آیه
وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُواْ مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُواْ الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ
ترجمه
و شفاعت نزد خداوند سودی ندارد، مگر برای آن کس که او اجازه دهد. (انتظار اذن شفاعت، ادامه دارد) تا زمانی که هراس و اضطراب از دلهای آنان بر طرف شود، (مجرمان) از آنان پرسند: پروردگار شما چه گفت؟ پاسخ میدهند: حقّ گفت؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
نکته ها
کلمهی «فُزّع» هر گاه با حرف «عن» همراه باشد به معنای بر داشته شدن ناله است،** مفردات راغب.*** ولی اگر بدون آن باشد به معنای به ناله در آوردن است.
جمله «الاّ لمن اذن له» را دو گونه میتوان معنا کرد:
الف: شفاعت نزد خدا سودی ندارد، مگر شفاعت انبیا و اولیا و شفاعت کنندگانی که از طرف خداوند اجازهی شفاعت داشته باشند.
ب: شفاعت نزد خدا سودی ندارد، مگر برای آن دسته از گناهکارانی که خدا اجازهی شفاعت برای آنان را به اولیا بدهد.
در تفسیر اطیب البیان، آیهی مورد بحث چنین معنا شده است: در قیامت جز برای افرادی که خداوند اجازه دهد، شفاعت سودی ندارد و مجرمان در آن روز وحشت زدهاند و نالهها دارند تا آن که صدایشان خاموش شود و ناله و فزع از دلهای آنان برخیزد. فرشتگان یا مؤمنان از این مجرمان میپرسند: پروردگار شما در دنیا به شما چه گفت؟ میگویند:گفت، ولی ما گوش ندادیم.
پیام ها
1- معبودهای خیالی، اجازهی شفاعت پیروان خود را ندارند. «لا تنفع الشفاعة»
2- شفاعت به این معنا نیست که شفاعت کنندگان از خداوند مهربانترند، زیرا خداوند است که به شفاعت کنندگان اجازهی شفاعت میدهد. «لمن اذن له»
3- شفاعت، کاری مستقل در برابر ارادهی حتمی او نیست، بلکه در راستای ارادهی خداست. «اذن له»
4- در قیامت هم امکان شفاعت هست، ولی با اذن الهی. «لا تنفع الشفاعة عنده الاّ لمن أذن له»
5 - اذنی که خداوند به افراد میدهد تا شفاعت کنند یا شفاعت شوند بر اساس حقّ است، یعنی شفاعت کنندگان به خاطر قرب الهی به آن مقام میرسند و شفاعت شوندگان به خاطر حفظ ارتباط با راه خدا لایق دریافت شفاعت میشوند. «قالوا ماذا قال ربّکم قالوا الحقّ»