تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد16
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نعمت بزرگ روز و شب

آیات مورد بحث سخن از بخش عظیمی از مواهب الهی می گوید که هم دلیلی است بر مساءله توحید و نفی شرک، و از این نظر بحث گذشته را تکمیل می کند، و هم نمونه ای است از نعمتهای خداوند که به خاطر آن شایسته حمد و ستایش است، ستایشی که در آیات قبل به آن اشاره شد، و هم گواهی است بر مختار بودن او در نظام آفرینش و تدبیر این جهان .

نخست به نعمت بزرگ نور و روشنائی روز که مایه هر جنبش و حرکت است اشاره کرده می فرماید: بگو: به من خبر دهید اگر خداوند شب را بر شما تا روز قیامت جاودان قرار می داد آیا معبودی جز خدا می توانست، نور و روشنائی برای شما بیاورد؟ آیا نمی شنوید))؟! (قل اراءیتم ان جعل الله علیکم اللیل سرمدا الی یوم القیامة من اله غیر الله یاتیکم بضیاء ا فلا تسمعون) .**ارأیتم جمله ای است که معمولا آنرا به معنی (اخبرونی) (به من خبر دهید) تفسیر کرده اند ولی سابقا گفتیم که گاه به معنی (هل علمتم) (آیا می دانید) می آید.***

در اینجا تعبیر به ((ضیاء)) (نور) می کند، چرا که هدف اصلی از روز همان

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 147@@@

نور و روشنائی است، همان نوری که حیات و زندگی همه موجودات زنده بسته به آن است که اگر نور آفتاب نبود، نه درختی می روئید و نه گلی می خندید، و نه مرغی پرواز می کرد، نه انسان زنده ای وجود داشت و نه قطره بارانی می بارید ((سرمد)) به معنی دائم و همیشگی است (بعضی آن را از ماده ((سرد)) به معنی ((پی درپی)) دانسته اند و میم آن را زائده می دانند، ولی ظاهر این است که خود این ماده مستقلا به معنی دائم و همیشگی می باشد) .**قابل توجه اینکه ارباب لغت تصریح کرده اند که (سرمدی) به موجودی گفته می شود که نه آغاز دارد و نه انجام، ولی (ازلی) به چیزی گفته می شود که آغاز ندارد، و (ابدی) به چیزی که انجام ندارد.***

آیه بعد سخن از نعمت ((ظلمت و تاریکی)) به میان می آورد می فرماید: بگو به من خبر دهید آیا اگر خداوند روز را تا قیامت بر شما جاودان کند چه معبودی غیر از الله است که شبی برای شما بیاورد تا در آن آرامش یابید؟ آیا نمی بینید؟! (قل ا راءیتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامة من اله غیره الله یاتیکم بلیل تسکنون فیه ا فلا تبصرون) .

و در سومین آیه که در حقیقت نتیجه گیری از دو آیه قبل است می فرماید: ((از رحمت الهی است که برای شما شب و روز قرار داد، تا از یکسو در آن آرامش پیدا کنید، و از سوی دیگر برای تامین زندگی و بهره گیری از فضل خداوند تلاش کنید، و شاید شکر نعمت او را بجا آورید)) (و من رحمته جعل لکم اللیل و النهار لتسکنوا فیه و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون) .

آری گستردگی دامنه رحمت خدا ایجاب می کند که تمام وسائل حیات شما را تامین کند، شما از یکسو نیاز به کار و کوشش و حرکت دارید که بدون

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 148@@@

روشنائی روز ممکن نیست، و از سوی دیگر نیاز به استراحت و آرامش که بدون تاریکی شب کامل نمی شود .

امروز از نظر علمی ثابت شده است که در برابر نور تمام دستگاههای بدن انسان فعال و سرزنده می شوند: گردش خون، دستگاه تنفس، حرکت قلب، و سایر دستگاهها، و اگر نور بیش از اندازه بتابد، سلولها خسته می شوند و نشاط جای خود را به فرسودگی می دهد . و بر عکس، دستگاههای بدن در تاریکی شب در آرامش و آسایش عمیقی فرو می روند و در سایه آن تجدید قوا و نشاط می کنند (ما شرح این معنا را در جلد 8 صفحه 343 و جلد 12 صفحه 41 بیان کرده ایم) .

