تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد16
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

حق طلبان اهل کتاب به قرآن تو ایمان می آورند

از آنجا که در آیات گذشته سخن از بهانه هائی بود که مشرکان برای عدم تسلیم در مقابل حقایق قرآن مطرح می کردند، آیات مورد بحث از دلهای آمادهای سخن می گوید که با شنیدن این آیات، حق را پیدا کرده و به آن سخت وفادار ماندند، و از جان و دل تسلیم آن شدند، در حالی که قلب های تاریک جاهلان متعصب کمترین اثری از خود نشان نداد!

می فرماید: ((ما آیات قرآن را یکی بعد از دیگری برای آنها آوردیم شاید متذکر شوند)) (و لقد وصلنا لهم القول لعلهم یتذکرون) .**(وصلنا) از ماده (وصل) به معنی ارتباط دادن و متصل کردن است و چون به باب (تفعیل) رفته معنی کثرت و تأکید نیز از آن استفاده می شود.***

این آیات همچون قطرات باران پیوسته به یکدیگر بر آنها نازل شد، در شکلهای متنوع، و کیفیات متفاوت، گاهی وعده پاداش، گاهی وعید دوزخ، گاه نصیحت و اندرز، گاه تهدید و انذار، گاه استدلالات عقلی، و گاه تاریخ عبرت انگیز و پر بار گذشتگان خلاصه مجموعه ای کامل و بسیار متجانسی که هر قلبی مختصر آمادگی داشته باشد او را به خود جذب می کند، اما کوردلان نپذیرفتند .

ولی ((کسانی که قبلا کتاب آسمانی به آنها داده ایم (از یهود و نصاری) به

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 109@@@

قرآن ایمان می آورند)) (الذین آتیناهم الکتاب من قبله هم به یؤمنون) .

چرا که آن را هماهنگ با نشانه هائی می بینند که در کتب آسمانی خود یافته اند .

جالب اینکه اینها فقط گروهی بودند از اهل کتاب، اما آیه فوق از آنها به عنوان اهل کتاب بدون هیچ قیدی یاد می کند شاید اشاره به اینکه اهل کتاب واقعی اینها بودند و دیگران هیچ!

سپس می افزاید: هنگامی که این آیات بر آنها خوانده می شود می گویند: به آن ایمان آوردیم، اینها مسلما حق است، و از سوی پروردگار ما است (و اذا یتلی علیهم قالوا آمنا به انه الحق من ربنا) .

آری تلاوت این آیات بر آنها کافی بود که ((آمنا)) بگویند و تصدیق کنند .

سپس اضافه می کند:

نه تنها امروز تسلیم سخنان پروردگاریم که ((قبل از این هم مسلمان بودیم)) (انا کنا من قبله مسلمین) .

ما نشانه های این پیامبر را در کتب آسمانی خود یافته بودیم، و به او دل بسته بودیم و با بیصبری انتظار او را می کشیدیم، و در اولین فرصت که گمشده خود را یافتیم آن را گرفتیم و با جان و دل پذیرفتیم .

سپس قرآن به پاداش عظیم این گروه تقلید شکن و حق طلب پرداخته چنین می گوید: ((آنها کسانی هستند که اجر و پاداششان را به خاطر صبر و شکیبائیشان دوبار دریافت می دارند))! (اولئک یؤتون اجرهم مرتین بما صبروا) .

یکبار به خاطر ایمانشان به کتاب آسمانی خودشان که به راستی نسبت به آن وفادار و پایبند بودند، و یکبار هم به خاطر ایمان آوردن به پیامبر اسلام، پیامبر

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 110@@@

موعودی که کتب پیشین از او خبر داده بود .

این احتمال نیز وجود دارد که دوبار پاداش گرفتن آنها به خاطر آنست که هم به پیامبر اسلام قبل از ظهورش ایمان داشتند و هم بعد از ظهورش ایمان آوردند چنانکه از آیات گذشته این معنی استفاده می شود .

و آنها برای انجام وظیفه در هر دو مرحله، صبر و استقامت فراوان به خرج دادند، نه منحرفان یهود و نصاری، عمل آنها را می پسندیدند، و نه تقلید از نیاکان و جو اجتماعی به آنها اجازه رها کردن دین سابق می داد، اما آنها ایستادند و پا بر سر منافع خویش و هوای نفس گذاردند و پاداش عظیم الهی را دو چندان کسب کردند .

سپس به یک رشته از اعمال صالح آنها که هر یک از دیگری ارزندهتر است اشاره می کند این اعمال عبارتند از ((دفع سیئات بوسیله حسنات)) ((انفاق از نعمتهای الهی)) و ((برخورد بزرگوارانه با جاهلان)) که به انضمام ((صبر و شکیبائی)) که در جمله قبل آمد، چهار صفت ممتاز می شود .

نخست می گوید: ((آنها بوسیله نیکیها، بدیها را دفع می کنند)) (و یدرئون بالحسنة السیئة) .

با گفتار نیکو، سخنان زشت را، و با معروف، منکر را، و با حلم، جهل جاهلان را، و با محبت عداوت و کینه توزی را، و با پیوند دوستی و صله رحم، قطع پیوند را، خلاصه آنها سعی می کنند بجای اینکه بدی را با بدی پاسخ گویند با نیکی دفع کنند!

این یک روش بسیار مؤثری است در مبارزه با مفاسد، مخصوصا در برابر گروهی از لجوجان و قرآن کرارا روی آن تکیه کرده است (شرح مبسوطی در این زمینه در جلد دهم صفحه 190 ذیل آیه 22 رعد و جلد چهاردهم سوره مؤمنون ذیل آیه 96 داده ایم) .

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 111@@@

دیگر اینکه ((از آنچه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند)) (و مما رزقناهم ینفقون) .

نه تنها از اموال و ثروتشان که از علم و دانش و نیروی فکری و جسمی و وجاهت اجتماعیشان که همه مواهب و روزیهای الهی است در راه نیازمندان می بخشند .

و بالاخره آخرین امتیاز عملی آنان این است که ((هر گاه سخن لغو و بیهودهای بشنوند از آن روی می گردانند)) (و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه) .

هرگز ((لغو)) را با ((لغو)) پاسخ نمی گویند، و جهل را با جهل جواب نمی دهند، بلکه به بیهوده گویان ((می گویند اعمال ما از آن ما است و اعمال شما از آن خودتان))! (و قالوا لنا اعمالنا و لکم اعمالکم) .

نه شما را به جرم اعمال ما می گیرند و نه ما را به جرم اعمال شما، اما به زودی خواهید دانست که عمل هر یک از ما چه محصولی به بار آورده است .

سپس می افزاید آنها با جاهلان بیهوده گو و کسانی که با سخنان موذیانه سعی می کنند اعصاب افراد با ایمان و نیکوکار را درهم بریزند، وداع می گویند و گفتارشان این است، ((سلام بر شما ما طالب جاهلان نیستیم))! (سلام علیکم لا نبتغی الجاهلین) .

ما نه اهل زشتگوئی و جهل و فسادیم، و نه خواهان آن، ما خواهان دانشمندان روشن ضمیر و علمای عامل و مؤمنان راستین هستیم .

و به این ترتیب آنها بجای اینکه نیروهایشان را در مقابله با جاهلان کوردل و زشتگویان بیخبر به هدر دهند با بزرگواری از کنار آنها گذشته به هدفها و برنامه های اساسی خود می پردازند .

قابل توجه اینکه آنها با این گونه افراد که روبرو می شوند سلام تحیت

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 112@@@

نمی گویند بلکه سلامشان سلام وداع است!

نکته،