تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد16
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

این اخبار غیبی را تنها خدا در اختیارت نهاد

در این بخش از آیات به ((دهمین صحنه)) یعنی آخرین بخش از آیات مربوط به داستان پر ماجرای موسی (علیه السلام) می رسیم، که سخن از نزول احکام، و تورات می گوید، یعنی زمانی که دوران نفی طاغوت پایان گرفته، و دوران سازندگی و اثبات آغاز می شود .

نخست می فرماید: ((ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک کردیم، کتابی که برای مردم بصیرت آفرین بود، و مایه هدایت و رحمت تا متذکر شوند)) (و لقد آتینا موسی الکتاب من بعد ما اهلکنا القرون الاولی بصائر للناس و هدی و رحمة لعلهم یتذکرون) .

در اینکه منظور از ((قرون اولی)) (اقوام عصرهای پیشین که هلاک شدند)

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 96@@@

در اینجا کدام اقوامند؟ بعضی از مفسرین آن را اشاره به کفار قوم نوح و عاد و ثمود و مانند آنها می دانند، چرا که با گذشت زمان، آثار انبیای پیشین محو شده بود و لازم بود کتاب آسمانی تازه ای در اختیار بشریت قرار گیرد .

و بعضی اشاره به هلاکت قوم فرعون که بازماندگان اقوام پیشین بودند می دانند، چرا که خداوند تورات را بعد از هلاک آنها به موسی (علیه السلام) داد .

اما هیچ مانعی ندارد که جمله فوق اشاره به همه این اقوام باشد .

((بصائر)) جمع ((بصیرت)) به معنی بینائی است و در اینجا منظور آیات و دلائلی است که موجب روشنائی قلب مؤمنان می شد، و هدایت و رحمت نیز از لوازم این بصیرت است، و به دنبال آن تذکر و بیداری دلهای آماده .**(بصائر) جمع بصیرت و ابصار جمع بصر است.***

سپس به بیان این حقیقت می پردازد که آنچه را در باره موسی و فرعون با تمام ریزه کاریهای دقیق آن بیان کردیم، خود دلیلی است بر حقانیت قرآن تو، چرا که تو در این صحنه ها هرگز حاضر نبودی و این ماجراها را با چشم ندیدی بلکه این لطف خدا بود که این آیات را برای هدایت مردم بر تو نازل کرد .

می گوید: ((تو در جانب غربی نبودی هنگامی که ما فرمان نبوت را به موسی دادیم، و تو از شاهدان این ماجراها محسوب نمی شدی)) (و ما کنت بجانب الغربی اذ قضینا الی موسی الامر و ما کنت من الشاهدین) .

توجه به این نکته لازم است که موسی (علیه السلام) در مسیرش از مدین به سوی مصر که از سرزمین سینا می گذشت درست از سوی ((شرق)) به ((غرب)) حرکت می کرد، و به عکس هنگامی که بنی اسرائیل از مصر به سوی شام آمدند و از سینا گذشتند از طرف غرب به شرق می آمدند (و لذا بعضی از مفسران جمله ((فاتبعوهم مشرقین)) را در سوره شعراء آیه 60 که در باره تعقیب فرعونیان از بنی اسرائیل

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 97@@@

سخن می گوید اشاره به همین معنی دانسته بودند) .

سپس می افزاید: ((ولی ما اقوامی را در اعصار مختلف خلق کردیم، اما زمانهای طولانی بر آنها گذشت)) و آثار انبیاء و هدایت آنها از قلبها و اندیشه هاشان محو شد لذا تو و قرآنت را آوردیم و سرگذشت پیشینیان را بیان کردیم تا روشنگر انسانها باشد) (و لکنا انشانا قرونا فتطاول علیهم العمر) .

((و تو هرگز در میان اهل مدین اقامت نداشتی (تا آیات و اخبار زندگی آنها را به دست آوری) و برای آنها (اهل مکه) بخوانی)) (و ما کنت ثاویا فی اهل مدین تتلوا علیهم آیاتنا) .**(ثاوی) از ماده (ثوی) به معنی اقامه توأم با استقرار است، و به همین جهت جایگاه و قرارگاه را (مثنوی) می گویند.***

این ما بودیم که تو را فرستادیم (و این اخبار دقیق مربوط به هزاران سال پیش را**فاصله میان ظهور موسی (ع) پیامبر اسلام (ص) حدود دو هزار سال بوده است.*** در اختیار تو قرار دادیم تا هادی این خلق شوی) (و لکنا کنا مرسلین) .

باز برای تأکید همین معنا می افزاید: ((تو در طرف طور نبودی زمانی که ما ندا دادیم (و فرمان نبوت را به نام موسی صادر نمودیم)) (و ما کنت بجانب الطور اذ نادینا) .**بعضی از مفسران احتمال داده اند که منظور از ندا در اینجا ندائی است که در یک مرتبه دیگر که موسی (ع) به کوه طور با هفتاد نفر از بنی اسرائیل آمد، از سوی خدا داده شد، ولی این احتمال بسیار بعید است زیرا این آیات اشاره به مطالبی است که در آیات قبل آمده که پیامبر (ص) از آن خبر داده در حالی که شاهد و ناظر نبوده است و می دانیم در آیات قبل سخن از حرکت موسی از مدین به سوی مصر و شنیدن کلام خدا برای بار اول در وادی طور است (دقت کنید).***

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 98@@@

((ولی ما این اخبار را که بر تو نازل کردیم به خاطر رحمتی است که پروردگارت دارد تا بوسیله آن قومی را انذار کنی که قبل از تو هیچ انذار کننده ای برای آنها نیامده، شاید متذکر شوند)) (و لکن رحمة من ربک لتنذر قوما ما اتاهم من نذیر من قبلک لعلهم یتذکرون) .

کوتاه سخن اینکه، حوادث بیدارکننده و هشداردهنده ای را که در اقوام دور دست واقع شده و تو حاضر و ناظر آن نبودی، برای تو بازگو کردیم، تا آنها را برای این قوم گمراه بخوانی شاید مایه بیداری آنها گردد .

در اینجا این سؤال پیش می آید که چگونه قرآن می گوید: هیچ انذار کننده ای قبل از تو برای این قوم (اعراب معاصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نیامده، در حالی که می دانیم هرگز روی زمین از حجت الهی خالی نمی شود، و اوصیای پیامبران در میان این قوم نیز بوده اند؟!

در پاسخ می گوئیم، منظور فرستادن پیامبر صاحب کتاب و انذارکننده آشکار است، چرا که میان عصر حضرت مسیح (علیه السلام) و ظهور پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) قرنها طول کشید و پیامبر اولوالعزمی نیامد و همین موضوع بهانه ای به دست ملحدان و مفسدان داد .

علی (علیه السلام) در یکی از سخنانش می فرماید: ان الله بعث محمدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و لیس احد من العرب یقرء کتابا و لا یدعی نبوة فساق الناس حتی بواهم محلتهم و بلغهم منجاتهم، ((خداوند هنگامی محمد را مبعوث کرد که هیچ کس از عرب کتاب آسمانی نمی خواند و مدعی نبوتی نبود، او مردم را در جایگاه لایقشان جای داد و به سر منزل نجاتشان رسانید)) (نهج البلاغه خطبه 33) .

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 99@@@