بقره، 127.*** که بالا بردن پایه‏های کعبه، مکانی است.
ب) مقامی، نظیر «یرفع اللّه الذّین آمنوا... درجات»**مجادله، 58.***
«رفیع الدرجات» را دو گونه می‏توان معنا کرد:
یکی آنکه خداوند دارای درجات و منزلت بلند و برترین مقام است،
دیگر آنکه خداوند درجات مردم را بر حسب لیاقت آنان بالا می‏برد، نظیر آیه «یرفع اللّه الذّین آمنوا» و آیه «رفع بعضکم فوق بعض»**انعام، 165.*** که به معنای آن است که خداوند بعضی را بر بعضی به خاطر عملکردی که دارند برتری می‏دهد.
مراد از روح، یا خود وحی است که سبب حیات معنوی جامعه می‏شود و یا فرشته‏ی مأمور وحی. در موارد دیگر می‏خوانیم: «و کذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا»** شوری، 52.*** و «ینزل الملائکة بالروح من امره علی من یشاء من عباده ان انذروا»**نحل، 2.***
از اینکه قرآن و وحی به روح نامگذاری شده است، «یلقی الروح» معلوم می‏شود که وحی سبب حیات مردم است و پیامبران مردم را برای حیات معنوی دعوت می‏کنند. «دعاکم لما یحییکم»**انفال، 24.***
امام صادق علیه السلام فرمود: روز قیامت روز ملاقات اهل آسمان‏ها با اهل زمین است.**تفسیر نورالثقلین.***
فرستنده‏ی وحی، خداوندِ صاحب عرش است.
گیرنده‏ی وحی، بندگان خالصی هستند که خدای حکیم بر می‏گزیند. «من یشاء من عباده»
هدف و موضوع وحی، هشدار است. «لینذر»
واسطه‏ی وحی، فرشته‏ای مخصوص است. «یلقی الروح»
در روایات می‏خوانیم: سؤالِ «لمن الملک» از سوی خداوند و پاسخِ «للّه الواحد القهار» از سوی انبیا و اولیای الهی است.**تفسیر المیزان.***
بروز و ظهور مردم در قیامت و حضور آنان در پیشگاه الهی به صورتی که هیچ نقطه‏ی ابهامی برای قضاوت عادلانه باقی نگذارد، به خاطر اموری است:
الف) هموار شدن زمین و حذف کوه‏ها. «قاعاً صَفصفا»**طه، 106.***
ب) خروج همه از قبرها. «و اذ القبور بعثرت»**انفطار، 4.***، «و أخرجت الارض اثقالها»**زلزله، 2.***
ج) گشوده شدن نامه‏ی اعمال. «و اذا الصّحف نُشرت»**تکویر، 10.***
د) تجسم اعمال. «ینظر المرء ما قَدّمت یداه»**نباء، 40.***
ه) کشف مسایل مخفی. «بدالهم ما کانوا یخفون من قبل»**انعام، 28.***
و) گواهی اعضای بدن. «تشهد أرجلهم»**یس، 65.***

پیام ها
1- خداوند، انسان‏های لایق را به کمال می‏رساند. «رفیع الدرجات»
2- اخلاص، زمینه‏ی ارتقای درجه است. «مخلصین له الدین... رفیع الدرجات»
3- اعطای درجات از سوی حاکم مطلق جهان ارزش دارد. «رفیع الدرجات ذوالعرش»
4- نزول وحی توسط فرشته‏ی مخصوص، با اراده‏ی خداست. «من امره»
5 - گزینش پیامبران برای دریافت وحی وابسته به اراده اوست. «من یشاء»
6- شرط دریافت وحی، بندگی خداست. «من عباده»
7- وظیفه اصلی پیامبران، انذار است. «لینذر»
8 - قیامت روز ملاقات است. «یوم التلاق» (ملاقات با پروردگار. «ملاقوا ربّهم»** هود، 29.***)
9- آشنا شدن مردم با معاد و باور داشتن آن از اهداف نزول وحی است. «یلقی الروح... لینذر یوم التلاق»
10- روز قیامت تمام اسرار و حقایق مردم کشف می‏شود و جایی برای انکار باقی نمی‏ماند. «هم بارزون»
11- در قیامت، نژاد و زبان و قبیله و مقام و سرمایه و همه‏ی چیزها محو می‏شود و تنها انسانیّت مطرح است. «هم بارزون»
12- در قیامت قدرت و علم و قهاریّت خداوند برای همه ملموس است و همه به آن اعتراف می‏کنند. «... للّه الواحد القهّار»
13- قدرت، در سایه‏ی وحدت است. «الواحد القهّار»