جالب توجه اینکه هنگامی که سخن از شب جاویدان می گوید، در پایان آیه می فرماید: ((آیا نمی شنوید))؟ و هنگامی که سخن از روز سرمدی به میان می آورد می فرماید آیا نمی بینید؟ این تفاوت تعبیر ممکن است به خاطر این باشد که حس متناسب شب گوش است و شنوائی، و حس متناسب روز، چشم است و بینائی تا این حد قرآن مجید در تعبیرات خود دقت به خرج داده است .

این نیز شایان توجه است که در پایان این سخن مساءله شکر را مطرح می کند، شکر در برابر نظام حساب شده نور و ظلمت، شکری که خواه و ناخواه انسان را به شناخت منعم و معرفت او، وا می دارد، و شکری که انگیزه ایمان در مباحث اعتقادی است .

بار دیگر پس از ذکر گوشه ای از دلائل توحید و ابطال شرک به سراغ همان سؤالی می رود که در آیات گذشته نیز مطرح شده بود، می فرماید: ((روزی را به خاطر بیاورید که خداوند آنها را ندا می دهد و می گوید کجایند شریکانی که برای من می پنداشتید))؟! (و یوم ینادیهم فیقول این شرکائی الذین کنتم تزعمون) .

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 149@@@

آیه عینا همان آیه ای است که در گذشته (آیه 62 همین سوره) آمد .

این تکرار ممکن است به خاطر این باشد که در قیامت در مرحله اول، یک سؤال انفرادی از آنها می شود، تا به وجدان خویش بازگردند و شرمنده شوند، اما در مرحله دوم سؤالی در محضر عموم و شاهدان و گواهان که در آیه بعد به آن اشاره شده مطرح می شود تا در حضور آنها از کار خود، شرمنده و شرمسار گردند .

لذا در آیه بعد می فرماید: ((در آن روز ما از هر امتی گواهی برمی گزینیم)) (و نزعنا من کل امة شهیدا) .**تعبیر به (نزعنا) از ماده (نزع) به معنی جذب کردن چیزی از قرآن است و در اینجا اشاره به احضار کردن گواه از میان هر گروه و ملت است.***

سپس ((به مشرکان بیخبر و گمراه می گوئیم، دلیل خود را بر شرکتان بیاورید))؟! (و قلنا هاتوا برهانکم) .

اینجا است که همه مسائل آفتابی می شود ((و آنها می دانند که حق برای خدا است)) (فعلموا ان الحق لله) .

((و تمام آنچه را افترا می بستند از دستشان می رود، و گم خواهد شد)) (و ضل عنهم ما کانوا یفترون) .

این گواهان به قرینه آیات دیگر قرآن، همان پیامبرانند که هر پیامبری گواه امت خویش است، و پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) که خاتم انبیاء است گواه بر همه انبیاء و امتها، چنانکه در آیه 41 سوره نساء می خوانیم، فکیف اذا جئنا من کل امة بشهید و جئنا بک علی هؤلاء شهیدا: ((حال آنها چگونه است آن روز که برای هر امتی گواهی بر اعمالشان می طلبیم و تو را گواه آنها قرار می دهیم))؟

به این ترتیب، مجلسی در حضور انبیاء و پیامبران تشکیل می شود و این مشرکان

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 150@@@

کوردل و لجوج در آن مجلس بزرگ مورد بازخواست قرار می گیرند، در آنجا است که به عمق فاجعه شرک آشنا می شوند، و حقانیت پروردگار و پوچی بتها را به روشنی می بینند .

جالب اینکه قرآن در اینجا تعبیر به ((ضل عنهم ما کانوا یفترون)) می کند یعنی پندارهای بی اساسشان در مورد بتها همه از نظرهاشان محو و غائب می شود، چرا که عرصه قیامت عرصه حق است و جائی برای باطل در آنجا نیست، باطل از آن صحنه گم می شود و محو می گردد .

اگر در اینجا باطل پرده ای از حق بر خود می پوشاند و چند روزی به فریبکاری مشغول می شود، در آنجا پرده های فریب و نیرنگ کنار می رود و جز حق چیزی باقی نمی ماند .

در روایتی از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر جمله ((و نزعنا من کل امة شهیدا)) چنین می خوانیم ((و من هذه الامة امامها)) یعنی از این امت نیز امامش را برمی گزینیم .**تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 20.***

این سخن اشاره به آن است که در هر عصر و زمانی شاهد و گواه معصومی برای امت لازم است، و حدیث فوق از قبل بیان مصداق این معنا است .

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 151@@@