تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر سوره سبأ
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 34. سبأ آیه 14

آیه
فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَی‏ مَوْتِهِ إِلَّا دَآبَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُواْ فِی الْعَذَابِ الْمُهِینُ
ترجمه
پس چون مرگ را بر سلیمان مقّرر داشتیم، کسی جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبنده‏ی زمین ( موریانه) که عصایش را (به تدریج) می‏خورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند که اگر غیب می‏دانستند، در آن عذاب خوار کننده (کارهای سخت) نمی‏ماندند.
نکته ها
حضرت علی‏علیه السلام می‏فرماید: «فلو ان احداً یجد الی البقاء سلّماً او الی دفع الموت سبیلا لکان ذلک سلیمان ابن داود الّذی سخّر له ملک الجنّ والانس مع النبوّة و عظیم الزّلفة»** نهج البلاغه، خطبه 182.***
اگر کسی برای ماندن و بقا راهی داشت و می‏توانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود که جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتی بزرگ داشت.
«منسأة» به معنای عصا و به گفته روایات مراد از «العذاب المهین» کارهای سختی بود که جنّیان انجام می‏دادند.** تفسیر مجمع‏البیان.***
پیام ها
1- زمان مرگ، به دست خداست. «قضینا»
2- مرگ، حتّی به سراغ کسانی که نبوت و سلطنت را یکجا دارند می‏رود. «قضینا علیه الموت»
3- حیوانات، مأموران خدا هستند. «دلّهم... دابّة الارض»
4- جنّ، غیب نمی‏داند. (با افتادن سلیمان به زمین، هم خود جنّ فهمید که غیب نمی‏داند و هم مردم فهمیدند که ادّعای جنّ مبنی بر آگاهی از غیب بیهوده است.) «تبیّنت... لو کانوا یعلمون الغیب...»
5 - جنیان دارای احساس عزّت و ذلّت و گریز از کار سخت هستند. «ما لبثوا فی العذاب المهین»
حیوانات مأمور خدا هستند
1. تکّه‏ای از بدن گاو، مقتول را زنده می‏کند و او قاتل خود را معرّفی می‏کند. (در ماجرای گاو بنی‏اسرائیل) «اِنّ اللّه یأمرکم أن تذبحوا بقرة»**بقره، 63 - 73.***
2. عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ می‏کند. «الاّ تنصروه فقد نصره اللّه»** توبه، 40.***
3. کلاغ، معلّم بشر می‏شود. «فبعث اللّه غراباً»**مائده، 31.***
4. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس می‏شود. «اذهب بکتابی هذا»** نمل، 28.***
5. ابابیل، مأمور سرکوبی فیل سواران می‏شود. «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»**فیل، 3.***
6. اژدها، وسیله‏ی حقّانیّت موسی می‏شود. «هی ثعبان مبین»**اعراف، 107.***
7. نهنگ، مأمور تنبیه یونس می‏شود. «فالتقمه الحوت»**صافات، 142.***
8. موریانه وسیله‏ی کشف مرگ سلیمان می‏شود. «تأکل منساته»** سبأ، 14.***
9. سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانی می‏شود. «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»** کهف، 18.***
10. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم می‏شود. «فخذ اربعة من الطیر»** بقره، 260.***
11. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد می‏شود. «و انظر الی حمارک»**بقره، 259.***
12. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهی می‏شوند. «و البُدن جعلناها لکم من شعائر اللّه»**حج، 36.***
13. حیوان، وسیله‏ی خداشناسی می‏شود. «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت»**غاشیه، 17.***
14. حیوان، وسیله‏ی آزمایش انسان می‏شود. «تناله ایدیکم و رماحکم»**مائده، 94.***
15. حیوان، معجزه الهی می‏شود. «هذه ناقة اللّه»**اعراف، 73.***
16. حیوان، وسیله‏ی قهر الهی می‏شود. «الجراد والقّمل و الضفادع»**اعراف، 133.***
در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقره، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و فیل.