تربیت
Tarbiat.Org

دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی
اصغر طاهرزاده

نظر به حجت کامل خداوند

«یَا ابْنَ الْآیَاتِ وَ الْبَیِّنَاتِ یَا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ یَا ابْنَ الْبَرَاهِینِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ یَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ یَا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ یَا ابْنَ طه وَ الْمُحْكَمَاتِ یَا ابْنَ یس وَ الذَّارِیَاتِ یَا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِیَاتِ».
ای فرزند آیات و حقایق هدایتگر، ای فرزند ادلّة روشن حق، ای فرزند برهان‌های واضح و آشكار خداوند، ای فرزند حجت‌های بالغ و رسای الهی، ای فرزند نعمت‌های عام پروردگار، ای فرزند طه و محكماتِ قرآن و یاسین و ذاریات، ای فرزند سوره طور و عادیات.
وقتی پذیرفتیم ربّ و پرورش‌دهندة انسان‌ها همواره بهترین شرایطِ به ثمررسیدن انسان‌ها را فراهم می‌نماید و متوجه شدیم خداوند در راستای همین ربوبیت و پرورش‌دهندگی‌اش یک روز هم بشریت را بدون حجت و راهنما به معنی واقعی کلمه رها نکرده است، می‌فهمیم که حجت حق تمام آنچه برای هدایت کامل انسان نیاز است در بر دارد و لذا مواظب خواهیم بود چشممان از دیدن همة کمالات حجت پروردگار غفلت نکند.
در این فراز از دعا قصة رؤیت خود را اظهار می‌داریم تا به قلب خود بفهمانیم با چه وجود گرانقدری روبه‌روست، او حاصل و فرزند همة کمالاتی است که برای هدایت بشر نیاز است، از دلایل روشن و حجج بالغه بگیر تا تجسم عینی آیات و سوره‌های قرآن مثل طه و یس و ذاریات و غیره. او حجت خدا برای بشریت است، عصارة کمالات همة حقایق عینی و غیبی است و جانِ جانان همة بشریت است. در خطاب به او باید گفت:
ای رهیده جانِ تو از ما و من

ای لطیفة روح اندر مرد و زن

مردوزن چون یک‌شود، آن‌یک تویی

چون‌که یک‌جا محو شد، آنَکْ ‌تویی

پیامبر خدا(ص) فرمودند: «اهل بیت مرا شما به منزلة سر نسبت به بدن و به منزلة دو چشم از سر بدانید که بدن جز به سر و سر هم جز به دو چشم هدایت نمی‌شود».(117) و نیز حضرت باقر(ع) فرمودند: «نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ عَلَی مَنْ دوُنَ السَّماء وَ فَوْقَ الْاَرْضِ»(118) ماییم حجت بالغة خداوند بر هر آن کس که زیر آسمان و روی زمین است. ولی خود ائمه اطهار(ع) ما را متوجه آن حجت نهایی می‌کنند، به طوری که رَیّانِ بن‌الصلت می‌گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم؛ «آیا شما صاحب الامر هستید؟» فرمودند: «من صاحب‌الامر هستم، اما نه آن صاحب‌الامری که زمین را بعد از پرشدن ظلم از عدل سرشار می‌سازد، با این ضعف بدنی که در من می‌بینی چگونه می‌توانم آن صاحب‌الامر باشم؟ قائم؛ آن کسی است که وقتی خروج کند، در سن پیران، دارای سیمایی جوان و اندامی قدرتمند است به طوری که اگر دست دراز کند، بزرگ‌ترین درختِ روی زمین را از جا می‌کَند و اگر در بین کوه‌ها فریادی بکشد، صخره‌های کوه‌ها در هم شکسته و از هم می‌پاشد.»(119)
منظور این‌‌که همة کمالات جسمی و روحی در وجود مقدس حضرت صاحب‌الامر(عج) ظاهر می‌گردد و شما در این فرازها نظر به چنین نکته‌ای دارید.
«یَابْنَ مَنْ دَنی فَتَدَلّی فَكانَ قابَ قَوْسَیْنِ اَوْ اَدْنی، دُنُوّا وَ اقْتِرَابا مِنَ الْعَلِیِّ الْأَعْلَی»
ای فرزند معراج، ای فرزندِ مقام قرب به حق، قربی که در نزدیكی با خدا در حدّ نزدیکی دو سر كمان و یا از آن هم نزدیك‌تر شد.(120)
این مقام، مقام معراج محمدی(ص) است. می‌گویی من منتظر توهستم كه فرزند فرهنگ معراج و حامل فرهنگ قرب نهاییِ با حق هستی، تا همة حقایق را در صحنة زمین به نمایش در آوری و زمین را در مدیریت آسمان وارد کنی، چون صعود حضرت تا عالی‌ترین مرتبة نزدیکی به حق میسر است. پس در واقع در مقام جامعیت همة اسماء الهی و با آن جامعیت، مدیریت خود را إعمال می‌کند.
توجه به چنین شخصی که پروریده‌شدة قرآن و فرهنگ نباء عظیم علوی و معراج محمدی(ص) است، اقتضا می‌کند که طالب ارتباط با او باشی که در فراز بعدی قصه همین تقاضا است.